اصطلاحات انگلیسی با خواب ( 18 اصطلاح واقعا جالب)

اصطلاحات انگلیسی با خواب ( 18 اصطلاح واقعا جالب)

یادگیری اصطلاحات انگلیسی نقش نهادینه‌ای در تسلط بر زبان انگلیسی دارد و یکی از جذاب‌ترین و کاربردی‌ترین بخش‌های یادگیری، آشنایی با اصطلاحات مرتبط با موضوعات روزمره است. در این مقاله قصد داریم به بررسی 18 اصطلاح واقعا جالب مرتبط با خواب بپردازیم. خواب، به‌عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان، در فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف جایگاه ویژه‌ای دارد و زبان انگلیسی نیز از این قاعده مستثنی نیست.

اصطلاحات انگلیسی با خواب، نه تنها به شما کمک می‌کنند تا دایره واژگان خود را گسترش دهید، بلکه درک عمیق‌تری از فرهنگ و زندگی روزمره انگلیسی‌زبانان به شما ارائه می‌دهند. با یادگیری این اصطلاحات، می‌توانید مکالمات خود را طبیعی‌تر و بومی‌تر جلوه دهید و از صفر تا صد زبان انگلیسی را به شکلی جامع‌تر بیاموزید. اصطلاحات خواب در زبان انگلیسی، بازتاب‌دهنده موقعیت‌های مختلف، احساسات و تجربیات انسانی هستند که در طول شب و روز تجربه می‌کنیم.

در این مقاله، هر اصطلاح را با توضیحات دقیق و مثال‌های کاربردی ارائه می‌دهیم تا بتوانید به‌طور کامل با معانی و کاربردهای آن‌ها آشنا شوید. با استفاده از این اصطلاحات در مکالمات و نوشته‌های خود، نه تنها بر مهارت‌های زبانی خود افزوده‌اید، بلکه می‌توانید ارتباطات خود را نیز غنی‌تر و مؤثرتر سازید. پس با ما همراه باشید و به دنیای جذاب اصطلاحات انگلیسی با موضوع خواب قدم بگذارید.

1.اصطلاحات انگلیسی با خواب (Sleep Like a Log)

اصطلاح “sleep like a log” به معنای خیلی خوب خوابیدن، بدون بیدار شدن در طول شب است. واژه “log” به معنای چوب درخت بلند است و این اصطلاح به صورت تحت الفظی به معنای خوابیدن مانند یک تکه چوب است که اشاره به خواب عمیق و بدون بیدار شدن دارد.

مثال:

Jane is sleeping like a log.
The next morning, Jane says:
Jane: “Last night I slept like a log.”
ترجمه:

جین خیلی خوب خوابیده است.
صبح روز بعد، جین می‌گوید:
جین: “شب گذشته خیلی خوب خوابیدم.”
در این مثال، “Jane” تجربه‌ای از خواب عمیق و راحت داشته است که باعث شده صبح روز بعد با حال خوب از خواب بیدار شود. همچنین، فعل “sleep” یکی از افعال بی‌قاعده در زبان انگلیسی است و گذشته آن به صورت “slept” می‌باشد.

با استفاده از این اصطلاح در مکالمات روزمره خود، می‌توانید به شکلی طبیعی‌تر و بومی‌تر درباره کیفیت خواب خود یا دیگران صحبت کنید. این اصطلاح یکی از اصطلاحات کاربردی و جالب مرتبط با خواب است که به شما کمک می‌کند مهارت‌های زبانی خود را تقویت کنید.

2.اصطلاحات انگلیسی با خواب (Fast Asleep)

اصطلاح “fast asleep” یک صفت است که به معنای خوشخواب بودن و در خواب عمیق و بدون وقفه بودن است. این عبارت نشان‌دهنده وضعیتی است که فرد به سرعت و به طور کامل به خواب رفته و به راحتی بیدار نمی‌شود.

مثال:

She is fast asleep.
او خوشخواب است.
در این مثال، عبارت “fast asleep” به این معناست که او به طور کامل و عمیق خوابیده و در حالت خوشخوابی قرار دارد. این اصطلاح معمولاً برای توصیف افرادی استفاده می‌شود که به سرعت به خواب می‌روند و به سختی بیدار می‌شوند.

