مکالمه روزمره انگلیسی یکی از مهمترین مهارتهایی است که هر زبانآموز باید به آن تسلط پیدا کند. بسیاری از افراد به اشتباه بر این باورند که یادگیری گرامر و لغات پیچیده برای مکالمه کافی است، در حالی که برای برقراری ارتباط مؤثر در زندگی روزمره، آشنایی با عبارات و اصطلاحات رایج و کاربردی بسیار مهم است. در این مقاله، به بررسی تعدادی از این اصطلاحات و جملات پرکاربرد خواهیم پرداخت که در مکالمات روزمره انگلیسی بسیار مفید خواهند بود.
اصطلاحات و عبارات روزمره انگلیسی معمولاً در موقعیتهای مختلف زندگی مانند خرید، سفر، ملاقات با دوستان یا گفتگوهای کاری مورد استفاده قرار میگیرند. این عبارات نه تنها به شما کمک میکنند تا بهطور طبیعیتر با دیگران صحبت کنید، بلکه باعث میشوند که درک بهتری از مکالمات انگلیسی داشته باشید.
در موسسه زبان نگار، با استفاده از متدهای نوین آموزشی و توجه به نیازهای خاص زبانآموزان، شما میتوانید در دورههای مختلف زبان انگلیسی شرکت کنید که شامل آموزش مکالمه روزمره، تقویت مهارتهای شنیداری و گفتاری، و یادگیری اصطلاحات و عبارات پرکاربرد است. این دورهها به صورت حضوری و آنلاین برگزار میشوند و با توجه به نیازهای شما طراحی شدهاند تا مهارتهای گفتاریتان را به طور مؤثر و سریع تقویت کنند.
با مشاورههای تخصصی موسسه زبان نگار، شما میتوانید برنامهای منحصربهفرد برای یادگیری زبان انگلیسی داشته باشید.
اولین قدم برای شروع⁏ آماده اید؟
مکالمه روزمره انگلیسی: موضوعات و عبارات پرکاربرد
مکالمه روزمره انگلیسی شامل موضوعات و عبارات متنوعی است که در موقعیتهای مختلف زندگی روزانه کاربرد دارند. این موضوعات به طور کلی به دستههای مختلف تقسیم میشوند و به زبانآموزان کمک میکنند تا در شرایط واقعی و غیررسمی به راحتی و روان صحبت کنند. در زیر به تفصیل مهمترین موضوعات و عبارات رایج در مکالمه روزمره انگلیسی پرداخته شده است:
سلام و احوالپرسی
سلام و احوالپرسی در مکالمه روزمره انگلیسی یکی از بخشهای بسیار مهم و ابتدایی است که در هر مکالمهای بهطور مکرر استفاده میشود. این بخش شامل عبارات و اصطلاحاتی است که افراد برای شروع مکالمه، نشان دادن علاقه و ارتباط برقرار کردن با یکدیگر استفاده میکنند. در این بخش، موارد مختلفی مانند نحوه معرفی خود، پرسیدن احوالپرسی، جواب دادن به آنها و تبادل اطلاعات اولیه مطرح میشود. در ادامه، به طور کامل و دقیق به این موضوع پرداخته خواهد شد.
عبارات رایج و پرکاربرد برای سلام و احوالپرسی:
-
Hello!
- ترجمه: سلام!
- استفاده: برای شروع یک مکالمه و خوشامدگویی.
-
How are you?
- ترجمه: حال شما چطور است؟
- استفاده: پرسیدن حال طرف مقابل.
-
How’s it going?
- ترجمه: چه خبر؟
- استفاده: یک عبارت غیررسمی برای پرسیدن حال شخص.
-
Good morning!
- ترجمه: صبح بخیر!
- استفاده: برای احوالپرسی در ابتدای روز.
-
Good afternoon!
- ترجمه: بعد از ظهر بخیر!
- استفاده: برای احوالپرسی در عصر.
-
Good evening!
- ترجمه: عصر بخیر!
- استفاده: برای احوالپرسی در غروب و شب.
-
What’s up?
- ترجمه: چه خبر؟
- استفاده: پرسیدن وضعیت شخص بهطور غیررسمی.
-
Long time no see!
- ترجمه: مدت زیادی است که همدیگر را ندیدهایم!
- استفاده: برای خوشامدگویی به کسی که مدتها ندیدهایم.
-
How have you been?
- ترجمه: چطور بودهای؟
- استفاده: پرسیدن از احوال شخص پس از مدتی که ندیدهایم.
-
How do you do?
- ترجمه: حال شما چطور است؟
- استفاده: یک عبارت رسمیتر برای اولین بار ملاقات با کسی.
برای استفاده بهتر از عبارات احوالپرسی
عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | نوع استفاده |
---|---|---|
Hello! | سلام! | عمومی، رسمی و غیررسمی |
How are you? | حال شما چطور است؟ | پرسیدن حال شخص |
How’s it going? | چه خبر؟ | غیررسمی، دوستانه |
Good morning! | صبح بخیر! | صبحها |
Good afternoon! | بعد از ظهر بخیر! | بعد از ظهر |
Good evening! | عصر بخیر! | غروب و شب |
What’s up? | چه خبر؟ | غیررسمی، دوستانه |
Long time no see! | مدت زیادی است که همدیگر را ندیدهایم! | بعد از مدتی ندیدن |
How have you been? | چطور بودهای؟ | برای پرسیدن از احوال کسی بعد از مدتی |
How do you do? | حال شما چطور است؟ | رسمی، برای اولین ملاقات |
نکات مهم:
- رسمی یا غیررسمی بودن: بسته به موقعیت مکالمه، میتوان از عبارات رسمیتر یا غیررسمیتر استفاده کرد. برای مثال، در موقعیتهای کاری یا رسمی، عبارات مانند “How do you do?” یا “How are you?” مناسبترند، در حالی که در مکالمات دوستانه میتوان از “What’s up?” یا “How’s it going?” استفاده کرد.
- زمانبندی استفاده از عبارات: عبارات “Good morning!”, “Good afternoon!” و “Good evening!” باید بر اساس زمان روز استفاده شوند.
مثالهای بیشتر:
-
A: Hello, Sarah! How are you?
B: Hi! I’m good, thanks. How about you?
A: I’m doing well, thanks for asking! -
A: What’s up?
B: Not much, just working on some projects. You?
A: Same here, just busy with work. -
A: Good morning, Mr. Smith. How do you do?
B: Good morning, I’m doing well, thank you. And you?
A: I’m doing great, thank you! -
A: Long time no see!
B: I know, it’s been ages! How have you been?
A: I’ve been good, just a bit busy.
این عبارات، با توجه به موقعیتهای مختلف مکالمه، میتوانند به شما کمک کنند تا ارتباطی مؤثرتر و دوستانهتر با دیگران برقرار کنید. یادگیری و استفاده از این عبارات در مکالمات روزمره، باعث میشود که شما اعتماد به نفس بیشتری در مکالمه با افراد مختلف پیدا کنید.
مرتبط بخوانید: 15 روش موثر و کاربردی برای یادگیری سریع مکالمه انگلیسی
درخواست مشاوره
سوالات روزمره در مکالمه انگلیسی
سوالات روزمره در مکالمه انگلیسی یکی از مهمترین بخشها برای برقراری ارتباطات روزانه هستند. این سوالات، به ما این امکان را میدهند که اطلاعات مختلفی را از طرف مقابل بگیریم و مکالمه را ادامه دهیم. سوالات روزمره میتوانند در موقعیتهای مختلف و در مکالمات مختلف، از جمله در محیطهای کاری، اجتماعی، دوستانه و خانوادگی استفاده شوند. این سوالات معمولاً با هدف گرفتن اطلاعات ساده از فرد مقابل، آغازگر یک مکالمه هستند.
انواع سوالات روزمره
سوالات روزمره معمولاً به دو دسته تقسیم میشوند:
- سوالات باز (Open-ended questions): این نوع سوالات پاسخهای طولانیتری میطلبند و معمولاً با کلمات “What”, “How”, “Why”, “Where”, “Who” شروع میشوند.
- سوالات بسته (Closed-ended questions): این سوالات معمولاً پاسخهای کوتاه مانند “Yes” یا “No” را میطلبند و معمولاً با کلمات “Is”, “Do”, “Can” و … شروع میشوند.
مثالهای کاربردی از سوالات روزمره
1. سوالات باز:
-
What do you do?
- ترجمه: شغل شما چیست؟
- استفاده: برای پرسیدن شغل یا فعالیتهای فرد مقابل.
-
How are you?
- ترجمه: حال شما چطور است؟
- استفاده: برای پرسیدن از وضعیت روحی و جسمی فرد.
-
Where are you from?
- ترجمه: شما اهل کجا هستید؟
- استفاده: برای پرسیدن محل زندگی یا زادگاه شخص.
-
Why are you here?
- ترجمه: چرا اینجا هستید؟
- استفاده: برای پرسیدن هدف یا دلیل حضور شخص.
-
What’s your favorite food?
- ترجمه: غذای مورد علاقهتان چیست؟
- استفاده: برای پرسیدن از سلیقه فرد در مورد غذا.
