یادگیری اصطلاحات غیررسمی انگلیسی (Informal English expressions) یکی از مهمترین گامها برای تسلط بر زبان انگلیسی است، بهویژه زمانی که هدف شما برقراری ارتباطات واقعی و طبیعی با انگلیسیزبانان است. این اصطلاحات معمولاً در مکالمات روزمره، دوستانه و غیررسمی استفاده میشوند و به شما کمک میکنند تا در تعاملات خود با دیگران راحتتر و خودمانیتر صحبت کنید.
در این مقاله، به بررسی پرکاربردترین اصطلاحات غیررسمی انگلیسی خواهیم پرداخت و نشان میدهیم که چگونه میتوانید آنها را در مکالمات روزمره خود بهطور مؤثر بهکار بگیرید. یادگیری این اصطلاحات نهتنها به تقویت تواناییهای زبانی شما کمک میکند، بلکه اعتماد به نفس شما را در گفتگوهای غیررسمی نیز افزایش میدهد.
اگر قصد دارید مهارتهای زبان انگلیسی خود را به سرعت و به طور مؤثر تقویت کنید، موسسه زبان نگار با دوره های آموزش فشرده زبان انگلیسی و متدهای روز دنیا، شما را در این مسیر همراهی خواهد کرد. دورههای تخصصی این موسسه به شما کمک میکنند تا با تسلط بر اصطلاحات غیررسمی و مهارتهای کاربردی دیگر، به سطح بالاتری از زبانآموزی برسید.
اصطلاحات عامیانه (غیررسمی) مربوط به احساسات
در زبان انگلیسی، اصطلاحات عامیانهای وجود دارند که به صورت غیررسمی برای بیان احساسات به کار میروند. این اصطلاحات میتوانند ارتباطات را طبیعیتر و صمیمیتر کنند. در این بخش، به بررسی برخی از اصطلاحات رایج که برای بیان احساسات مختلف استفاده میشوند، خواهیم پرداخت.
1. اصطلاحات برای بیان شادی و خوشحالی
On cloud nine
معنی: بسیار خوشحال بودن
مثال: She was on cloud nine after receiving the job offer.Over the moon
معنی: شاد و خوشحال بودن
مثال: He was over the moon when he found out he passed the exam.In high spirits
معنی: در حالتی شاد و خوشحال بودن
مثال: We were in high spirits at the party last night.
2. اصطلاحات برای بیان غم و ناراحتی
Down in the dumps
معنی: احساس غمگینی یا افسردگی
مثال: She’s been down in the dumps ever since she heard the bad news.Feeling blue
معنی: احساس غم یا افسردگی
مثال: I’ve been feeling a little blue lately, just not my usual self.Cry one’s eyes out
معنی: زیاد گریه کردن
مثال: She cried her eyes out when she found out about the accident.
3. اصطلاحات برای بیان عصبانیت
Blow a fuse
معنی: از کوره در رفتن، عصبی شدن
مثال: He blew a fuse when he saw the damage to his car.Hit the roof
معنی: خیلی عصبی شدن
مثال: Her parents hit the roof when they found out she skipped school.Go ballistic
معنی: عصبانی شدن شدید
مثال: He went ballistic when he found out someone had stolen his lunch.
4. اصطلاحات برای بیان تعجب و شگفتی
Blow someone away
معنی: شگفت زده کردن
مثال: The performance last night really blew me away.Fall off the back of a lorry
معنی: چیزی خیلی عجیب و غیرمنتظره
مثال: That story sounds like it fell off the back of a lorry!Keep someone on their toes
معنی: کسی را شگفت زده و هوشیار نگه داشتن
مثال: The movie kept me on my toes the whole time.
5. اصطلاحات برای بیان عشق و علاقه
Head over heels
معنی: عاشق شدن، به شدت علاقه داشتن
مثال: He’s head over heels for her.Have a soft spot for someone
معنی: احساس محبت یا علاقه خاص به کسی داشتن
مثال: I’ve always had a soft spot for my younger brother.Crush on someone
معنی: عاشق کسی بودن (خصوصاً به طور پنهانی)
مثال: She has a huge crush on the new guy in class.
