یادگیری اصطلاحات انگلیسی، یکی از مهمترین گامها برای تسلط بر زبان است. در دنیای امروز، داشتن دایره واژگانی غنی و مسلط به اصطلاحات روزمره، نه تنها در مکالمات ساده بلکه در موقعیتهای حرفهای نیز تأثیر زیادی دارد. این اصطلاحات میتوانند به شما کمک کنند تا بهراحتی با افراد ارتباط برقرار کرده و بهطور مؤثرتر پیام خود را منتقل کنید. به همین دلیل، شناخت اصطلاحات کاربردی و مهم انگلیسی یکی از ضروریات در مسیر یادگیری زبان است.
وقتی شما به اصطلاحات انگلیسی مسلط باشید، در هر مکالمهای، اعم از مکالمات روزمره یا موقعیتهای تخصصی، احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت. این اصطلاحات، به شما امکان میدهند که بهطور طبیعیتر و روانتر صحبت کنید و در تعاملات روزمره، مثل خرید کردن، درخواست کمک یا انجام مذاکرات حرفهای، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید. به عبارت دیگر، این اصطلاحات میتوانند پل ارتباطی شما به دنیای انگلیسیزبانان باشند و شما را از یک زبانآموز به یک فرد مسلط به زبان تبدیل کنند.
در این مقاله، شما با مجموعهای از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی آشنا خواهید شد که بهطور ویژه برای تسلط سریع بر زبان طراحی شدهاند. هدف این راهنما، این است که به شما نشان دهد چگونه با آشنایی و تمرین این اصطلاحات، میتوانید بهراحتی در دنیای انگلیسیزبانان جایی پیدا کنید و از یادگیری زبان انگلیسی لذت ببرید. اگر به دنبال بهبود مهارتهای مکالمه و تسلط سریعتر بر زبان انگلیسی هستید، این مقاله میتواند شما را در این مسیر راهنمایی کند.
در موسسه زبان نگار، با بهرهگیری از دورههای تخصصی زبان انگلیسی و تدریس توسط اساتید مجرب، شما میتوانید بهطور مؤثر و با رویکردی هدفمند، مهارتهای زبان انگلیسی خود را تقویت کنید. این دورهها به شما کمک میکنند تا در سریعترین زمان ممکن به تسلط قابل توجهی دست پیدا کنید و با اعتماد به نفس در مکالمات روزمره و حرفهای شرکت کنید.
اولین قدم برای شروع⁏ آماده اید؟
چرا یادگیری اصطلاحات انگلیسی برای تسلط سریع اهمیت دارد؟
یادگیری اصطلاحات انگلیسی نقش بسیار مهمی در تسلط سریع بر زبان دارد، چرا که این اصطلاحات بهعنوان بخش جداییناپذیر از زبان طبیعی و محاورهای، در مکالمات روزمره و حرفهای کاربرد زیادی دارند. استفاده صحیح از اصطلاحات میتواند سرعت پیشرفت شما را در یادگیری زبان بهطور چشمگیری افزایش دهد و ارتباطات شما را طبیعیتر و روانتر کند.
اصطلاحات، بهویژه در مهارتهای گفتاری و نوشتاری، به شما کمک میکنند تا زبان را بهطور دقیق و مؤثرتر بهکار برید. درک و استفاده صحیح از این اصطلاحات نهتنها به شما این امکان را میدهد که بهطور روان و حرفهایتر صحبت کنید، بلکه میتواند تأثیر زیادی در نوشتار شما نیز داشته باشد.
علاوه بر این، درک و تسلط بر اصطلاحات میتواند در آمادگی برای آزمونهای زبان مانند آیلتس، تافل و دیگر آزمونها نیز بسیار مفید باشد. در این آزمونها، توانایی استفاده از اصطلاحات بهدرستی میتواند نمرات شما را بهبود بخشد و شما را در رسیدن به تسلط کاملتر یاری کند.
اصطلاحات ضروری برای مکالمات روزمره
برای تسلط سریع بر مکالمات روزمره، یادگیری اصطلاحات پرکاربرد و ضروری زبان انگلیسی میتواند تفاوت زیادی در کیفیت ارتباطات شما ایجاد کند. در این بخش، به معرفی برخی از اصطلاحات کاربردی و نحوه استفاده از آنها در موقعیتهای مختلف پرداختهایم.