با استفاده از اصطلاح “fast asleep” در مکالمات روزمره، می‌توانید به طور دقیق‌تری وضعیت خواب خود یا دیگران را توصیف کنید و مهارت‌های زبانی خود را بهبود بخشید.

3.To Not Sleep a Wink

اصطلاح “to not sleep a wink” به معنای اصلاً نخوابیدن است. این عبارت نشان می‌دهد که فرد حتی یک لحظه هم نتوانسته است به خواب برود.

مثال:

Jane: “Last night I didn’t sleep a wink.”
جان: شب گذشته من اصلاً نخوابیدم.
در این مثال، عبارت “not sleep a wink” به وضوح بیان می‌کند که جان هیچ مقداری از شب را در خواب نبوده و تمام شب را بیدار مانده است. استفاده از این اصطلاح در مکالمات روزمره می‌تواند به شما کمک کند تا وضعیت‌های بی‌خوابی خود یا دیگران را به صورت مؤثرتری بیان کنید.

4.Hit the Sack

اصطلاح “hit the sack” یک اصطلاح غیر رسمی است که به معنای رفتن به رختخواب و خوابیدن است. این عبارت بیشتر در مکالمات روزمره و غیر رسمی استفاده می‌شود.

مثال:

Jane: “I’m tired. I’m going to hit the sack. Good night!”
جان: من خسته‌ام. من به رختخواب می‌روم. شب بخیر!
در این مثال، عبارت “hit the sack” به وضوح نشان می‌دهد که جان قصد دارد به رختخواب برود و استراحت کند. استفاده از این اصطلاح در مکالمات روزمره می‌تواند نشان‌دهنده صمیمیت و راحتی در بیان نیاز به خواب باشد.

5.Drop off to Sleep

اصطلاح “drop off to sleep” به لحظه‌ای اشاره دارد که شما به آرامی شروع به خوابیدن می‌کنید. این اصطلاح بیشتر در مواقعی استفاده می‌شود که کسی به طور ناگهانی یا به راحتی به خواب می‌رود.

مثال:

Mark dropped off to sleep after lunch.
مارک بعد از ناهار به خواب رفت.
در این مثال، عبارت “drop off to sleep” نشان می‌دهد که مارک بعد از خوردن ناهار به طور ناگهانی و به راحتی به خواب رفته است. این اصطلاح معمولاً در مکالمات روزمره برای توصیف زمانی که کسی به راحتی یا به طور ناگهانی به خواب می‌رود، به کار می‌رود.

6.Fall Asleep

اصطلاح “fall asleep” به معنای شروع به خوابیدن کردن است. این عبارت به لحظه‌ای اشاره دارد که فرد از حالت بیداری به خواب می‌رود.

مثال:

Sarah is falling asleep at her desk.
سارا شروع به خوابیدن روی میز کارش کرد.
در این مثال، عبارت “falling asleep” نشان می‌دهد که سارا در حال انتقال از بیداری به خواب است، حتی زمانی که هنوز روی میز کارش قرار دارد. این اصطلاح معمولاً برای توصیف زمانی که کسی به خواب می‌رود، به کار می‌رود و در مکالمات روزمره بسیار رایج است.

7.Lie-in

اصطلاح “lie-in” در انگلیسی بریتانیایی به معنای خوابیدن بیشتر از حد معمول است، به صورت اختیاری، معمولاً در صبح‌های آخر هفته. این اصطلاح در انگلیسی آمریکایی به صورت “to sleep in” استفاده می‌شود.

مثال:

It’s Saturday. Jane is having a lie-in.
امروز شنبه است. جان بیشتر از حد معمول خوابیده است.
در این مثال، عبارت “lie-in” نشان می‌دهد که جان از اینکه امروز آخر هفته استفاده کرده و بیشتر از معمول خوابیده است. این اصطلاح در بریتانیا بسیار رایج است و به طور خاص به صبح‌هایی که افراد می‌توانند بیشتر بخوابند اشاره دارد.

در زبان انگلیسی آمریکایی، معادل این عبارت “to sleep in” است که به همان معنی استفاده می‌شود، به عنوان مثال:

It’s the weekend. Sarah is sleeping in.
امروز آخر هفته است. سارا بیشتر از حد معمول خوابیده است.
در اینجا هم، این اصطلاح نشان می‌دهد که سارا از اینکه آخر هفته استفاده کرده و بیشتر از معمول خوابیده است، به خصوص در صبحی که می‌تواند بیشتر بخوابد.