چگونگی استفاده از اصطلاحات احساسات
✔ شناخت دقیق معانی: قبل از استفاده از هر اصطلاح، مطمئن شوید که معنای آن را دقیقاً میدانید.
✔ مناسب بودن در موقعیت: برخی از اصطلاحات فقط در مکالمات دوستانه و غیررسمی مناسب هستند.
✔ استفاده به اندازه: از اصطلاحات غیررسمی به اندازه و در زمانهای مناسب استفاده کنید تا از طبیعی بودن مکالمه اطمینان حاصل کنید.
✔ شناخت فرهنگ و موقعیت: بعضی از اصطلاحات ممکن است در برخی کشورها یا فرهنگها بیشتر استفاده شوند، پس به این نکات توجه کنید.
مرتبط بخوانید: اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد و ضروری برای تسلط بر زبان در سریعترین زمان
اصطلاحات عامیانه (غیررسمی) مربوط به زمان در انگلیسی
در مکالمات روزمره انگلیسی، مردم اغلب از اصطلاحات غیررسمی برای صحبت دربارهی زمان استفاده میکنند. این اصطلاحات نهتنها جملات را طبیعیتر میکنند، بلکه به شما کمک میکنند مانند یک انگلیسیزبان بومی صحبت کنید. در ادامه، برخی از پرکاربردترین اصطلاحات عامیانه مرتبط با زمان را بررسی میکنیم.
✅ اصطلاحات عامیانه درباره زمان و کاربرد آنها
✔ Beat the clock ⏰
📌 معنی: انجام کاری قبل از پایان یک ضربالاجل
🔹 I managed to beat the clock and submit my assignment before midnight.
(موفق شدم ضربالاجل را رعایت کنم و تکلیفم را قبل از نیمهشب تحویل بدهم.)
✔ In a jiffy ⚡
📌 معنی: خیلی سریع، در یک چشم برهم زدن
🔹 I’ll be there in a jiffy!
(الان میرسم!)
✔ At the eleventh hour ⏳
📌 معنی: در آخرین لحظه
🔹 They changed the wedding venue at the eleventh hour.
(آنها مکان عروسی را در آخرین لحظه تغییر دادند.)
✔ Once in a blue moon 🌙
📌 معنی: خیلی بهندرت
🔹 I go to the cinema once in a blue moon.
(من خیلی بهندرت به سینما میروم.)
✔ Kill time 🎯
📌 معنی: وقت تلف کردن در انتظار چیزی
🔹 I played a game on my phone to kill time before my appointment.
(برای کشتن وقت قبل از قرارم، یک بازی روی گوشیام انجام دادم.)
✔ The time is ripe 🍎
📌 معنی: بهترین زمان برای انجام کاری
🔹 The time is ripe to start your own business.
(الان بهترین زمان برای راهاندازی کسبوکار خودت است.)
✔ Call it a day 🌆
📌 معنی: کار را برای امروز تمام کردن
🔹 We’ve done enough work. Let’s call it a day!
(بهاندازهی کافی کار کردیم. بسه دیگه!)
✔ Better late than never 🕰️
📌 معنی: دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است
🔹 He finally apologized. Well, better late than never!
(بالاخره معذرتخواهی کرد. خب، دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!)
برای یادگیری بهتر این اصطلاحات
✔ این اصطلاحات را در مکالمات روزمرهی خود تمرین کنید.
✔ برای هر اصطلاح حداقل یک مثال شخصی بسازید.
✔ از فیلمها و سریالهای انگلیسی برای شنیدن این اصطلاحات در موقعیتهای واقعی استفاده کنید.
✔ یک دفترچهی اصطلاحات داشته باشید و هر اصطلاح جدید را در آن یادداشت کنید.
✔ با یک دوست یا معلم زبان، این اصطلاحات را تمرین کرده و در مکالمات خود استفاده کنید.
استفاده از اصطلاحات عامیانه مرتبط با زمان، مهارت شما در مکالمهی انگلیسی را طبیعیتر و روانتر میکند. با تمرین منظم و استفاده در جملات روزمره، میتوانید این اصطلاحات را به بخشی از زبان خود تبدیل کنید.