جدول اصطلاحات پرکاربرد در مکالمات روزمره
اصطلاح انگلیسی | معنی فارسی | مثال کاربردی |
---|---|---|
Break the ice | یخ را شکستن، شروع مکالمه | “She told a funny joke to break the ice at the meeting.” |
Hit the nail on the head | درست و دقیق گفتن چیزی | “You hit the nail on the head with your suggestion.” |
Under the weather | حال خوب نداشتن، مریض بودن | “I’m feeling a bit under the weather today.” |
Bite the bullet | بهزور تحمل کردن کاری ناخوشایند | “I had to bite the bullet and finish the report.” |
A piece of cake | خیلی آسان بودن چیزی | “The exam was a piece of cake for me.” |
Call it a day | پایان دادن به کاری | “We’ve done enough work, let’s call it a day.” |
In a nutshell | به طور خلاصه | “In a nutshell, we need more time to complete this project.” |
Cut to the chase | به اصل موضوع رسیدن | “Let’s cut to the chase—what’s your proposal?” |
By the book | طبق مقررات، به طور رسمی | “We do everything by the book in this company.” |
Spill the beans | فاش کردن چیزی، رازی را گفتن | “He spilled the beans about the surprise party.” |
Burn the midnight oil | تا دیروقت کار کردن | “She had to burn the midnight oil to finish the project.” |
Take it easy | آرام بودن، استراحت کردن | “Take it easy, everything will be fine.” |
Out of the blue | به طور ناگهانی، بیخبر | “He showed up out of the blue and surprised everyone.” |
Let the cat out of the bag | لو دادن چیزی، فاش کردن چیزی | “I let the cat out of the bag about the party.” |
On the ball | حواس جمع بودن، دقیق بودن | “She’s always on the ball when it comes to work.” |
Miss the boat | از فرصت استفاده نکردن | “I missed the boat on that investment opportunity.” |
The ball is in your court | نوبت شماست، مسئولیت شماست | “I’ve done all I can, now the ball is in your court.” |
Piece of the pie | بخشی از چیزی، سهمی از چیزی | “Everyone wants a piece of the pie in this project.” |
Make a long story short | داستان را کوتاه کردن | “To make a long story short, we agreed to meet tomorrow.” |
Hit the sack | به رختخواب رفتن، خوابیدن | “I’m really tired, I think I’ll hit the sack.” |
Keep an eye on | مراقب چیزی بودن | “Can you keep an eye on the kids while I’m away?” |
In hot water | در دردسر افتادن | “He’s in hot water after missing the deadline.” |
Go the extra mile | بیشتر از حد انتظار تلاش کردن | “She’s always ready to go the extra mile for her team.” |
Break a leg | موفق باشی، خوششانس باشی | “Break a leg in your performance tonight!” |
Call the shots | تصمیمگیری کردن، رهبری کردن | “He’s the one who calls the shots in this company.” |
A fish out of water | احساس غریبگی یا ناآشنا بودن | “I felt like a fish out of water at the new job.” |
Jump the gun | زود عمل کردن، عجله کردن | “Don’t jump the gun, let’s wait for the official announcement.” |
In the same boat | در شرایط مشابه بودن | “We’re all in the same boat with this project.” |
At the drop of a hat | بیدرنگ، بلافاصله | “She’ll help you at the drop of a hat.” |
On thin ice | در موقعیت خطرناک بودن | “You’re on thin ice with your recent behavior.” |
A blessing in disguise | اتفاق خوب که در ابتدا بد به نظر میرسد | “Losing that job was a blessing in disguise.” |
Out of the question | غیرممکن، غیر قابل قبول | “It’s out of the question to leave early today.” |
نحوه استفاده از این اصطلاحات در موقعیتهای مختلف:
- موقعیتهای کاری:
- هنگامی که شما پروژهای را به پایان میرسانید، میتوانید از اصطلاحاتی مانند “cut to the chase” برای رفتن به اصل موضوع یا “call it a day” برای پایان دادن به کار استفاده کنید.
- موقعیتهای روزمره:
- در مکالمات روزانه یا زمانی که احساس خستگی میکنید، از اصطلاحاتی مانند “under the weather” یا “hit the sack” استفاده کنید.