2. سوالات بسته:
-
Is this your first time here?
- ترجمه: آیا این اولین بار است که اینجا هستید؟
- استفاده: برای پرسیدن از تجربه فرد در مکانی خاص.
-
Do you like coffee?
- ترجمه: آیا قهوه دوست دارید؟
- استفاده: برای پرسیدن از علاقه فرد.
-
Can you help me?
- ترجمه: میتوانید به من کمک کنید؟
- استفاده: برای درخواست کمک.
-
Have you seen my phone?
- ترجمه: آیا گوشی من را دیدهاید؟
- استفاده: برای پرسیدن درباره موقعیت یک شیء خاص.
-
Will you come to the party?
- ترجمه: آیا به مهمانی خواهید آمد؟
- استفاده: برای پرسیدن از حضور فرد در یک رویداد خاص.
جدول برای استفاده بهتر از سوالات روزمره
نوع سوال | عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | نوع پاسخ |
---|---|---|---|
سوال باز (Open-ended) | What do you do? | شغل شما چیست؟ | پاسخ مفصل یا توضیحی |
سوال باز (Open-ended) | How are you? | حال شما چطور است؟ | پاسخ جزئی یا مفصل |
سوال بسته (Closed-ended) | Is this your first time here? | آیا این اولین بار است که اینجا هستید؟ | بله / نه |
سوال بسته (Closed-ended) | Do you like coffee? | آیا قهوه دوست دارید؟ | بله / نه |
سوال باز (Open-ended) | Where are you from? | شما اهل کجا هستید؟ | پاسخ مفصل |
نکات مهم:
- پاسخهای ممکن: سوالات باز معمولاً پاسخهای طولانیتری را میطلبند، در حالی که سوالات بسته معمولاً نیاز به پاسخهای کوتاه (بله یا نه) دارند.
- اصطلاحات و تغییرات محلی: در برخی کشورها و فرهنگها، ممکن است بعضی از سوالات روزمره با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی تفاوت داشته باشند.
- زبان بدن: در بسیاری از مکالمات روزمره، زبان بدن نیز میتواند در درک جوابهای سوالات موثر باشد. به طور مثال، در حین پرسیدن “How are you?”، زبان بدن فرد میتواند نشاندهنده پاسخ واقعی او باشد، حتی اگر جوابش “I’m fine” باشد.
مثالهای کاربردی:
-
A: Hi, how are you today?
B: I’m doing well, thank you! How about you?
A: I’m great, thanks for asking! -
A: What do you do for fun?
B: I enjoy reading books and hiking in the mountains.
A: That sounds fun! I love hiking too. -
A: Have you been to Paris?
B: Yes, I’ve been there twice. It’s such a beautiful city!
A: I’ve never been, but I hope to go soon. - مرتبط بخوانید: 10 راه حل واقعا کاربردی برای تقویت مکالمه زبان انگلیسی
درخواست مشاوره
خرید و سفارش دادن در مکالمات روزمره انگلیسی
موضوع خرید و سفارش دادن در مکالمات روزمره انگلیسی یکی از اساسیترین مهارتها برای افرادی است که به کشورهای انگلیسیزبان سفر میکنند یا در محیطهایی که نیاز به مکالمه به زبان انگلیسی دارند، زندگی یا کار میکنند. این بخش شامل عباراتی برای تعامل با فروشنده، درخواست اطلاعات درباره محصولات، سفارش غذا یا نوشیدنی در رستوران، و پرداخت است.
عبارات و اصطلاحات رایج برای خرید و سفارش دادن
1. در فروشگاهها:
عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | کاربرد |
---|---|---|
How much does this cost? | قیمت این چقدر است؟ | پرسیدن قیمت یک کالا |
Can I try this on? | میتوانم این را امتحان کنم؟ | درخواست پرو لباس |
Do you have this in a different size? | آیا این را در سایز دیگری دارید؟ | پرسیدن درباره سایزهای مختلف کالا |
Is there a discount on this item? | آیا این کالا تخفیف دارد؟ | پرسیدن درباره تخفیف |
Can I return this if it doesn’t fit? | اگر اندازه نشود، میتوانم این را پس بدهم؟ | پرسش درباره سیاست بازگشت کالا |
2. در رستورانها:
عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | کاربرد |
---|---|---|
Can I see the menu, please? | میتوانم منو را ببینم؟ | درخواست منو |
I’d like to order… | میخواهم سفارش بدهم… | اعلام سفارش |
What do you recommend? | چه چیزی را پیشنهاد میکنید؟ | درخواست پیشنهاد از پیشخدمت |
Can I have the bill, please? | میتوانم صورتحساب را داشته باشم؟ | درخواست صورتحساب |
Is service included? | آیا هزینه خدمات در صورتحساب گنجانده شده؟ | سوال درباره خدمات اضافی |
مثالهای کاربردی
1. در فروشگاه:
- Customer: How much does this shirt cost?
Shop Assistant: It’s $25. - Customer: Do you have it in a smaller size?
Shop Assistant: Yes, let me check for you.
2. در رستوران:
- Customer: Can I see the menu, please?
Waiter: Sure, here it is. - Customer: I’d like to order a cheeseburger and a Coke.
Waiter: Anything else?
Customer: No, that’s all for now. Thank you.
جدول خرید و سفارش دادن:
موقعیت | عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | نوع مکالمه |
---|---|---|---|
فروشگاه | How much does this cost? | قیمت این چقدر است؟ | پرسیدن قیمت |
فروشگاه | Do you have this in a different color? | آیا این رنگ دیگری دارد؟ | سوال درباره گزینههای دیگر |
رستوران | What’s the special of the day? | غذای ویژه امروز چیست؟ | پرسیدن پیشنهاد روز |
رستوران | Can I have some water, please? | میتوانم مقداری آب داشته باشم؟ | درخواست آب |
فروشگاه یا رستوران | Can I pay by card? | آیا میتوانم با کارت پرداخت کنم؟ | سوال درباره روش پرداخت |
نکات مهم:
- تلفظ صحیح: هنگام مکالمه، تمرکز بر تلفظ واضح کلمات مانند bill یا menu ضروری است.
- احترام در مکالمه: استفاده از کلماتی مانند please و thank you باعث میشود مکالمه مؤدبانهتر باشد.
- آمادگی قبلی: آشنایی با پول رایج و نحوه پرسیدن قیمت در کشورهای مختلف مفید است.
مرتبط بخوانید: اصطلاحات روزمره انگلیسی( بیش از 30 عبارت کاربردی برای تسلط سریع بر مکالمات)
درخواست مشاوره
آشنایی با دیگران در مکالمه روزمره انگلیسی
آشنایی با دیگران یکی از ابتداییترین و پرکاربردترین مهارتهای مکالمه روزمره انگلیسی است. این موضوع شامل معرفی خود، پرسیدن اطلاعات شخصی اولیه و ایجاد گفتوگوهای دوستانه است. مهارت در این بخش، ارتباطات اجتماعی را تسهیل کرده و به ایجاد روابط مؤثر کمک میکند.
عبارات و اصطلاحات رایج برای آشنایی با دیگران
1. معرفی خود:
عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | کاربرد |
---|---|---|
Hi, my name is [name]. | سلام، اسم من [اسم] است. | معرفی خود |
Nice to meet you. | از دیدنت خوشحالم. | شروع مکالمه و ابراز خوشحالی |
I’m from [country/city]. | من اهل [کشور/شهر] هستم. | اشاره به محل زندگی یا زادگاه |
I work as a [job]. | من [شغل] هستم. | توضیح درباره شغل |
I’m studying at [school/university]. | من در [مدرسه/دانشگاه] تحصیل میکنم. | معرفی موقعیت تحصیلی |
2. پرسیدن اطلاعات شخصی:
عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | کاربرد |
---|---|---|
What’s your name? | اسم شما چیست؟ | پرسیدن نام |
Where are you from? | اهل کجا هستید؟ | پرسیدن محل زندگی |
What do you do? | چه کار میکنید؟ | سوال درباره شغل |
How long have you been here? | چه مدت است اینجا هستید؟ | پرسیدن مدت حضور در مکانی خاص |
What are your hobbies? | سرگرمیهای شما چیست؟ | آغاز گفتوگوی دوستانه |
3. پرسشهای دوستانه:
عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | کاربرد |
---|---|---|
How do you like [city/place]? | چطور [شهر/مکان] را دوست دارید؟ | پرسیدن نظر درباره مکانی خاص |
Have you been here before? | آیا قبلاً اینجا بودهاید؟ | شروع مکالمه درباره تجربه گذشته |
Do you know anyone else here? | آیا کس دیگری را اینجا میشناسید؟ | ایجاد ارتباط اجتماعی بیشتر |
مثالهای کاربردی
1. معرفی خود:
- Person A: Hi, my name is Sarah. Nice to meet you.
Person B: Nice to meet you too, Sarah. I’m John.
2. پرسیدن اطلاعات شخصی:
- Person A: Where are you from?
Person B: I’m from New York. How about you?
Person A: I’m from London.
3. پرسشهای دوستانه:
- Person A: What do you do?