مرتبط بخوانید: اصطلاحات سفر و ویزا در آلمانی(بیش از 50 اصطلاح کاربردی)
اصطلاحات عامیانه (غیررسمی) مربوط به افراد در انگلیسی
در مکالمات روزمره انگلیسی، برای توصیف شخصیت، رفتار و ویژگیهای افراد، اصطلاحات عامیانه زیادی استفاده میشود. دانستن این اصطلاحات به شما کمک میکند که مانند یک انگلیسیزبان بومی صحبت کنید و مکالمات خود را طبیعیتر و جذابتر کنید. در ادامه به پرکاربردترین این اصطلاحات میپردازیم.
✅ اصطلاحات عامیانه درباره افراد و کاربرد آنها
✔ Couch potato 🛋️
📌 معنی: فردی که بسیار تنبل است و بیشتر وقت خود را جلوی تلویزیون میگذراند
🔹 John has become a real couch potato since he lost his job.
(جان از وقتی کارش را از دست داده، واقعاً تنبل شده و فقط جلوی تلویزیون مینشیند.)
✔ Big shot 🎩
📌 معنی: فرد مهم و بانفوذ
🔹 He acts like a big shot, but no one actually listens to him.
(او طوری رفتار میکند که انگار فرد مهمی است، اما در واقع هیچکس به حرفش گوش نمیدهد.)
✔ Party animal 🎉
📌 معنی: فردی که عاشق مهمانی و تفریح است
🔹 Lisa is a real party animal; she goes out every weekend!
(لیسا واقعاً عاشق مهمانی است؛ هر آخر هفته بیرون میرود!)
✔ Cold fish 🐟
📌 معنی: فردی که سرد و بیاحساس به نظر میرسد
🔹 I tried talking to him, but he’s such a cold fish.
(سعی کردم با او صحبت کنم، اما خیلی سرد و بیاحساس است.)
✔ Black sheep 🐑
📌 معنی: فردی که با بقیه متفاوت است و اغلب مورد پذیرش خانواده یا گروه خود نیست
🔹 Tom is the black sheep of the family because he chose a different career path.
(تام گوسفند سیاه خانواده است چون مسیر شغلی متفاوتی را انتخاب کرد.)
✔ Tight-fisted 🤲
📌 معنی: فردی که خسیس است و پول خرج نمیکند
🔹 Don’t expect him to pay; he’s really tight-fisted.
(از او انتظار پرداخت نداشته باش؛ خیلی خسیس است!)
✔ Go-getter 🚀
📌 معنی: فردی که بلندپرواز و سختکوش است و به دنبال موفقیت میرود
🔹 She’s a real go-getter; she won’t stop until she reaches her goals.
(او واقعاً فرد بلندپروازی است؛ تا به اهدافش نرسد، دست نمیکشد.)
✔ Know-it-all 🤓
📌 معنی: کسی که فکر میکند همه چیز را میداند
🔹 He’s such a know-it-all; he never listens to others.
(او خیلی خودبزرگبین است؛ هرگز به حرف دیگران گوش نمیدهد.)
✔ Drama queen 🎭
📌 معنی: فردی که همیشه مسائل را بیشازحد بزرگ میکند و واکنش افراطی دارد
🔹 Stop being such a drama queen! It’s not a big deal.
(اینقدر جو نساز! موضوع آنقدرها هم مهم نیست.)
✔ Jack of all trades 🔧
📌 معنی: فردی که در کارهای زیادی مهارت دارد، اما در هیچکدام متخصص نیست
🔹 He’s a jack of all trades, but he’s not an expert in anything.
(او همهکاره است، اما در هیچچیز متخصص نیست.)
برای یادگیری بهتر این اصطلاحات
✔ این اصطلاحات را در مکالمات روزانه تمرین کنید.
✔ یک داستان کوتاه بنویسید و از چند اصطلاح در آن استفاده کنید.
✔ به فیلمها و سریالهای انگلیسی گوش دهید و سعی کنید این اصطلاحات را در مکالمات پیدا کنید.
✔ یک دفترچهی اصطلاحات داشته باشید و هر اصطلاح جدید را همراه با مثال یادداشت کنید.
✔ با دوستان خود اصطلاحات را تمرین کنید و در مکالمات واقعی به کار ببرید.