- موقعیتهای اجتماعی:
- برای نمایش علاقه یا انگیزه به دیگران، میتوانید از اصطلاحاتی مانند “go the extra mile” استفاده کنید.
تمرینات کوتاه برای استفاده از این اصطلاحات:
- تمرین 1: در یک مکالمه فرضی با همکارتان، از اصطلاح “hit the nail on the head” استفاده کنید.
- تمرین 2: بهطور تصادفی یکی از اصطلاحات موجود را انتخاب کرده و در یک جمله جدید از آن استفاده کنید.
- تمرین 3: یک داستان کوتاه بنویسید و از حداقل پنج اصطلاح مختلف در آن استفاده کنید.
اصطلاحات پرکاربرد برای محیطهای حرفهای
در محیطهای کاری و حرفهای، آگاهی از اصطلاحات خاص میتواند تأثیر زیادی بر کیفیت ارتباطات شما داشته باشد. این اصطلاحات به شما کمک میکنند تا در مکالمات تجاری، ایمیلهای رسمی و جلسات کاری خود بهطور مؤثرتر عمل کنید. در این بخش، به معرفی برخی از اصطلاحات پرکاربرد و نحوه استفاده از آنها در محیطهای حرفهای میپردازیم.
اصطلاحات پرکاربرد در محیطهای کاری
اصطلاح انگلیسی | معنی فارسی | مثال کاربردی |
---|---|---|
Touch base | تماس گرفتن، بررسی وضعیت | “Let’s touch base tomorrow to discuss the project.” |
On the same page | همنظر بودن، توافق داشتن | “We need to make sure we are all on the same page before proceeding.” |
In the loop | در جریان قرار داشتن | “I’ll keep you in the loop about any changes.” |
Bring to the table | ارائه کردن، پیشنهاد دادن | “What can you bring to the table for this project?” |
Give the green light | مجوز دادن، اجازه دادن | “The manager gave the green light for the new marketing campaign.” |
Think outside the box | تفکر خلاقانه و متفاوت | “We need to think outside the box to solve this issue.” |
In the driver’s seat | مسئولیت داشتن، در موقعیت هدایت کننده بودن | “Now that you are in the driver’s seat, the success of the project is in your hands.” |
Call the shots | تصمیمگیری کردن، رهبری کردن | “He calls the shots when it comes to budget decisions.” |
At the end of the day | در نهایت، در نتیجه | “At the end of the day, the decision will be made by the board.” |
Burning the midnight oil | تا دیروقت کار کردن | “She was burning the midnight oil to meet the deadline.” |
Get the ball rolling | شروع کردن، پیش بردن کار | “Let’s get the ball rolling on this project as soon as possible.” |
Under the table | پنهانی، غیرقانونی | “There were some under-the-table deals made during the negotiations.” |
On the back burner | تأخیر در کاری، کنار گذاشتن موقتی | “Let’s put that project on the back burner for now.” |
Take the initiative | ابتکار عمل به خرج دادن | “She took the initiative to lead the new project.” |
Cutting-edge | پیشرفته، نوآورانه | “Our company uses cutting-edge technology in our manufacturing process.” |
Put all your eggs in one basket | ریسک کردن با تمرکز بیش از حد روی یک کار | “Don’t put all your eggs in one basket; diversify your investments.” |
By the book | طبق مقررات، به طور رسمی | “We do everything by the book in this company.” |
Raise the bar | بالا بردن استانداردها | “We need to raise the bar and aim for better results next quarter.” |
Behind the scenes | در پشت صحنه، بدون نمایش علنی | “Much of the work is done behind the scenes to ensure the success of the event.” |
مثالهای کاربردی در مکالمات تجاری و ایمیلهای رسمی
مکالمات تجاری:
- “We need to touch base next week to review the project’s progress.”
- “Before we proceed, let’s make sure we’re on the same page about the deliverables.”
- “Can you bring to the table any insights that could improve our marketing strategy?”
ایمیلهای رسمی:
- Subject: Meeting Follow-Up “Dear [Name], I hope this email finds you well. I wanted to touch base regarding our upcoming meeting next Tuesday. Please let me know if you are on the same page with the agenda. Looking forward to your feedback. Best regards, [Your Name]”
گفتگوهای کاری:
- “We need to get the ball rolling on this project, so let’s schedule a team meeting.”
- “I believe we should think outside the box to come up with innovative solutions for the problem.”