8.Oversleep

“Oversleep” یک فعل است که به معنای خوابیدن بیشتر از حد معمول است، اما این اتفاق به صورت غیر اختیاری رخ می‌دهد.

مثال:

Mark wakes up late. When he arrives at work, he says to his boss:
Mark: “Sorry I’m late. I overslept.”
مارک: متاسفم که دیر رسیدم. من زیاد خوابیدم.
در این مثال، Mark به دلیل آنکه زیاد خوابیده بوده، دیر به محل کارش رسیده است و به رئیسش عذرخواهی کرده است. این اصطلاح بیشتر برای نشان دادن این استفاده می‌شود که شخصی به دلیل خوابیدن زیاد، وقتی باید بیدار باشد، دیر بیدار شده است.

“Oversleep” به طور خاص از معنای “sleep in” که به صورت اختیاری استفاده می‌شود، متمایز است.

9.Tuck someone in

“tuck someone in” یک اصطلاح است که به معنای گذاشتن کسی در رختخوابشان، راحت کردن آن‌ها و آماده کردن برای خواب است.

مثال:

I read my daughter a bedtime story every night and then tuck her in.
من هر شب برای دخترم داستان قبل از خواب می‌خوانم و سپس او را در رختخوابش می‌گذارم.
در این مثال، فعل “tuck in” نشان می‌دهد که پدر به دخترش داستان می‌خواند و سپس او را در رختخوابش می‌گذارد تا آماده به خواب شود. این اصطلاح به صورت خاص برای نشان دادن اقدامات مرتبط با آماده کردن کسی برای خواب، مخصوصاً در مورد کودکان یا افرادی که نیاز به مراقبت در زمان خواب دارند، استفاده می‌شود.

10.اصطلاح انگلیسی “Sleep tight!”

به معنای خوب خوابیدن و اظهار آرزوی خواب خوب به کسی است. این عبارت به عنوان یک تحسین و آرزوی راحتی و خواب آرام استفاده می‌شود. اینجا مثالی برای استفاده از این اصطلاح آمده است:

مثال:

Goodnight! Sleep tight! See you in the morning.
شب بخیر! خوب بخواب! فردا صبح می‌بینمت.
در این جمله، اولین جمله “Goodnight!” به معنای شب بخیر گفتن به فرد است و جمله دوم “Sleep tight!” به عنوان آرزویی برای خواب آرام و راحت برای آن فرد آمده است، و در نهایت جمله سوم “See you in the morning.” به معنای دیدار صبح روز بعد می‌باشد.

11.اصطلاح انگلیسی “out like a light”

به معنای فوراً خوابیدن و بدون تأخیر زیادی به خواب فرو رفتن است. این اصطلاح بیانگر آن است که شخص بسیار خسته یا خواب آلوده بوده و به سرعت و بدون اینکه انتظار خاصی داشته باشد به خواب فرو رفته است.

مثال:

I was so tired that as soon as I got into bed, I was out like a light.
من خیلی خسته بودم و زمانی که به رختخواب رفتم، فوراً خوابیدم.
در این جمله، اصطلاح “out like a light” نشان می‌دهد که شخص به خاطر خستگی شدید به سرعت و بدون مقاومتی به خواب فرو رفته است، همچنین عبارت “as soon as I got into bed” به معنای به محض اینکه به رختخواب رفتم است.

12.اصطلاح انگلیسی “sleep like a baby”

به معنای خوابیدن بسیار عمیق و آرام است، به طوری که شخص در طول شب بدون هیچ نگرانی یا اختلالی به خواب فرو می‌رود، مشابه به خواب کودکان کوچک که بسیار آرام و بی‌نگران هستند.

مثال:

I always sleep like a baby when I’m on holiday.
من همیشه وقتی در تعطیلات هستم، خیلی عمیق و آرام می‌خوابم!
در این جمله، اصطلاح “sleep like a baby” بیانگر این است که شخص در تعطیلات به دلیل استراحت بیشتر، خواب عمیق و آرامی دارد، مشابه به خواب کودکان که بسیار راحت و آسوده است.