استفاده از اصطلاحات عامیانه برای توصیف شخصیت و رفتار افراد میتواند مکالمات شما را طبیعیتر و حرفهایتر کند. این اصطلاحات، علاوه بر اینکه در فیلمها و سریالهای انگلیسی بسیار رایج هستند، در گفتگوهای روزمرهی بومیان انگلیسیزبان نیز کاربرد دارند.
اصطلاحات عامیانه (غیررسمی) مربوط به مکانها در انگلیسی
اصطلاحات عامیانه مربوط به مکانها در انگلیسی در مکالمات روزمره بسیار استفاده میشوند. دانستن این اصطلاحات به شما کمک میکند تا طبیعیتر صحبت کنید و انگلیسی را همانطور که بومیان استفاده میکنند، درک کنید. در این بخش، اصطلاحات پرکاربردی را معرفی کردهایم که به مکانها اشاره دارند.
🏙️ اصطلاحات عامیانه مربوط به مکانها
اصطلاح | معنی | مثال در جمله |
---|---|---|
Hangout | پاتوق، جایی که افراد مرتباً به آنجا میروند | This café is our favorite hangout. |
Joint | مکان (بهخصوص رستوران یا بار) | Let’s grab a burger at that new joint. |
The boonies | منطقه دورافتاده، حاشیهای | He moved to the boonies last year. |
Pad | خانه یا آپارتمان (عامیانه) | Let’s have a party at my pad this weekend! |
The sticks | منطقه روستایی یا کمجمعیت | I grew up in the sticks, far from the city. |
Digs | محل زندگی یا محل کار | Your new digs look amazing! |
Crib | خانه یا محل سکونت (خیلی عامیانه) | Welcome to my crib! |
Dive | مکان ارزان، معمولاً رستوران یا بار | That place looks like a dive, but the food is great. |
The strip | خیابان اصلی با مراکز تفریحی یا فروشگاهی زیاد | We walked along the strip in Vegas all night. |
Hole in the wall | یک مغازه، رستوران یا کافه کوچک و ناشناخته اما با کیفیت | This little pizza shop is a real hole in the wall! |
✨ چگونه این اصطلاحات را بهتر یاد بگیریم؟
🔹 فیلم و سریال: گوش دادن به مکالمات طبیعی در فیلمها به شما کمک میکند تا این اصطلاحات را درک کنید. مثلاً سریال Friends یا How I Met Your Mother پر از این عبارات است.
🔹 تمرین مکالمه: این اصطلاحات را در مکالمات روزمره با دوستانتان به کار ببرید.
🔹 یادداشتبرداری: در یک دفترچه یا اپلیکیشن، اصطلاحات جدید را همراه با مثال یادداشت کنید.
🔹 بازی نقش (Role-playing): موقعیتهای روزمره را شبیهسازی کنید و از این اصطلاحات در جملات خود استفاده کنید.
مرتبط بخوانید: اصطلاحات روزمره انگلیسی، بیش از 30 عبارت کاربردی برای تسلط سریع بر مکالمات
چه زمانی باید از اصطلاحات عامیانه انگلیسی استفاده کنیم؟
انگلیسی غیررسمی یا عامیانه (Slang) بیشتر در موقعیتهای غیررسمی به کار میرود. برخی از موقعیتهای رایج برای استفاده از این اصطلاحات عبارتند از:
✅ صحبت کردن با دوستان و همکلاسیها
✅ شرکت در مهمانیها و دورهمیهای غیررسمی
✅ بازیهای ورزشی و رویدادهای سرگرمکننده
✅ مکالمات روزمره در محیطهای دوستانه یا خانوادگی
✅ تعامل در شبکههای اجتماعی و پیامهای غیررسمی
در ادامه، ۵۰ اصطلاح عامیانه انگلیسی پرکاربرد را به همراه معنی و مثال بررسی میکنیم:
اصطلاحات عامیانه انگلیسی مربوط به مکانها و موقعیتها
اصطلاح | معنی | مثال کاربردی |
---|---|---|
Bougie | قشر مرفه و سرمایهدار | She’s too bougie for this neighborhood. (او برای این محله خیلی سطح بالا است.) |
