اگر در خارج از کشور هستید و میخواهید بدون محدودیت در کنار زبانآموزان و اساتید حرفهای زبان نگار باشید، کافیست از طریق تلگرام رسمی موسسه با ما در ارتباط شوید. تیم پشتیبانی ما آماده است تا هم برای زبانآموزان بهترین دورهها را معرفی کند و هم شرایط همکاری و پشتیبانی ویژه برای اساتید بینالمللی فراهم سازد.
🌐 به جامعهی جهانی زبانآموزان و اساتید زبان نگار بپیوندید.🤝
📱 شماره تلگرام: 09903283602
هدف این داستان، آموزش مکالمات روزمره انگلیسی و جملات کاربردی است که در هنگام استفاده از حملونقل عمومی، مانند مترو، اتوبوس، قطار و تاکسی، به کار میروند. با دنبال کردن این داستان، زبانآموزان یاد میگیرند که چگونه بلیط خریداری کنند، مسیرها را بپرسند، به درستی از وسیله نقلیه عمومی استفاده کنند و مکالمات معمول در این زمینه را با اعتماد به نفس انجام دهند. این داستان انگلیسی به شکلی طراحی شده که هم مهارتهای گفتاری و هم شنیداری را در موقعیتهای واقعی زندگی تقویت کند.
It’s a bright and sunny morning in the city, and Sarah is ready to begin her first solo journey across town. She’s staying in a hotel near the city center and needs to get to the museum for a special exhibition. Little did she know, navigating the public transport system would be more challenging than she expected.
Sarah steps outside the hotel and heads to the nearest bus stop. She glances at the schedule posted on the pole. “Hmm, I need the number 24 bus,” she says to herself. Just as she’s about to pull out her phone to check the schedule, a local man approaches.
“Excuse me, is this the right bus for the museum?” Sarah asks with a friendly smile.
The man looks at her and replies in a thick accent, “Yes, it should be. But I think the bus might be late. You can also take the subway if you prefer.”
“Thanks for the suggestion!” Sarah says. “How do I get to the subway?”
“Go straight down the road,” he points, “and turn left at the big intersection. You’ll see the subway entrance right there.”
Sarah thanks him and starts walking down the street. She’s still unsure whether to take the bus or the subway, but decides to give the subway a try. As she reaches the entrance to the subway station, she notices a small line at the ticket booth.
She waits patiently, looking around the station. The signs are all in English, which reassures her. When it’s her turn, she steps up to the booth.
“Hello! I’d like a one-way ticket to the museum,” she says confidently.
“Sure. That’ll be $2.50,” the cashier responds.
Sarah hands over the money and receives her ticket. “Thank you!” she says, smiling.
After walking down the escalator, Sarah arrives at the platform, where several people are waiting for the train. A voice over the loudspeaker announces, “The next train will arrive in three minutes.” Sarah feels relieved; she’s getting the hang of this!
As the train arrives, she sees a sign that reads, “Museum Stop.” Sarah hops on the train, excited about the exhibition she’s about to see. The train is crowded, but Sarah manages to find a seat. The doors close, and the train begins to move.
About 15 minutes later, the train slows down and stops. Sarah hears another announcement: “Museum Stop.” She grabs her bag and heads towards the exit, following the signs to the museum.
After a few minutes, Sarah is standing outside the museum. She looks around, proud of herself for navigating the city’s public transport system without any problems.
She smiles and says, “That wasn’t so bad after all!”
صبحی روشن و آفتابی در شهر است و سارا آماده است تا اولین سفر تنهایی خود را از یک طرف شهر به طرف دیگر آغاز کند. او در هتلی نزدیک به مرکز شهر اقامت دارد و باید به موزه برای نمایشگاهی خاص برود. سارا نمیدانست که حرکت در سیستم حملونقل عمومی چقدر چالشبرانگیز خواهد بود.
سارا از هتل بیرون میرود و به سمت ایستگاه اتوبوس نزدیک حرکت میکند. او به برنامه زمانبندی که روی تیر ایستگاه نصب شده نگاه میکند. «همم، باید اتوبوس شماره ۲۴ رو بگیرم»، به خود میگوید. به محض اینکه میخواهد گوشیاش را در بیاورد تا برنامه زمانبندی را چک کند، یک مرد محلی به سمت او میآید.
«ببخشید، آیا این اتوبوس برای موزه مناسب است؟» سارا با لبخندی دوستانه میپرسد.
مرد به او نگاه میکند و با لهجهای غلیظ جواب میدهد: «بله، باید باشه. ولی فکر کنم اتوبوس دیر بیاد. میتونی هم از مترو استفاده کنی، اگر دوست داری.»
«ممنون از پیشنهادتون!» سارا میگوید. «چطور باید به مترو بروم؟»
«برو مستقیم تا سر کوچه»، او اشاره میکند، «و در تقاطع بزرگ به چپ بپیچ. ورودی مترو درست اونجاست.»
سارا از او تشکر میکند و به راه میافتد. هنوز نمیداند باید اتوبوس بگیرد یا مترو، ولی تصمیم میگیرد که مترو را امتحان کند. وقتی به ورودی ایستگاه مترو میرسد، متوجه صفی کوتاه در جلوی باجه بلیط میشود.