Person B: I’m a teacher. And you?
Person A: I’m an engineer.
عبارات آشنایی با دیگران
موقعیت | عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | نوع مکالمه |
---|---|---|---|
معرفی خود | Hi, my name is [name]. | سلام، اسم من [اسم] است. | معرفی شخصی |
پرسیدن محل زندگی | Where are you from? | اهل کجا هستید؟ | سوال درباره محل زندگی |
سوال درباره شغل | What do you do? | چه کار میکنید؟ | شروع گفتوگو |
گفتوگوی دوستانه | How do you like this place? | چطور اینجا را دوست دارید؟ | پرسیدن نظر |
سرگرمیها | What are your hobbies? | سرگرمیهای شما چیست؟ | شروع مکالمه صمیمانه |
نکات مهم
- لبخند و زبان بدن: هنگام معرفی خود یا پرسیدن سوال، لبخند و زبان بدن مثبت تأثیر زیادی در ارتباطگیری دارد.
- استفاده از جملات ساده: برای تسهیل درک مخاطب، از عبارات کوتاه و ساده استفاده کنید.
- رعایت ادب: به کار بردن عبارات مؤدبانه مانند please و thank you اهمیت دارد.
مرتبط بخوانید: اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد و ضروری برای تسلط بر زبان در سریعترین زمان
درخواست مشاوره
مسائل خانوادگی در مکالمه روزمره انگلیسی
مکالمات مربوط به مسائل خانوادگی بخش مهمی از گفتوگوهای روزمره را تشکیل میدهند. این موضوع شامل معرفی اعضای خانواده، صحبت درباره روابط خانوادگی، و تبادل اطلاعات در مورد زندگی روزانه اعضای خانواده است. یادگیری عبارات مرتبط با این موضوع به شما کمک میکند تا در موقعیتهای اجتماعی یا رسمی، ارتباط مؤثرتری برقرار کنید.
عبارات و اصطلاحات رایج درباره مسائل خانوادگی
1. معرفی اعضای خانواده:
عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | کاربرد |
---|---|---|
This is my mother/father. | این مادرم/پدرم است. | معرفی اعضای خانواده |
I have two brothers and one sister. | من دو برادر و یک خواهر دارم. | توضیح درباره تعداد خواهر و برادر |
My grandparents live in [place]. | پدربزرگ و مادربزرگم در [مکان] زندگی میکنند. | اشاره به مکان زندگی خانواده |
Do you have any siblings? | آیا خواهر یا برادری دارید؟ | سوال درباره تعداد خواهر و برادر |
My uncle/aunt is visiting us this week. | عموم/خالهام این هفته به ما سر میزند. | بیان برنامههای خانوادگی |
2. صحبت درباره روابط خانوادگی:
عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | کاربرد |
---|---|---|
I’m very close to my family. | من خیلی به خانوادهام نزدیک هستم. | اشاره به رابطه عاطفی نزدیک |
My sister and I get along very well. | من و خواهرم خیلی خوب کنار میآییم. | توضیح درباره روابط خوب با اعضای خانواده |
My parents are very supportive. | پدر و مادرم خیلی حامی هستند. | تعریف از حمایت خانواده |
Do you spend much time with your family? | آیا وقت زیادی را با خانوادهتان میگذرانید؟ | سوال درباره زمان صرف شده با خانواده |
Family gatherings are very important to us. | دورهمیهای خانوادگی برای ما خیلی مهم هستند. | صحبت درباره ارزش خانواده |
3. بیان مشکلات و دغدغههای خانوادگی:
عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | کاربرد |
---|---|---|
We sometimes argue, but we always make up. | گاهی بحث میکنیم، ولی همیشه آشتی میکنیم. | اشاره به حل اختلافات خانوادگی |
It’s hard to balance work and family. | سخت است که کار و خانواده را متعادل کنیم. | بیان چالشهای خانوادگی |
My brother and I don’t always agree. | من و برادرم همیشه موافق نیستیم. | اشاره به تفاوتهای دیدگاه |
How do you manage family conflicts? | چگونه مشکلات خانوادگی را مدیریت میکنید؟ | سوال درباره حل مسائل خانوادگی |
مثالهای کاربردی
1. معرفی اعضای خانواده:
- Person A: Do you have any siblings?
Person B: Yes, I have one brother and two sisters.
2. صحبت درباره روابط خانوادگی:
- Person A: Are you close to your family?
Person B: Yes, we spend a lot of time together, especially on weekends.
3. بیان مشکلات و دغدغهها:
- Person A: How do you balance work and family life?
Person B: It’s challenging, but I try to spend quality time with them every evening.
جدول عبارات مرتبط با مسائل خانوادگی
موضوع | عبارت انگلیسی | ترجمه فارسی | نوع مکالمه |
---|---|---|---|
معرفی اعضای خانواده | This is my mother/father. | این مادرم/پدرم است. | معرفی اعضای خانواده |
تعداد خواهر و برادر | I have two brothers and one sister. | من دو برادر و یک خواهر دارم. | بیان ساختار خانواده |
روابط نزدیک | I’m very close to my family. | من خیلی به خانوادهام نزدیک هستم. | صحبت درباره روابط |
دورهمیهای خانوادگی | Family gatherings are very important to us. | دورهمیهای خانوادگی برای ما خیلی مهم هستند. | ارزش خانواده |
چالشهای خانوادگی | It’s hard to balance work and family. | سخت است که کار و خانواده را متعادل کنیم. | بیان چالشها |
نکات مهم
- احترام به فرهنگهای مختلف: در مکالمه درباره خانواده، به تفاوتهای فرهنگی توجه کنید.
- استفاده از عبارات غیررسمی و دوستانه: در مکالمات صمیمی، از عبارات سادهتر و دوستانه استفاده کنید.
- تمرین مکالمه: تکرار و تمرین عبارات یادگیری شما را تسهیل میکند.
اگر به دنبال تسلط بر مکالمه روزمره آلمانی هستید، موسسه زبان نگار علاوه بر دورههای تخصصی انگلیسی، دورههای مکالمه فشرده آلمانی را نیز برای یادگیری سریع و موثر ارائه میدهد.
درخواست مشاوره
مکالمه روزمره انگلیسی: مسافرت و رفتوآمد
مسافرت و رفتوآمد یکی از رایجترین موقعیتهایی است که نیاز به استفاده از زبان انگلیسی را ضروری میکند. در این بخش، به جملات و عبارات پرکاربردی که هنگام سفر یا استفاده از وسایل حملونقل به آنها نیاز دارید، پرداخته میشود. این جملات شامل رزرو بلیت، پرسیدن مسیر، سفارش تاکسی، و مکالمه در فرودگاه یا ایستگاه است.
اصطلاحات و عبارات رایج برای مسافرت و رفتوآمد
موقعیت | عبارت یا سؤال کاربردی | ترجمه فارسی |
---|---|---|
رزرو بلیت | I’d like to book a ticket to… | میخواهم یک بلیت به مقصد… رزرو کنم. |
Is there a discount for children? | آیا برای کودکان تخفیف وجود دارد؟ | |
پرسیدن مسیر | Could you tell me how to get to…? | میتوانید بگویید چگونه به… بروم؟ |
Is it within walking distance? | آیا میشود پیاده رفت؟ | |
سفارش تاکسی | Could you call me a taxi, please? | لطفاً میتوانید برای من تاکسی بگیرید؟ |
How much does it cost to go to…? | هزینه تاکسی برای رفتن به… چقدر است؟ | |
مکالمه در فرودگاه | Where is the check-in counter for…? | کانتر چکاین برای… کجاست؟ |
What time is my flight boarding? | پرواز من چه زمانی سوار شدن را آغاز میکند؟ | |
مکالمه در ایستگاه قطار | Which platform does the train to… leave from? | قطار به مقصد… از کدام سکو حرکت میکند؟ |
Is this train going to…? | آیا این قطار به… میرود؟ |
10 مثال کاربردی برای مکالمه در مسافرت و رفتوآمد
-
رزرو بلیت
- I’d like to book a ticket to London for next Monday.
میخواهم یک بلیت به مقصد لندن برای دوشنبه آینده رزرو کنم. - Do you have any first-class seats available?
آیا صندلی درجه یک دارید؟
- I’d like to book a ticket to London for next Monday.
-
پرسیدن مسیر
- Excuse me, could you tell me how to get to the central station?
ببخشید، میتوانید به من بگویید چگونه به ایستگاه مرکزی بروم؟ - Is there a shortcut to get to the museum?
آیا مسیر کوتاهتری برای رفتن به موزه وجود دارد؟
- Excuse me, could you tell me how to get to the central station?
-
سفارش تاکسی
- Could you pick me up from the hotel at 6 PM?
میتوانید ساعت ۶ عصر از هتل مرا بردارید؟ - How long does it take to get to the airport?
چقدر طول میکشد تا به فرودگاه برسیم؟
- Could you pick me up from the hotel at 6 PM?
-
مکالمه در فرودگاه
- What’s the weight limit for checked luggage?
محدودیت وزن برای بار چقدر است؟ - Do I need to remove my laptop for security checks?