تمرینات کوتاه برای تمرین این اصطلاحات
- تمرین 1: فرض کنید که شما مدیر یک تیم هستید. از اصطلاح “touch base” برای هماهنگی جلسه با اعضای تیم استفاده کنید.
- تمرین 2: در یک ایمیل رسمی به همکار خود، از اصطلاح “on the same page” برای تأکید بر لزوم توافق پیش از تصمیمگیری استفاده کنید.
- تمرین 3: یک موقعیت کاری فرضی را ایجاد کنید و از اصطلاح “raise the bar” در آن موقعیت استفاده کنید.
یادگیری و استفاده از اصطلاحات خاص محیطهای کاری میتواند به شما کمک کند تا ارتباطات حرفهایتری برقرار کرده و در محیطهای تجاری بهطور مؤثرتری عمل کنید. این اصطلاحات باعث میشوند که شما در مکالمات، ایمیلها و جلسات کاری بهطور مؤثری حضور داشته باشید و به حرفهای بودن خود افزوده کنید.
اصطلاحات رایج برای سفر و تعاملات بینالمللی
یادگیری اصطلاحات رایج برای سفر میتواند تجربه شما را در سفرهای بینالمللی بسیار راحتتر کند. این اصطلاحات نهتنها به شما کمک میکنند تا در هتل، رستوران یا فرودگاه ارتباط بهتری برقرار کنید، بلکه در موقعیتهای مختلف سفر، اعتماد به نفس شما را افزایش میدهند. در ادامه، تعدادی از اصطلاحات پرکاربرد برای سفر آورده شده است که میتوانید در موقعیتهای مختلف از آنها استفاده کنید:
اصطلاحات | معنی یا کاربرد | مثال کاربردی |
---|---|---|
Check-in | ورود به هتل یا فرودگاه | “Please go to the check-in counter to get your boarding pass.” |
Reservation | رزرو | “I have a reservation for a single room under the name Smith.” |
Round trip | سفر رفت و برگشت | “I booked a round-trip ticket to Paris.” |
Boarding pass | کارت پرواز | “Can you please show your boarding pass at the gate?” |
Local cuisine | غذاهای محلی | “You should try the local cuisine when you’re in Italy.” |
Taxi stand | ایستگاه تاکسی | “There’s a taxi stand outside the hotel.” |
Baggage claim | محل دریافت چمدانها | “After you land, go to baggage claim to collect your luggage.” |
Gate | دروازه فرودگاه | “The flight departs from Gate 15.” |
Room service | خدمات اتاق | “I would like to order room service for dinner, please.” |
Free Wi-Fi | وایفای رایگان | “Do you offer free Wi-Fi in the hotel?” |
مثالهایی از موقعیتهای سفر
- در فرودگاه: وقتی به فرودگاه میرسید، برای چکاین و دریافت کارت پرواز باید به check-in counter بروید و سپس به boarding gate جهت سوار شدن به هواپیما هدایت میشوید.
- در هتل: پس از ورود به هتل، باید به پذیرش بروید تا reservation خود را تأیید کنید و کلید اتاق را دریافت کنید. سپس میتوانید از room service برای سفارش غذا استفاده کنید.
- در رستوران: وقتی به رستورانی وارد میشوید، میتوانید از local cuisine یا غذاهای محلی درخواست کنید و تجربهای جدید از طعمهای بومی داشته باشید.
تمرینات کاربردی:
- تمرین کنید که در یک مکالمه، اصطلاحات مربوط به چکاین و دریافت کارت پرواز را به درستی به کار ببرید.
- فرض کنید در یک رستوران در خارج از کشور هستید و میخواهید از local cuisine سفارش دهید. این موقعیت را با دوستان یا همکلاسیها تمرین کنید.
- در هنگام ورود به هتل، با استفاده از اصطلاحات مانند reservation و room service یک مکالمه شبیهسازی کنید.
اصطلاحات پیشرفته برای تسلط بیشتر
برای تسلط کامل بر زبان انگلیسی، لازم است به اصطلاحات پیشرفته و پیچیدهای مسلط شوید که در مکالمات تخصصی، جلسات تجاری، یا حتی مکالمات غیررسمی با افراد حرفهای کاربرد دارند. این اصطلاحات به شما کمک میکنند تا قادر به برقراری ارتباط روانتر و دقیقتر باشید و در موقعیتهای مختلف از زبان انگلیسی بهطور مؤثرتر استفاده کنید.