او با دقت ایستاده و به اطراف ایستگاه نگاه میکند. تمام تابلوها به زبان انگلیسی است که او را آرام میکند. وقتی نوبتش میشود، به باجه نزدیک میشود.
«سلام! یک بلیط یکطرفه به موزه میخواهم»، او با اعتماد به نفس میگوید.
«حتما. دو دلار و پنجاه سنت میشود»، صندوقدار جواب میدهد.
سارا پول را میدهد و بلیطش را دریافت میکند. «ممنون!» او با لبخند میگوید.
بعد از اینکه از پله برقی پایین میرود، سارا به سکوی مترو میرسد، جایی که چند نفر منتظر قطار هستند. صدای اعلام از بلندگو پخش میشود: «قطار بعدی در سه دقیقه میرسد.» سارا احساس راحتی میکند؛ او دارد به این کار عادت میکند!
وقتی قطار میرسد، او تابلوهایی میبیند که نوشتهاند: «ایستگاه موزه». سارا سوار قطار میشود و از نمایشگاهی که قرار است ببیند هیجانزده است. قطار شلوغ است، اما سارا موفق میشود یک صندلی پیدا کند. درها بسته میشوند و قطار حرکت میکند.
حدود ۱۵ دقیقه بعد، قطار کاهش سرعت میدهد و متوقف میشود. سارا صدای اعلام را میشنود: «ایستگاه موزه». او کیفش را برمیدارد و به سمت خروجی میرود، از تابلوها پیروی میکند تا به موزه برسد.
چند دقیقه بعد، سارا بیرون موزه ایستاده است. او به اطراف نگاه میکند و از خود راضی است که توانسته سیستم حملونقل عمومی شهر را بدون مشکل پیدا کند.
او لبخند میزند و میگوید: «این اصلاً خیلی سخت نبود!»
| موضوع | نکات کلیدی |
|---|---|
| خرید بلیط 🚉 | نحوه خرید بلیط در ایستگاههای مختلف (اتوبوس، مترو) و نحوه تعامل با صندوقدار. برای مثال: “I’d like a one-way ticket to the museum.” |
| پرسیدن مسیر 🗺️ | چگونه از مردم محلی بپرسیم که به کجا برویم و چگونه به ایستگاهها و وسایل نقلیه عمومی برسیم. برای مثال: “How do I get to the subway?” |
| ارتباط با مسافران دیگر 👫 | مکالمات ساده برای ارتباط با سایر مسافران در حملونقل عمومی. مثالها شامل سوالات ساده مثل “Is this the right bus for the museum?” یا “When does the next train arrive?” |
| استفاده از تابلوهای ایستگاه 🚏 | یادگیری نحوه خواندن تابلوهای ایستگاههای مترو و اتوبوس که به زبان انگلیسی است و کمک به پیدا کردن مسیر صحیح. مثال: “Museum Stop” یا “Next Train in 3 minutes.” |
| اعتماد به نفس در مکالمات 🗣️ | تقویت اعتماد به نفس در موقعیتهای واقعی با استفاده از جملات کاربردی و ساده برای درخواست کمک یا راهنمایی. به عنوان مثال، “Thanks for the suggestion!” یا “Thank you for your help!” |
| نکات رفتاری در حملونقل عمومی 🚍 | آشنایی با آداب و رفتار در حملونقل عمومی. به عنوان مثال، احترام به دیگران در هنگام سوار شدن به وسایل نقلیه عمومی و استفاده از تلفن همراه با صدای کم. |
| عبارات رایج در مترو و اتوبوس 🚉 | یادگیری عبارات رایج هنگام سوار شدن به مترو یا اتوبوس: “Next stop,” “Please stand clear of the doors,” یا “Do you have a one-way ticket?” |
| موقعیتهای اضطراری 🚑 | آشنایی با عبارات مربوط به موقعیتهای اضطراری مانند: “I think I’m lost” یا “Can you help me find the right bus?” |
در این داستان، شما با مفاهیم کلیدی و کاربردی حملونقل عمومی آشنا شدید که در زندگی روزمره و سفرهای شهری به شدت به کار میآید. با استفاده از سناریوهای واقعگرایانه و مکالمات کاربردی، شما میتوانید مهارتهای گفتاری و شنیداری خود را در شرایط واقعی تقویت کنید و با اعتماد به نفس بیشتری در محیطهای عمومی و حملونقل شهری به زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنید.
اگر قصد دارید تسلط بیشتری بر مکالمات روزمره و موقعیتهای واقعی پیدا کنید، کلاس زبان انگلیسی موسسه زبان نگار با تدریس اصولی و کاربردی به شما این امکان را میدهد تا با استفاده از بهترین منابع آموزشی، سریعتر و موثرتر یاد بگیرید. علاوه بر این، دوره آنلاین زبان انگلیسی آموزشگاه زبان نگار به شما این فرصت را میدهد که بدون محدودیت زمانی و مکانی، مهارتهای زبان خود را به سطحی حرفهای برسانید.
با پیوستن به این دورهها، شما نه تنها مهارتهای گفتاری خود را بهبود خواهید بخشید، بلکه قادر خواهید بود در موقعیتهای مختلف، از جمله استفاده از حملونقل عمومی، به راحتی و با اعتماد به نفس کامل انگلیسی صحبت کنید.