آیا باید لپتاپم را برای بررسی امنیتی بیرون بیاورم؟
- What’s the weight limit for checked luggage?
-
در ایستگاه قطار
- Is this train going directly to Paris?
آیا این قطار مستقیم به پاریس میرود؟ - What time does the last train to the airport leave?
آخرین قطار به فرودگاه چه زمانی حرکت میکند؟
- Is this train going directly to Paris?
بیشتر بدانید: دوره آنلاین آموزش زبان انگلیسی
درخواست مشاوره
مکالمه روزمره انگلیسی: احوالپرسی غیررسمی و اظهار نظر
احوالپرسی غیررسمی و اظهار نظر بخش مهمی از مکالمات روزمره انگلیسی است، بهویژه زمانی که با دوستان، همکاران یا آشنایان نزدیک صحبت میکنید. این بخش شامل عباراتی است که برای شروع یک مکالمه دوستانه یا اشتراکگذاری نظرات استفاده میشوند. مهارت در این بخش به شما کمک میکند تا ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید و مکالمات خود را طبیعیتر جلوه دهید.
اصطلاحات و عبارات رایج برای احوالپرسی غیررسمی و اظهار نظر
موقعیت | عبارت یا سؤال کاربردی | ترجمه فارسی |
---|---|---|
احوالپرسی دوستانه | Hey, what’s up? | هی، چه خبر؟ |
How’s it going? | اوضاع چطور پیش میرود؟ | |
Long time no see! | خیلی وقت است که ندیدمت! | |
شروع صحبت | What have you been up to? | این مدت چه کار میکردی؟ |
You look great today! | امروز عالی به نظر میرسی! | |
اظهار نظر مثبت | That’s awesome! | خیلی عالیه! |
I totally agree with you. | کاملاً با تو موافقم. | |
اظهار نظر منفی | I’m not sure about that. | مطمئن نیستم در این مورد. |
That’s not really my thing. | این چیز مورد علاقه من نیست. | |
ابراز علاقه یا نظر | I really like this movie. | من واقعاً این فیلم را دوست دارم. |
I think it’s a bit overrated. | به نظر من کمی بیش از حد بزرگنمایی شده است. |
10 مثال کاربردی برای احوالپرسی غیررسمی و اظهار نظر
-
احوالپرسی دوستانه
- Hey, what’s up?
هی، چه خبر؟ - Long time no see! How have you been?
خیلی وقت است که ندیدمت! اوضاع چطور بود؟
- Hey, what’s up?
-
شروع صحبت
- You look happy today! What’s the good news?
امروز خوشحال به نظر میرسی! خبر خوبی داری؟ - What have you been up to lately?
این اواخر چه کار میکردی؟
- You look happy today! What’s the good news?
-
اظهار نظر مثبت
- This pizza is amazing! Where did you order it from?
این پیتزا فوقالعاده است! از کجا سفارش دادید؟ - I love your jacket. It really suits you!
کتت را دوست دارم، خیلی بهت میآید!
- This pizza is amazing! Where did you order it from?
-
اظهار نظر منفی
- I’m not really into this type of music.
من واقعاً به این سبک موسیقی علاقه ندارم. - That movie was okay, but not as good as I expected.
فیلم خوب بود، اما آنطور که انتظار داشتم نبود.
- I’m not really into this type of music.
-
ابراز علاقه یا نظر
- I think hiking is a great way to relax and enjoy nature.
به نظر من پیادهروی در طبیعت راه خوبی برای آرامش و لذت بردن از طبیعت است. - I don’t think this design works well for the website.
فکر نمیکنم این طراحی برای وبسایت مناسب باشد.
- I think hiking is a great way to relax and enjoy nature.
بیشتر بخوانید: کلاس خصوصی آموزش زبان انگلیسی
درخواست مشاوره
مکالمه روزمره انگلیسی: بحث در مورد هوا
بحث در مورد هوا یکی از رایجترین موضوعات در مکالمات روزمره انگلیسی است. این موضوع اغلب بهعنوان یک شروعکننده مکالمه (small talk) مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا خنثی، راحت و معمولاً مورد علاقه همه است. در اینجا عبارات و اصطلاحاتی ارائه میشوند که برای صحبت درباره وضعیت آبوهوا در موقعیتهای مختلف کاربرد دارند.
اصطلاحات و عبارات رایج برای صحبت در مورد هوا
موقعیت | عبارت یا سؤال کاربردی | ترجمه فارسی |
---|---|---|
صحبت درباره آفتابی بودن هوا | It’s such a beautiful day today! | امروز واقعاً روز زیبایی است! |
The sun is shining so brightly. | خورشید خیلی درخشان میتابد. | |
صحبت درباره هوای بارانی | It’s pouring outside. | بیرون باران زیادی میبارد. |
Don’t forget your umbrella; it’s going to rain later. | چترت را فراموش نکن؛ بعداً باران میآید. | |
صحبت درباره هوای سرد | It’s freezing today. | امروز خیلی سرد است. |
The temperature dropped significantly last night. | دما دیشب به طور قابلتوجهی کاهش یافت. | |
صحبت درباره هوای گرم | It’s so hot and humid today. | امروز خیلی گرم و شرجی است. |
I can’t believe it’s this hot in October! | باورم نمیشود که در اکتبر اینقدر هوا گرم است! | |
پرسیدن درباره آبوهوا | What’s the weather like outside? | بیرون هوا چطور است؟ |
Do you think it’s going to snow tomorrow? | فکر میکنی فردا برف ببارد؟ | |
پیشبینی هوا | The forecast says it’ll be sunny all week. | پیشبینی میگوید تمام هفته آفتابی خواهد بود. |
They’re expecting a storm this evening. | انتظار میرود امشب طوفان شود. |
10 مثال کاربردی برای بحث در مورد هوا
-
آفتابی بودن هوا
- What a lovely day! The sun is shining so brightly.
چه روز زیبایی! خورشید خیلی درخشان میتابد. - It’s the perfect weather for a picnic.
این هوا برای یک پیکنیک عالی است.
- What a lovely day! The sun is shining so brightly.
-
هوای بارانی
- It’s raining cats and dogs outside!
بیرون باران خیلی شدیدی میبارد! - I love the sound of rain when I’m indoors.
صدای باران وقتی داخل خانه هستم را دوست دارم.
- It’s raining cats and dogs outside!
-
هوای سرد
- I can’t feel my fingers; it’s freezing out here!
انگشتانم را حس نمیکنم؛ اینجا خیلی سرد است! - Make sure to wear a coat. It’s going to be chilly tonight.
حتماً کت بپوش. امشب هوا سرد خواهد بود.
- I can’t feel my fingers; it’s freezing out here!
-
هوای گرم
- It’s boiling outside; let’s stay indoors.
بیرون خیلی گرم است؛ بیا داخل بمانیم. - I can’t believe how humid it is today.
باورم نمیشود امروز چقدر شرجی است.
- It’s boiling outside; let’s stay indoors.
-
پیشبینی هوا
- The news said it might snow later this week.
اخبار گفت ممکن است آخر این هفته برف ببارد. - Tomorrow is supposed to be sunny and warm.
فردا قرار است آفتابی و گرم باشد.
- The news said it might snow later this week.
درخواست مشاوره
مکالمه روزمره انگلیسی: قرار ملاقات و وقتگذرانی
برنامهریزی برای ملاقات و وقتگذرانی یکی از موضوعات رایج در مکالمات روزمره انگلیسی است. این موضوع شامل تنظیم قرار ملاقات، پیشنهاد فعالیتهای مشترک، و هماهنگی زمان و مکان است. در اینجا عبارات و اصطلاحات کلیدی برای این موقعیتها آورده شده است که میتوانید برای تقویت مکالمات خود استفاده کنید.
اصطلاحات و عبارات رایج برای قرار ملاقات و وقتگذرانی
موقعیت | عبارت یا سؤال کاربردی | ترجمه فارسی |
---|---|---|
پیشنهاد قرار ملاقات | Would you like to grab a coffee this afternoon? | دوست داری امروز بعدازظهر برای قهوه بیرون برویم؟ |
How about dinner on Friday? | نظرت درباره شام در جمعه چیست؟ | |
پذیرفتن قرار ملاقات | Sure, that sounds great! | حتماً، عالی به نظر میرسد! |
I’d love to! | خیلی دوست دارم! | |
رد کردن با احترام | I’m sorry, I can’t make it this time. | متأسفم، این بار نمیتوانم بیایم. |
Maybe another time? | شاید یک وقت دیگر؟ | |
هماهنگی زمان | What time works best for you? | چه زمانی برایت مناسبتر است؟ |
Let’s meet at 3 PM, if that’s okay with you. | اگر مشکلی نیست، ساعت ۳ بعدازظهر ملاقات کنیم. | |
پیشنهاد فعالیت | Why don’t we go to the park this weekend? | چرا این آخر هفته به پارک نرویم؟ |
Let’s catch a movie tonight. | بیا امشب یک فیلم ببینیم. | |
پیشنهاد مکان ملاقات | Let’s meet at the café on Main Street. | بیا در کافه خیابان اصلی ملاقات کنیم. |
How about meeting at the library? | نظرت درباره ملاقات در کتابخانه چیست؟ | |
تغییر برنامه | Can we reschedule for another day? | میتوانیم برای یک روز دیگر برنامهریزی کنیم؟ |
I’m running late; can we push it back 30 minutes? | دیر کردهام؛ میتوانیم قرار را ۳۰ دقیقه عقب بیندازیم؟ |
10 مثال کاربردی برای مکالمه در مورد قرار ملاقات و وقتگذرانی
-
پیشنهاد قرار ملاقات
- Do you want to meet for lunch tomorrow?