در این بخش، به معرفی برخی از اصطلاحات پیشرفته پرداختهایم که میتوانند در سطح حرفهای به شما کمک کنند:
اصطلاحات پیشرفته | معنی یا کاربرد | مثال کاربردی |
---|---|---|
Break the ice | شروع یک مکالمه یا شکستن سکوت در موقعیتهای اجتماعی | “At the beginning of the meeting, we did a quick ice-breaker activity to break the ice.” |
Touch base | تماس گرفتن یا بررسی وضعیت | “Let’s touch base later this week to discuss the project.” |
In the loop | در جریان بودن یا اطلاع داشتن از وضعیت | “Please keep me in the loop about any updates.” |
At the end of the day | در نهایت یا نتیجهگیری از یک بحث | “At the end of the day, it’s about delivering results.” |
Ballpark figure | یک تخمین یا عدد تقریبی | “Can you give me a ballpark figure for the project cost?” |
On the same page | همنظر بودن یا هماهنگ بودن | “It’s important that we are all on the same page before the presentation.” |
Back to the drawing board | شروع دوباره از ابتدا پس از شکست | “The initial plan didn’t work, so it’s back to the drawing board.” |
By the book | طبق قوانین و مقررات | “We need to make sure we are doing everything by the book.” |
In a nutshell | به طور خلاصه یا مختصر | “In a nutshell, the proposal outlines the main points of our strategy.” |
A game changer | چیزی که باعث تغییر اساسی میشود | “This new technology is a real game changer for the industry.” |
مثالهایی از کاربرد اصطلاحات پیچیده:
- Break the ice: در یک جلسه تجاری یا شبکهسازی، زمانی که همه افراد ناآشنا هستند، میتوان با استفاده از این اصطلاح فضا را دوستانهتر کرد.
- Touch base: در محیطهای کاری، بهخصوص برای پیگیری پروژهها یا امور در حال اجرا، این اصطلاح برای اشاره به ارتباطات منظم استفاده میشود.
- Back to the drawing board: این اصطلاح در مواقعی که یک استراتژی یا طرح شکست میخورد، برای اشاره به شروع دوباره به کار میرود.
تمرینات پیشرفته:
- با استفاده از این اصطلاحات، مکالماتی با همکلاسیها یا همکارانتان شبیهسازی کنید. بهویژه در شرایط تجاری و حرفهای، این اصطلاحات را در جملات مختلف بهکار ببرید.
- یک پروژه یا ایده کاری را بهطور خلاصه و با استفاده از اصطلاحات مانند in a nutshell و ballpark figure معرفی کنید.
- فرض کنید در یک جلسه کاری هستید. برای بررسی وضعیت پروژه، از touch base استفاده کنید و برای بیان نتیجهگیری، از at the end of the day استفاده کنید.
با یادگیری و تمرین این اصطلاحات پیشرفته، میتوانید تسلط خود را در مکالمات پیچیدهتر و موقعیتهای حرفهای تقویت کنید
درخواست مشاوره
نکات و روشهای سریع برای یادگیری و حفظ اصطلاحات انگلیسی
برای یادگیری سریع و مؤثر اصطلاحات انگلیسی، استفاده از تکنیکهای مدرن و تمرینات روزانه ضروری است. در این بخش، به بررسی برخی از بهترین روشها خواهیم پرداخت که میتوانند به شما کمک کنند تا اصطلاحات را سریعتر یاد بگیرید و به راحتی در مکالمات و نوشتار خود استفاده کنید.
استفاده از فلش کارتها: فلش کارتها ابزاری بسیار مؤثر برای حفظ اصطلاحات هستند. با نوشتن اصطلاحات روی یک طرف کارت و معنی یا مثالهای کاربردی آنها روی طرف دیگر، میتوانید به راحتی آنها را مرور کنید و به حافظهتان بسپارید. اپلیکیشنهای مختلفی برای ساخت و استفاده از فلش کارتها وجود دارند که میتوانید از آنها بهرهبرداری کنید.