Ghetto | محلههای فقیرنشین و سطح پایین | He grew up in the ghetto but made a great life for himself. (او در محلههای فقیرنشین بزرگ شد اما زندگی موفقی برای خودش ساخت.) |
Hood | محلهای که بیشتر جرم و جنایت در آن رخ میدهد | That part of the city is known as the hood. (آن بخش از شهر به عنوان یک محله جرمخیز شناخته میشود.) |
Flat/Room | آپارتمان یا اتاق | I just rented a new flat in downtown. (من تازه یک آپارتمان در مرکز شهر اجاره کردم.) |
Glass Ceiling | موانع نامرئی که پیشرفت را محدود میکنند | Women often struggle with the glass ceiling in corporate jobs. (زنان اغلب در مشاغل شرکتی با موانع نامرئی مواجه هستند.) |
Bounce | ترک کردن یک مکان | Let’s bounce! This party is boring. (بریم! این مهمونی کسلکننده است.) |
اصطلاحات عامیانه انگلیسی پرکاربرد در موقعیتهای مختلف
اصطلاح | معنی | مثال کاربردی |
---|---|---|
Nailed it | عالی انجام دادن یک کار | You nailed that presentation! (تو ارائه رو عالی انجام دادی!) |
Nosy | فضول | Stop being so nosy! (دست از فضولی بردار!) |
Tacky | بیکلاس یا بدسلیقه | That outfit is so tacky. (اون لباس خیلی بیکلاس است.) |
Shoot | بفرمایید (درخواست مودبانه) | Shoot, what’s your question? (بفرمایید، سوالتون چیه؟) |
Sucks | بد و ناخوشایند | This weather sucks. (این هوا افتضاحه.) |
Pushy | سمج و زورگو | Don’t be so pushy! (اینقدر زورگو نباش!) |
Ghosted | ناپدید شدن از یک رابطه بدون اطلاع قبلی | He ghosted me after our second date. (او بعد از قرار دوم ناپدید شد.) |
Trashed | مست یا بهشدت خسته | He got totally trashed last night. (او دیشب حسابی مست شد.) |
Doxx | افشای اطلاعات شخصی در اینترنت | Be careful, someone might doxx you. (مراقب باش، ممکنه کسی اطلاعاتت رو منتشر کنه.) |
Pissed off | خیلی عصبانی | She was totally pissed off about the delay. (او بابت تأخیر خیلی عصبانی شد.) |
Making out | بوسیدن طولانیمدت | They were making out in the corner. (آنها در گوشهای مشغول بوسیدن بودند.) |
Hyped | هیجانزده و مشتاق | I’m so hyped for the concert! (من خیلی برای کنسرت هیجان دارم!) |
Sucker | فرد سادهلوح | He’s such a sucker for romantic movies. (او خیلی عاشق فیلمهای عاشقانه است.) |
🔹 استفاده از اصطلاحات عامیانه در مکالمات روزمره باعث طبیعیتر و صمیمیتر شدن صحبتهای شما میشود.
🔹 این اصطلاحات معمولاً در محیطهای رسمی مانند محل کار یا جلسات رسمی کاربرد ندارند.
🔹 برای یادگیری بهتر این عبارات، میتوانید در سریالها و فیلمهای انگلیسیزبان به آنها دقت کنید.
مرتبط بخوانید: آموزش اسلنگهای رایج انگلیسی و کاربرد آنها در مکالمات روزمره
سخن پایانی
اصطلاحات عامیانه (غیررسمی) بخش جداییناپذیر از مکالمات روزمره انگلیسی هستند که به شما کمک میکنند طبیعیتر، خودمانیتر و روانتر صحبت کنید. دانستن این اصطلاحات نهتنها درک شنیداری شما را بهبود میبخشد، بلکه باعث میشود ارتباط مؤثرتری با انگلیسیزبانان داشته باشید.
اگر میخواهید این مهارت را در کمترین زمان ممکن تقویت کنید، دوره آموزش فشرده زبان انگلیسی موسسه زبان نگار فرصتی عالی برای یادگیری سریع و کاربردی مکالمات واقعی و اصطلاحات پرکاربرد است. پس اگر آمادهاید که انگلیسی را درست مثل یک بومیزبان صحبت کنید، همین حالا یادگیری را شروع کنید