فردا برای ناهار ملاقات کنیم؟ - Let’s plan a picnic this weekend.
بیا این آخر هفته یک پیکنیک برنامهریزی کنیم.
- Do you want to meet for lunch tomorrow?
-
پذیرفتن قرار ملاقات
- Sounds good to me. Where should we meet?
برای من خوب است. کجا باید ملاقات کنیم؟ - That works perfectly! See you then.
عالی است! پس میبینمت.
- Sounds good to me. Where should we meet?
-
رد کردن با احترام
- I’m afraid I’m busy on Sunday. Maybe next week?
متأسفانه یکشنبه مشغولم. شاید هفته آینده؟ - Thanks for the invite, but I have other plans.
ممنون از دعوتت، اما برنامه دیگری دارم.
- I’m afraid I’m busy on Sunday. Maybe next week?
-
هماهنگی زمان و مکان
- Is 2 PM okay for you?
ساعت ۲ بعدازظهر برایت مناسب است؟ - Let’s meet at the café next to the bookstore.
بیا در کافه کنار کتابفروشی ملاقات کنیم.
- Is 2 PM okay for you?
-
تغییر برنامه
- Something came up. Can we meet later in the evening?
یک مشکلی پیش آمده. میتوانیم دیرتر عصر ملاقات کنیم؟ - I’m stuck in traffic; I’ll be there in 20 minutes.
در ترافیک گیر کردهام؛ ۲۰ دقیقه دیگر میرسم.
- Something came up. Can we meet later in the evening?
اصطلاحات کاربردی
عبارت یا سؤال | کاربرد | ترجمه فارسی |
---|---|---|
What are you up to this weekend? | پرسیدن برنامه فرد مقابل | این آخر هفته چه کار میکنی؟ |
Would you like to join us for dinner tonight? | دعوت به شام | دوست داری امشب به ما برای شام ملحق شوی؟ |
Can we meet halfway? | پیشنهاد ملاقات در نقطهای میانی | میتوانیم جایی در وسط راه ملاقات کنیم؟ |
Let’s keep in touch about the details. | هماهنگی جزئیات | در مورد جزئیات با هم در تماس باشیم. |
I’ll confirm the time and place later. | تایید زمان و مکان بعد از هماهنگی | زمان و مکان را بعداً تأیید میکنم. |
درخواست مشاوره
مکالمه روزمره انگلیسی: مسائل کاری و حرفهای
در محیطهای کاری و حرفهای، استفاده از عبارات و اصطلاحات مناسب برای برقراری ارتباط اهمیت زیادی دارد. این بخش از مکالمههای روزمره شامل موضوعاتی مانند معرفی خود، تعامل با همکاران، مدیریت جلسات، مذاکره و موارد مشابه میشود. یادگیری این عبارات به شما کمک میکند در محیطهای کاری بهراحتی ارتباط برقرار کرده و حرفهایتر عمل کنید.
اصطلاحات و عبارات رایج برای مسائل کاری و حرفهای
موقعیت | عبارت یا سؤال کاربردی | ترجمه فارسی |
---|---|---|
معرفی خود در محیط کار | My name is [Name], and I’m the [Position] here. | من [نام] هستم و در اینجا [سمت] هستم. |
I’ve been working here for [Duration]. | من [مدت زمان] است که اینجا کار میکنم. | |
پرسیدن در مورد نقش شغلی | What are your main responsibilities? | مسئولیتهای اصلی شما چیست؟ |
Could you tell me about your role? | میتوانید درباره نقش خود توضیح دهید؟ | |
تنظیم جلسه | Let’s schedule a meeting for next week. | بیا جلسهای برای هفته آینده تنظیم کنیم. |
Are you available for a quick meeting tomorrow? | آیا فردا برای یک جلسه کوتاه در دسترس هستید؟ | |
شروع جلسه | Let’s get started with the agenda for today. | با دستور جلسه امروز شروع کنیم. |
Does everyone have a copy of the meeting agenda? | آیا همه نسخهای از دستور جلسه دارند؟ | |
ارائه ایده | I’d like to share my thoughts on this. | میخواهم نظراتم را در این مورد به اشتراک بگذارم. |
May I suggest an alternative approach? | میتوانم یک روش جایگزین پیشنهاد کنم؟ | |
مذاکره و توافق | Can we find a middle ground on this issue? | میتوانیم در این موضوع به یک نقطه توافق برسیم؟ |
Let’s discuss the pros and cons before deciding. | بیایید قبل از تصمیمگیری مزایا و معایب را بررسی کنیم. |
10 مثال کاربردی برای مکالمات کاری و حرفهای
-
معرفی خود
- Hi, I’m Sarah, and I manage the marketing team.
سلام، من سارا هستم و تیم بازاریابی را مدیریت میکنم. - I’ve been part of this company for over 3 years.
بیش از ۳ سال است که عضو این شرکت هستم.
- Hi, I’m Sarah, and I manage the marketing team.
-
پرسیدن درباره نقشها
- What does your team focus on?
تیم شما بر چه چیزی تمرکز دارد؟ - Could you give me an overview of your current projects?
میتوانید خلاصهای از پروژههای فعلی خود به من بدهید؟
- What does your team focus on?
-
تنظیم جلسه
- Can we meet on Thursday to discuss the project updates?
آیا میتوانیم پنجشنبه برای بررسی پیشرفت پروژهها ملاقات کنیم؟ - I’ll send out a calendar invite for the meeting.
دعوتنامه تقویمی برای جلسه ارسال میکنم.
- Can we meet on Thursday to discuss the project updates?
-
شروع جلسه
- Let’s begin by reviewing last week’s action items.
بیایید با مرور وظایف هفته گذشته شروع کنیم. - Does anyone have any updates before we proceed?
آیا کسی قبل از ادامه دادن، بهروزرسانی دارد؟
- Let’s begin by reviewing last week’s action items.
-
ارائه ایده
- I believe this approach could save us both time and money.
فکر میکنم این رویکرد میتواند هم زمان و هم هزینه را برای ما صرفهجویی کند. - What if we tried a different strategy for this campaign?
اگر یک استراتژی متفاوت برای این کمپین امتحان کنیم چطور؟
- I believe this approach could save us both time and money.
-
مذاکره و توافق
- We’re open to negotiating the terms further.
ما آمادهایم تا شرایط را بیشتر مذاکره کنیم. - How about we agree on a trial period first?
نظرتان چیست که ابتدا روی یک دوره آزمایشی توافق کنیم؟
- We’re open to negotiating the terms further.
اصطلاحات کاربردی
عبارت یا سؤال | کاربرد | ترجمه فارسی |
---|---|---|
Let me know if you need any assistance. | پیشنهاد کمک | به من اطلاع دهید اگر کمکی نیاز داشتید. |
What’s the deadline for this project? | پرسیدن مهلت زمانی پروژه | مهلت این پروژه چه زمانی است؟ |
Could we touch base later this week? | پیشنهاد هماهنگی مجدد در هفته جاری | میتوانیم اواخر این هفته دوباره هماهنگ کنیم؟ |
I’ll follow up with you after the meeting. | ادامه دادن بعد از جلسه | بعد از جلسه با شما پیگیری میکنم. |
Let’s finalize the report by end of the day. | تأیید نهایی تا پایان روز | بیایید گزارش را تا پایان روز نهایی کنیم. |
درخواست مشاوره
مکالمه روزمره انگلیسی: موافقت و مخالفت
موافقت و مخالفت بخش مهمی از مکالمات روزمره است که به شما کمک میکند در بحثها و مذاکرات بهطور مؤثر بیان کنید که موافق یا مخالف یک نظر یا ایده هستید. استفاده از عبارات صحیح برای موافقت و مخالفت، به شما این امکان را میدهد که بهطور مؤدبانه و حرفهای با دیگران ارتباط برقرار کنید و در مکالمات اجتماعی یا کاری جایگاه خود را محکم کنید.
اصطلاحات و عبارات رایج برای موافقت و مخالفت
موقعیت | عبارت یا سؤال کاربردی | ترجمه فارسی |
---|---|---|
موافقت با نظر دیگران | I completely agree with you. | کاملاً با شما موافقم. |
That’s a great idea! | این یک ایده عالی است! | |
I couldn’t agree more. | بیشتر از این نمیتوانم موافق باشم. | |
Absolutely, I think you’re right. | مطمئناً، فکر میکنم شما درست میگویید. | |
مخالفت با نظر دیگران | I’m not sure I agree with that. | مطمئن نیستم که با آن موافق باشم. |
I see your point, but I have a different opinion. | من نظر شما را میبینم، اما نظر متفاوتی دارم. | |
I don’t think that’s the best approach. | فکر نمیکنم این بهترین رویکرد باشد. | |
I’m afraid I disagree. | متاسفم، اما من مخالفم. | |
تعدیل مخالفت | I understand what you mean, but… | میفهمم منظورتان چیست، اما… |
I see where you’re coming from, but I still have my doubts. | میبینم از کجا میآیید، اما هنوز شک دارم. |
10 مثال کاربردی برای موافقت و مخالفت
-
موافقت با نظر دیگران
- I completely agree with you about the importance of team collaboration.