13.اصطلاح انگلیسی “toss and turn”

به معنای تجربه خواب بی‌قرار با حرکت‌های زیاد است، معمولاً به دلیل بیماری، استرس یا ناراحتی است که باعث نمی‌توانید به آرامی خوابید.

مثال:

My partner’s got the flu and was tossing and turning all night.
پارتنر من انفلانزا گرفته بود و تمام شب به خاطر بیماری بی قرار بود.
در این جمله، عبارت “toss and turn” نشان می‌دهد که شخص بیمار به دلیل علائم انفلانزا، در طول شب به خواب راحت نمی‌رسد و با حرکت‌های زیاد در تخت به سر می‌برد.

14.اصطلاح انگلیسی “a light sleeper”

به معنای کسی است که به آسانی از خواب بیدار می‌شود و حساس به صداها و حرکات کوچک است.

مثال:

I’m a light sleeper – the slightest noise wakes me up.
من خواب سبکی دارم – کوچک‌ترین صدا مرا بیدار می‌کند.
در این جمله، شخص اظهار می‌کند که به دلیل بودن خواب سبک، حتی صدای کمی می‌تواند او را از خواب بیدار کند.

15.اصطلاح انگلیسی “up at the crack of dawn”

به معنای بیدار شدن در زمانی که آفتاب هنوز همانند یک شکاف خورده بر فراز افق ظاهر می‌شود، یعنی در زودی‌ترین زمان ممکن صبح زود.

مثال:

He gets up at the crack of dawn and goes for a run before work.
او در هنگام طلوع آفتاب از خواب بیدار می‌شود و قبل از کار برای دویدن می‌رود.
در این جمله، این اصطلاح برای توصیف عملیات بیدار شدن زودهنگام فرد و آغاز فعالیت ورزشی او قبل از شروع به کار به کار رفته است.

16.اصطلاح “sleep on it”

به معنای این است که شما تصمیم‌گیری را به تعویق می‌اندازید تا بتوانید بهتر فکر کنید و تصمیم بهتری بگیرید، معمولاً پس از یک دوره خوابیدن. این اصطلاح به دلیل آن است که خوابیدن می‌تواند به حل مسائل و تصمیم‌گیری‌های سخت کمک کند و افکار را تازه و آرام کند.

مثال:

“I’ve been thinking about this problem for two hours. I think I will sleep on it. It might come to me in the morning.”
“دو ساعت است که به این مساله فکر کرده‌ام. فکر می‌کنم بهتر است بخوابم. ممکن است صبح تصمیم بهتری بگیرم.”
در این جمله، شخصیت در حال فکر کردن به یک مساله پیچیده است و تصمیم می‌گیرد که بخوابد تا ایده‌های جدیدی به ذهنش برسد و بهترین تصمیم را بگیرد.

17.اصطلاح “dead to the world”

به معنای خواب بسیار عمیق و سنگین است که حتی صدای زنگ در را هم نشنوید. این اصطلاح نشان می‌دهد که فرد در حالتی است که به سختی می‌تواند بیدار شود و حساس به صداها یا اتفاقات خارجی نیست.

مثال:

“You came by last night? I didn’t even hear the doorbell. I guess I was dead to the world.”
“دیشب آمدی؟ حتی صدای زنگ در را هم نشنیدم. فکر کنم مرده بودم!”
در این جمله، فرد اظهار می‌کند که خوابش بسیار عمیق بوده است و حتی از وقایع خارجی چندان آگاه نبوده است.

18.اصطلاح “sound asleep”

به معنای خواب بسیار عمیق و آرام است که فرد به طور کامل و بدون هیچگونه اختلال خوابیده است.

مثال:

“The baby is finally sound asleep so I’m going to clean up the dishes and start laundry.”
“بچه بالاخره به خواب رفته، پس من می‌خواهم ظرف‌ها را تمیز کرده و لباس‌ها را بشورم.”
در این جمله، از اصطلاح “sound asleep” استفاده شده که نشان می‌دهد بچه به طور کامل و بدون هیچگونه بیدار شدنی، در حال خواب عمیق است.

“Your mom said you were sound asleep so I told her not to wake you.”
“مامانت گفت که تو خواب بودی، بنابراین بهش گفتم که تو رو بیدار نکنه.”
در این مثال نیز، اصطلاح “sound asleep” به کار رفته که نشان می‌دهد شخص به طور کامل خوابیده و باید از او بیدار نشود.