استفاده از اپلیکیشنهای یادگیری زبان: اپلیکیشنهایی مانند Duolingo، Anki و Memrise ابزارهایی عالی برای یادگیری و مرور اصطلاحات هستند. این اپلیکیشنها معمولاً بهطور خودکار تمرینات تکراری برای تقویت حافظهتان فراهم میکنند و این موضوع به یادگیری سریعتر اصطلاحات کمک میکند.
تمرینهای روزانه: ایجاد یک برنامه روزانه برای مرور و تمرین اصطلاحات میتواند یادگیری را تسریع کند. میتوانید هر روز چند اصطلاح جدید یاد بگیرید و آنها را در جملات خود به کار ببرید. این تمرینات به شما کمک میکنند تا اصطلاحات به طور طبیعی در مکالمات شما گنجانده شوند.
گنجاندن اصطلاحات در مکالمات و نوشتار: هرچه بیشتر اصطلاحات را در مکالمات واقعی یا نوشتارهای خود به کار ببرید، آنها بهتر در ذهن شما تثبیت میشوند. سعی کنید از اصطلاحات جدید در مکالمات روزانه، ایمیلها یا حتی یادداشتهای شخصی استفاده کنید. این کار به شما کمک میکند تا آنها را در موقعیتهای واقعی بهطور مؤثر بهکار ببرید.
برای تسریع یادگیری و بهرهبرداری از این تکنیکها، میتوانید از دورههای زبان انگلیسی موسسه زبان نگار استفاده کنید. این دورهها بهصورت آنلاین، حضوری و خصوصی برگزار میشوند و شما میتوانید با استفاده از اساتید برجسته و برنامههای آموزشی هدفمند، مهارتهای خود را در کوتاهترین زمان تقویت کنید. این دورهها بهویژه برای کسانی که به دنبال یادگیری سریع اصطلاحات و تقویت زبان انگلیسی خود هستند، بسیار مناسب است.
درخواست مشاوره
سخن پایانی و پاسخ به سوالات شما
یادگیری و تسلط بر اصطلاحات انگلیسی یکی از عوامل کلیدی برای پیشرفت سریع در زبانآموزی است. با استفاده از این اصطلاحات در مکالمات و نوشتارهای روزمره، میتوانید به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کرده و زبان انگلیسی را بهطور مؤثرتر یاد بگیرید. برای تقویت مهارتهای خود و یادگیری سریعتر، میتوانید از دورههای تخصصی زبان انگلیسی موسسه زبان نگار بهرهبرداری کنید و با مشاوره از اساتید مجرب، در کمترین زمان به تسلط کامل بر زبان انگلیسی دست یابید.
چگونه میتوانم اصطلاحات انگلیسی را سریعتر یاد بگیرم؟
استفاده از تکنیکهایی مانند فلش کارتها، اپلیکیشنهای یادگیری زبان، و تمرینات روزانه به شما کمک میکند تا اصطلاحات را سریعتر حفظ و در مکالمات خود به کار ببرید.
آیا یادگیری اصطلاحات انگلیسی فقط برای مکالمات روزمره مفید است؟
نه، یادگیری اصطلاحات انگلیسی نه تنها در مکالمات روزمره بلکه در محیطهای کاری و تخصصی نیز ضروری است. استفاده از اصطلاحات در نوشتار رسمی و مکالمات تخصصی میتواند تأثیر زیادی در تسلط شما بر زبان داشته باشد.
چطور میتوانم اصطلاحات انگلیسی را در مکالمات روزمره استفاده کنم؟
برای استفاده از اصطلاحات در مکالمات روزمره، تمرینات روزانه، تماشای فیلمها و گوش دادن به پادکستها به شما کمک میکند تا اصطلاحات را در موقعیتهای مختلف به کار ببرید.
آیا شرکت در دورههای زبان انگلیسی میتواند در یادگیری سریع اصطلاحات کمک کند؟
بله، دورههای زبان انگلیسی بهویژه دورههای آنلاین، حضوری و خصوصی موسسههای زبان مانند موسسه زبان نگار میتواند در یادگیری سریعتر اصطلاحات و تسلط بر زبان انگلیسی بسیار مؤثر باشد.
چه تفاوتی میان اصطلاحات عمومی و اصطلاحات تخصصی است؟
اصطلاحات عمومی برای مکالمات روزمره و تعاملات اجتماعی استفاده میشوند، در حالی که اصطلاحات تخصصی بیشتر در محیطهای کاری، تجاری و آکادمیک به کار میروند.