کاملاً با شما موافقم درباره اهمیت همکاری تیمی. - That sounds like a good plan, I’m on board with it.
این برنامه به نظر خوب میآید، من با آن موافقم.
- I completely agree with you about the importance of team collaboration.
-
مخالفت با نظر دیگران
- I’m not sure I agree with your perspective on this issue.
مطمئن نیستم که با دیدگاه شما در این موضوع موافق باشم. - I don’t think that’s the best solution for our problem.
فکر نمیکنم این بهترین راهحل برای مشکل ما باشد.
- I’m not sure I agree with your perspective on this issue.
-
تعدیل مخالفت
- I see your point, but I believe there’s another way to handle it.
نظر شما را میبینم، اما معتقدم راه دیگری برای مدیریت آن وجود دارد. - I understand your concerns, but I think we should try this approach first.
نگرانیهای شما را میفهمم، اما فکر میکنم ابتدا باید این رویکرد را امتحان کنیم.
- I see your point, but I believe there’s another way to handle it.
-
موافقت با پیشنهادات یا نظرات عمومی
- Absolutely, we need to focus on improving customer satisfaction.
مطمئناً، ما باید بر بهبود رضایت مشتری تمرکز کنیم. - I couldn’t agree more. We must take immediate action.
بیشتر از این نمیتوانم موافق باشم. ما باید اقدام فوری انجام دهیم.
- Absolutely, we need to focus on improving customer satisfaction.
-
مخالفت با یک طرح یا ایده
- I’m afraid I disagree with your suggestion about reducing the budget.
متاسفم، اما با پیشنهاد شما درباره کاهش بودجه مخالفم. - I don’t think reducing the project timeline will work well.
فکر نمیکنم کاهش زمانبندی پروژه خوب عمل کند.
- I’m afraid I disagree with your suggestion about reducing the budget.
جدول اصطلاحات کاربردی
عبارت یا سؤال | کاربرد | ترجمه فارسی |
---|---|---|
I agree with you. | بیان موافقت با شخص دیگر | من با شما موافقم. |
I don’t agree with that idea. | بیان مخالفت با یک ایده یا نظر | من با آن ایده موافق نیستم. |
That makes sense. | بیان موافقت بهطور غیرمستقیم | این منطقی است. |
I think you’re right. | بیان موافقت با نظر دیگری | فکر میکنم شما درست میگویید. |
I’m afraid I can’t agree with you on that. | مخالفت مودبانه با نظر دیگری | متاسفم که نمیتوانم با شما در این مورد موافق باشم. |
I see your point, but… | بیان مخالفت همراه با توضیح | من نظر شما را میبینم، اما… |
اگر علاقه مند به یادگیری مکالمات روزمره به زبان آلمانی هستید. میتونید در کلاس های آموزش زبان آلمانی آموزشگاه زان نگار شرکت کنید ، به همراه مشاوره تخصصی برای انتخاب بهترین دوره بر اساس نیاز شما
درخواست مشاوره
مکالمه روزمره انگلیسی: بیان احساسات و نظرات شخصی
بیان احساسات و نظرات شخصی در مکالمات روزمره انگلیسی به شما کمک میکند تا در ارتباطات خود با دیگران، احساسات، نظرات و عقاید خود را بهطور شفاف و مؤثر بیان کنید. این مهارت برای ایجاد ارتباطات مؤثر در زندگی روزمره، محیط کار و حتی موقعیتهای اجتماعی ضروری است. برای بیان احساسات و نظرات شخصی، استفاده از اصطلاحات و عبارات صحیح اهمیت زیادی دارد تا بدون سوءتفاهم بهطور مستقیم و محترمانه نظر خود را بیان کنید.
اصطلاحات و عبارات رایج برای بیان احساسات و نظرات شخصی
موقعیت | عبارت یا سؤال کاربردی | ترجمه فارسی |
---|---|---|
بیان احساسات مثبت | I’m so happy to hear that! | از شنیدن این خبر خیلی خوشحالم! |
That’s amazing, I feel really excited about it! | این فوقالعاده است، من واقعاً از آن هیجانزدهام! | |
I’m really proud of what we’ve accomplished. | واقعاً به آنچه که به دست آوردیم افتخار میکنم. | |
بیان احساسات منفی | I’m feeling a bit down today. | امروز کمی ناراحت هستم. |
That makes me feel frustrated. | این من رو ناامید میکنه. | |
I don’t feel comfortable with that idea. | با آن ایده راحت نیستم. | |
بیان نظر شخصی مثبت | I think that’s a great idea! | فکر میکنم این یک ایده عالی است! |
In my opinion, this is the best option. | به نظر من، این بهترین گزینه است. | |
بیان نظر شخصی منفی | I’m not sure I agree with that. | مطمئن نیستم که با آن موافق باشم. |
I don’t think that will work well. | فکر نمیکنم که این خوب کار کند. | |
بیان نظر و توصیه | I suggest we take a break. | پیشنهاد میکنم که استراحتی داشته باشیم. |
I think it would be better if we tried a different approach. | فکر میکنم بهتر است که رویکردی متفاوت امتحان کنیم. |
10 مثال کاربردی برای بیان احساسات و نظرات شخصی
-
بیان احساسات مثبت
- I’m so happy that everything worked out as planned.
خیلی خوشحالم که همه چیز طبق برنامه پیش رفت. - That’s great news! I’m excited for you!
این خبر عالیه! من برای تو هیجان زدهام!
- I’m so happy that everything worked out as planned.
-
بیان احساسات منفی
- I’m feeling a bit anxious about the meeting tomorrow.
کمی نگران جلسه فردا هستم. - I don’t feel very motivated today.
امروز احساس انگیزه زیادی ندارم.
- I’m feeling a bit anxious about the meeting tomorrow.
-
بیان نظر شخصی مثبت
- In my opinion, the new policy is a step in the right direction.
به نظر من، سیاست جدید یک قدم در جهت درست است. - I think we should focus more on customer feedback.
فکر میکنم باید بیشتر روی بازخورد مشتریان تمرکز کنیم.
- In my opinion, the new policy is a step in the right direction.
-
بیان نظر شخصی منفی
- I don’t think that approach will be effective in the long run.
فکر نمیکنم این رویکرد در دراز مدت مؤثر باشد. - I’m not sure this plan will work.
مطمئن نیستم که این طرح کار کند.
- I don’t think that approach will be effective in the long run.
-
بیان توصیه
- I recommend that we schedule a follow-up meeting.
پیشنهاد میکنم که جلسهای پیگیری ترتیب دهیم. - You should consider other alternatives before making a decision.
قبل از تصمیمگیری باید گزینههای دیگر را در نظر بگیرید.
- I recommend that we schedule a follow-up meeting.
اصطلاحات کاربردی
عبارت یا سؤال | کاربرد | ترجمه فارسی |
---|---|---|
I’m really excited about this! | بیان هیجان و خوشحالی از یک موقعیت | من واقعاً از این موضوع هیجانزدهام! |
I feel a little nervous about it. | بیان احساس نگرانی یا اضطراب | من کمی نگران آن هستم. |
In my opinion, we should take a different approach. | بیان نظر شخصی درباره یک موضوع یا تصمیم | به نظر من، باید رویکرد متفاوتی اتخاذ کنیم. |
I’m not comfortable with that decision. | بیان عدم راحتی یا نارضایتی از یک تصمیم | با آن تصمیم راحت نیستم. |
That makes me feel proud of what we’ve done. | بیان احساس غرور یا افتخار از موفقیتها | این باعث میشود از آنچه که انجام دادهایم، به خود ببالیم. |
I strongly believe this is the right decision. | بیان ایمان و اطمینان قوی نسبت به یک تصمیم | من قویاً معتقدم این تصمیم درستی است. |
I feel disappointed by the outcome. | بیان احساس ناراحتی یا ناامیدی | از نتیجه ناامید شدم. |
I would suggest we rethink our strategy. | ارائه پیشنهاد برای تغییر استراتژی | پیشنهاد میکنم استراتژی خود را دوباره بررسی کنیم. |
I’m really satisfied with the results. | بیان احساس رضایت و خوشنودی | من واقعاً از نتایج راضی هستم. |
I don’t feel that this is the best approach. | بیان مخالفت و نگرانی در مورد یک رویکرد | فکر نمیکنم این بهترین رویکرد باشد. |
درخواست مشاوره
مکالمه روزمره انگلیسی: کمک خواستن و ارائه کمک
کمک خواستن و ارائه کمک یکی از بخشهای مهم مکالمات روزمره است. این مهارت به شما این امکان را میدهد تا در موقعیتهای مختلف زندگی، از محیط کار گرفته تا موقعیتهای اجتماعی، بهطور مؤثر از دیگران کمک بخواهید یا به آنها کمک کنید. استفاده از عبارات و اصطلاحات مناسب در این زمینه به شما کمک میکند تا تعاملات خود را با دیگران بهراحتی و با احترام انجام دهید.
اصطلاحات و عبارات رایج برای کمک خواستن و ارائه کمک
موقعیت | عبارت یا سؤال کاربردی | ترجمه فارسی |
---|---|---|
کمک خواستن | Can you help me with this? | میتوانید در این مورد به من کمک کنید؟ |
Could you give me a hand with this? | میتوانید در این کار به من کمک کنید؟ | |
I need help with something. Can you assist me? | من به کمکی نیاز دارم. میتوانید کمکم کنید؟ | |
Can you show me how to do this? | میتوانید به من نشان دهید چگونه این کار را انجام دهم؟ | |
I’m stuck, could you help me out? | من گیر کردهام، میتوانید کمکم کنید؟ | |
ارائه کمک | Sure, I’d be happy to help. | حتماً، خوشحال میشوم که کمک کنم. |
I can help you with that. | میتوانم در این مورد به شما کمک کنم. | |
Let me help you with that. | بگذارید در این مورد به شما کمک کنم. | |
No problem, I’ll give you a hand. | مشکلی نیست، من به شما کمک میکنم. | |
If you need anything, don’t hesitate to ask. | اگر چیزی نیاز دارید، دریغ نکنید از من بخواهید. |
10 مثال کاربردی برای کمک خواستن و ارائه کمک
-
کمک خواستن
- Can you help me carry this box?
میتوانید به من در حمل این جعبه کمک کنید؟ - I’m having trouble with my computer. Could you assist me?
من در مورد کامپیوتر مشکل دارم. میتوانید کمکم کنید؟
- Can you help me carry this box?
-
کمک خواستن بهصورت غیرمستقیم
- Would it be possible for you to help me out with this task?
آیا ممکن است که در انجام این کار به من کمک کنید؟ - I’m not sure how to do this, do you know how?
مطمئن نیستم چگونه این کار را انجام دهم، شما میدانید چطور؟
- Would it be possible for you to help me out with this task?
-
ارائه کمک
- I can help you with that problem if you want.
میتوانم در این مشکل به شما کمک کنم اگر بخواهید. - Don’t worry, I’ve got it covered.
نگران نباشید، من این کار را انجام میدهم.
- I can help you with that problem if you want.
-
ارائه کمک بهصورت غیرمستقیم
- I’d be happy to assist you with your project.
خوشحال میشوم که در پروژهتان به شما کمک کنم. - If you need help, just let me know.
اگر به کمک نیاز داشتید، فقط به من اطلاع دهید.
- I’d be happy to assist you with your project.
-
کمک خواستن در موقعیتهای پیچیده
- I’m a bit lost. Could you point me in the right direction?
کمی گم شدهام. میتوانید من را به سمت درست راهنمایی کنید؟ - I need some advice. Do you have a moment?
به کمی مشاوره نیاز دارم. یک لحظه وقت دارید؟
- I’m a bit lost. Could you point me in the right direction?
اصطلاحات کاربردی
عبارت یا سؤال | کاربرد | ترجمه فارسی |
---|---|---|
Can you help me with this? | کمک خواستن برای انجام یک کار مشخص | میتوانید در این کار به من کمک کنید؟ |
I need help with something. | درخواست کمک برای حل یک مشکل | من به کمکی نیاز دارم. |
Could you give me a hand? | درخواست کمک برای انجام یک کار فیزیکی یا عملی | میتوانید در انجام این کار به من کمک کنید؟ |
Let me know if you need anything. | ارائه کمک در صورت نیاز | اگر چیزی نیاز داشتید، به من اطلاع دهید. |
I’m here if you need assistance. | ارائه کمک برای هر موقعیت | من اینجا هستم اگر به کمک نیاز داشتید. |
I’ll help you out with that. | ارائه کمک برای حل یک مشکل یا انجام یک کار | من در این کار به شما کمک میکنم. |
Would you like some help with that? | پرسیدن برای کمک در انجام یک کار | آیا میخواهید در این کار به شما کمک کنم؟ |
Do you need any help with that? | پرسیدن برای نیاز به کمک | به کمکی در این مورد نیاز دارید؟ |
I’ve got it covered, don’t worry. | ارائه کمک با اطمینان | مشکلی نیست، من این کار را انجام میدهم. |
No problem, I can assist you with that. | تأکید بر آمادگی برای کمک | مشکلی نیست، من میتوانم در این مورد به شما کمک کنم. |
درخواست مشاوره
مکالمه روزمره انگلیسی: تقاضا و درخواست
در مکالمات روزمره انگلیسی، تقاضا و درخواست یکی از بخشهای حیاتی است که در ارتباطات روزانه بهطور مکرر استفاده میشود. این مهارت به شما این امکان را میدهد که بهطور مؤثر از دیگران درخواست کنید یا تقاضاهای خود را به صورت مودبانه و حرفهای مطرح کنید. استفاده از عبارات مناسب نه تنها به شما در برقراری ارتباط مؤثر کمک میکند بلکه تصویر حرفهای و مودبانهای از شما بهجای میگذارد.
اصطلاحات و عبارات رایج برای تقاضا و درخواست
موقعیت | عبارت یا سؤال کاربردی | ترجمه فارسی |
---|---|---|
تقاضا کردن | Can you please… ? | لطفاً میتوانید… ؟ |
Could I please… ? | میتوانم لطفاً… ؟ | |
I would like to… | من دوست دارم که… | |
Would you mind if I… ? | اگر من… کنم، مشکلی ندارید؟ | |
Do you mind if I… ? | مشکلی نیست اگر من… ؟ | |
درخواست مودبانه | Could you… for me? | میتوانید… برای من انجام دهید؟ |
Would it be possible to… ? | آیا ممکن است که… ؟ | |
Is there any chance you could… ? | آیا شانس این را دارید که… ؟ | |
I’d really appreciate it if you could… | بسیار قدردانی میکنم اگر شما بتوانید… | |
I’d be grateful if you could… | از شما متشکر خواهم بود اگر بتوانید… | |
درخواست کمک | Can you help me with… ? | میتوانید در… به من کمک کنید؟ |
Could you give me a hand with…? | میتوانید در… به من کمک کنید؟ |
10 مثال کاربردی برای تقاضا و درخواست
- تقاضا کردن برای چیزی خاص
- Can you please pass me the salt?
لطفاً نمک را به من بدهید. - Could I please have a glass of water?
میتوانم لطفاً یک لیوان آب داشته باشم؟
- Can you please pass me the salt?
- درخواست مودبانه برای انجام کاری
- Would you mind helping me with my homework?
اگر ممکن است، میتوانید در انجام تکالیفم کمک کنید؟ - Do you mind if I open the window?
مشکلی نیست اگر پنجره را باز کنم؟
- Would you mind helping me with my homework?
- درخواست کمک برای انجام کارهای سخت
- Could you give me a hand with these boxes?
میتوانید در حمل این جعبهها به من کمک کنید؟ - Could you help me figure this out?
میتوانید به من کمک کنید که این را حل کنم؟
- Could you give me a hand with these boxes?
- درخواست مودبانه برای اطلاعات
- Would it be possible to get some more information about this?
آیا ممکن است اطلاعات بیشتری در این مورد بدهم؟ - Is there any chance you could explain that again?
آیا شانس این را دارید که دوباره توضیح دهید؟
- Would it be possible to get some more information about this?
- تقاضا برای وقت یا زمانی خاص
- I would like to schedule a meeting for tomorrow, if possible.
دوست دارم یک ملاقات برای فردا تنظیم کنم، اگر ممکن باشد. - Could I ask you to meet me at 3 PM?
میتوانم از شما بخواهم که ساعت ۳ بعدازظهر با من ملاقات کنید؟
- I would like to schedule a meeting for tomorrow, if possible.
اصطلاحات کاربردی
عبارت یا سؤال | کاربرد | ترجمه فارسی |
---|---|---|
Can you please… ? | درخواست برای انجام یک کار خاص | لطفاً میتوانید… ؟ |
Could I please… ? | درخواست مودبانه برای انجام یک کار | میتوانم لطفاً… ؟ |
I would like to… | ابراز تمایل برای انجام کاری | من دوست دارم که… |
Would you mind if I… ? | پرسیدن برای درخواست مودبانه | اگر من… کنم، مشکلی ندارید؟ |
Could you… for me? | درخواست کمک برای انجام کار خاص | میتوانید… برای من انجام دهید؟ |
Is there any chance you could… ? | درخواست برای انجام کاری خاص | آیا شانس این را دارید که… ؟ |
I’d really appreciate it if you could… | درخواست مودبانه برای انجام کاری | بسیار قدردانی میکنم اگر شما بتوانید… |
Do you mind if I… ? | درخواست مودبانه برای انجام کاری | مشکلی نیست اگر من… ؟ |
Can you help me with…? | درخواست برای کمک در انجام کاری | میتوانید در… به من کمک کنید؟ |
Could you give me a hand with…? | درخواست کمک برای انجام کاری فیزیکی یا عملی | میتوانید در… به من کمک کنید؟ |
درخواست و تقاضا یکی از مهمترین بخشهای مکالمات روزمره است که در موقعیتهای مختلف از آن استفاده میشود. برای درخواستهای مودبانه و مؤثر، باید توجه داشته باشید که نحوه بیان شما باید متناسب با شرایط و سطح صمیمیت با طرف مقابل باشد. یادگیری و استفاده صحیح از این عبارات به شما این امکان را میدهد که روابط خود را بهطور مؤثرتر و حرفهایتر مدیریت کنید.
درخواست مشاوره
مکالمه روزمره انگلیسی: اعتراف و پوزش
اعتراف و پوزش یکی از مهارتهای مهم در مکالمات روزمره است که در مواقعی که فرد به اشتباهی مرتکب شده یا درخواستی را نادیده گرفته، بسیار ضروری است. استفاده صحیح از عبارات مربوط به اعتراف و پوزش به شما کمک میکند تا در روابط خود با دیگران صداقت نشان دهید و از مشکلات ارتباطی جلوگیری کنید. این عبارات باید بهطور مؤدبانه و با توجه به شرایط بیان شوند تا نشاندهنده مسئولیتپذیری و احترام به طرف مقابل باشند.
اصطلاحات و عبارات رایج برای اعتراف و پوزش
موقعیت | عبارت یا سؤال کاربردی | ترجمه فارسی |
---|---|---|
پوزشخواهی برای اشتباهات یا بیتوجهی | I’m sorry for… | معذرت میخواهم بهخاطر… |
I apologize for… | بابت… عذرخواهی میکنم | |
Please accept my apology for… | لطفاً پوزش من را بابت… بپذیرید | |
اعتراف به اشتباه | I admit that I… | من اعتراف میکنم که… |
I have to confess that… | باید اعتراف کنم که… | |
پوزش برای مشکلات پیشآمده | I’m really sorry for the inconvenience. | واقعاً بابت ناراحتی پیشآمده عذرخواهی میکنم. |
I regret causing any trouble. | متأسفم که مشکلی ایجاد کردم. | |
پوزشخواهی برای دیر رسیدن یا غیبت | Sorry I’m late, I got caught in traffic. | معذرت میخواهم که دیر رسیدم، توی ترافیک گیر کرده بودم. |
I’m sorry I missed your call. | معذرت میخواهم که تماس شما را از دست دادم. | |
پوزشخواهی بهطور عمومی | Please forgive me for what I did. | لطفاً مرا بهخاطر آنچه که کردم ببخشید. |
I truly regret my actions. | من واقعاً از کارهایی که کردم پشیمانم. |
10 مثال کاربردی برای اعتراف و پوزش
- پوزشخواهی برای اشتباهات
- I’m sorry for not calling you earlier.
معذرت میخواهم که زودتر با شما تماس نگرفتم. - I apologize for forgetting your birthday.
بابت فراموش کردن تولدتان عذرخواهی میکنم.
- I’m sorry for not calling you earlier.
- اعتراف به اشتباه
- I admit that I was wrong in that situation.
من اعتراف میکنم که در آن موقعیت اشتباه کردم. - I have to confess that I misunderstood your instructions.
باید اعتراف کنم که دستورالعملهای شما را اشتباه فهمیدم.
- I admit that I was wrong in that situation.
- پوزشخواهی برای دیر رسیدن
- Sorry I’m late, I missed the bus.
معذرت میخواهم که دیر رسیدم، اتوبوس را از دست دادم. - Sorry for the delay, I was stuck in traffic.
معذرت میخواهم برای تأخیر، در ترافیک گیر کرده بودم.
- Sorry I’m late, I missed the bus.
- پوزش برای مشکلات یا اختلالات ایجاد شده
- I’m really sorry for the inconvenience, I’ll make sure it doesn’t happen again.
واقعاً بابت ناراحتی پیشآمده عذرخواهی میکنم، اطمینان میدهم که دیگر تکرار نخواهد شد. - I regret causing any trouble, it wasn’t intentional.
متأسفم که مشکلی ایجاد کردم، این عمدی نبود.
- I’m really sorry for the inconvenience, I’ll make sure it doesn’t happen again.
- پوزش برای عدم توانایی انجام کاری
- I’m sorry I couldn’t help you with that.
معذرت میخواهم که نتواستم در این مورد کمک کنم. - I’m sorry I can’t make it to the meeting today.
معذرت میخواهم که نمیتوانم امروز در جلسه حضور داشته باشم.
- I’m sorry I couldn’t help you with that.
- پوزش در شرایط رسمی
- Please accept my sincere apologies for the error.
لطفاً پوزش صمیمانه من را بابت این اشتباه بپذیرید. - I would like to apologize for any inconvenience I may have caused.
دوست دارم بابت هرگونه مشکلی که ممکن است ایجاد کرده باشم عذرخواهی کنم.
- Please accept my sincere apologies for the error.
- پوزش بابت از دست دادن تماس یا فرصت
- Sorry I missed your call, I was in a meeting.
معذرت میخواهم که تماس شما را از دست دادم، در جلسه بودم. - Sorry for not responding sooner, I was caught up with work.
معذرت میخواهم که زودتر جواب ندادم، مشغول کار بودم.
- Sorry I missed your call, I was in a meeting.
اصطلاحات کاربردی
عبارت یا سؤال | کاربرد | ترجمه فارسی |
---|---|---|
I’m sorry for… | پوزشخواهی برای اشتباهات یا بیتوجهی | معذرت میخواهم بهخاطر… |
I apologize for… | پوزشخواهی برای بیتوجهی یا اشتباه | بابت… عذرخواهی میکنم |
I admit that I… | اعتراف به اشتباه یا رفتار اشتباه | من اعتراف میکنم که… |
I have to confess that… | اعتراف به اشتباه یا رفتار اشتباه | باید اعتراف کنم که… |
I regret causing any trouble. | پوزش برای ایجاد مشکلات یا اختلالات | متأسفم که مشکلی ایجاد کردم. |
Please forgive me for what I did. | درخواست بخشش برای کار اشتباه | لطفاً مرا بهخاطر آنچه که کردم ببخشید. |
Sorry I’m late, I got caught in traffic. | پوزش برای تأخیر به دلیل مشکلات خارجی | معذرت میخواهم که دیر رسیدم، توی ترافیک گیر کرده بودم. |
I truly regret my actions. | ابراز پشیمانی برای اعمال اشتباه | من واقعاً از کارهایی که کردم پشیمانم. |
I’m sorry for the inconvenience. | پوزش برای مشکلات یا اختلالات ایجاد شده | واقعاً بابت ناراحتی پیشآمده عذرخواهی میکنم. |
Please accept my apology for… | پوزشخواهی رسمی و مودبانه | لطفاً پوزش من را بابت… بپذیرید |
پوزشخواهی و اعتراف یکی از بخشهای حیاتی در ارتباطات اجتماعی و حرفهای است که به شما کمک میکند تا روابط خود را با دیگران بهبود ببخشید. اگر از این عبارات بهدرستی استفاده کنید، میتوانید بهطور مؤثر مسئولیتپذیری خود را نشان دهید و مشکل پیشآمده را برطرف کنید. توجه به موقعیت و استفاده از عبارات مودبانه برای پوزشخواهی و اعتراف، از اهمیت بالایی برخوردار است.
درخواست مشاوره
سخن پایانی
مکالمه روزمره انگلیسی و آلمانی مهارتهای کلیدی هستند که به شما کمک میکنند تا بهراحتی در تعاملات اجتماعی و حرفهای شرکت کنید. با تسلط بر عبارات و اصطلاحات پرکاربرد در مکالمات مختلف، از احوالپرسی و معرفی خود تا مسائل کاری و پوزشخواهی، شما قادر خواهید بود بهطور مؤثرتر با دیگران ارتباط برقرار کنید و در محیطهای مختلف اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. این مهارتها نهتنها باعث بهبود روانی مکالمه شما میشود، بلکه در ایجاد روابط اجتماعی و حرفهای مؤثرتر نیز نقش بسزایی دارد.
برای یادگیری دقیقتر و حرفهایتر این مهارتها، موسسه زبان نگار با ارائه دورههای آموزش تخصصی زبان انگلیسی و کلاسهای آموزش زبان آلمانی، شما را در مسیر تقویت مهارتهای مکالمه روزمره یاری میکند. شما میتوانید با شرکت در دورههای آنلاین، خصوصی و حضوری موسسه زبان نگار، مهارتهای مکالمه خود را در زبان انگلیسی و آلمانی به سطح بالاتری برسانید. همچنین، در صورت علاقه به یادگیری مکالمات روزمره به زبان آلمانی، دورههای مکالمه فشرده آلمانی موسسه زبان نگار به شما کمک میکند تا در مدت زمان کوتاهتری با این زبان کاربردی آشنا شوید.