یادگیری اصطلاحات حمل و نقل انگلیسی از جمله مهمترین کارهایی است که برای تسلط بر این زبان باید انجام دهید. فرقی نمیکند که قصد سفر به خارج از کشور را دارید یا در زمینهی تجارت بینالمللی فعالیت میکنید، در هر صورت آشنایی با این اصطلاحات برای شما ضروری خواهد بود.
در این مطلب، مجموعهای از اصطلاحات پرکاربرد در زمینهی حمل و نقل را به همراه معنی و مثال برای شما گردآوری کردهایم. با مرور و تکرار این اصطلاحات، میتوانید دایره لغات خود را گسترش داده و در مکالمات روزمره و یا موقعیتهای شغلی به راحتی از آنها استفاده کنید.
به یاد داشته باشید که تسلط بر زبان انگلیسی، کلید موفقیت شما در بسیاری از زمینهها خواهد بود. با شرکت در دورههای آموزشی زبان نگار، میتوانید به طور اصولی و تخصصی زبان انگلیسی را یاد گرفته و به اهداف خود در این زمینه دست پیدا کنید.
مرتبط بخوانید: یادگیری اصطلاحات مربوط به کارهای روزمره به انگلیسی
لیست اصطلاحات حمل و نقل انگلیسی به همراه معنی و مثال
در اینجا لیستی از اصطلاحات رایج در حمل و نقل انگلیسی به همراه معنی و مثالهای کاربردی آنها آورده شده است:
وسایل نقلیه:
Car: ماشین (I’m driving my car to work today.)
Truck: کامیون (The truck is delivering a load of furniture.)
Bus: اتوبوس (I took the bus to the airport.)
Train: قطار (The train is the fastest way to travel between the two cities.)
Airplane: هواپیما (I’m flying to New York next week.)
Ship: کشتی (The ship is carrying goods from China to the US.)
Bicycle: دوچرخه (I like to ride my bike to the park.)
Motorcycle: موتور سیکلت (The motorcyclist was wearing a helmet.)
افعال:
To drive: رانندگی کردن (I’m driving to the store.)
To ride: سوار شدن (I’m riding my bike to school.)
To take: گرفتن (وسیله نقلیه) (I’m taking the bus to the mall.)
To go by: رفتن با (وسیله نقلیه) (I’m going to the airport by taxi.)
To arrive: رسیدن (The train arrived on time.)
To depart: حرکت کردن (The plane departed at 10:00 AM.)
To get off: پیاده شدن (I got off the bus at the next stop.)
To get on: سوار شدن (Please get on the train.)
To stop: توقف کردن (The bus stopped at the red light.)
To park: پارک کردن (Where can I park my car?)
متفرقه:
Ticket: بلیط (I bought a ticket to the concert.)
Passport: گذرنامه (You need a passport to travel internationally.)
Visa: ویزا (I need a visa to visit the US.)
Luggage: چمدان (I packed my luggage for my trip.)
Customs: گمرک (I had to go through customs when I arrived at the airport.)
Delay: تاخیر (The flight was delayed due to bad weather.)
Cancellation: لغو (The meeting was canceled due to unforeseen circumstances.)
مثال های کاربردی:
Can you please tell me how to get to the train station (می توانید به من بگویید چطور به ایستگاه قطار برسم؟)
?Where is the nearest bus stop (نزدیکترین ایستگاه اتوبوس کجاست؟)
?How much is the taxi fare to the airport (کرایه تاکسی تا فرودگاه چقدر است؟)
I need to check in for my flight. (باید برای پرواز خودم چک کنم.)
I forgot my passport at home. (گذرنامه ام را در خانه جا گذاشتم.)
The train was delayed for an hour. (قطار یک ساعت تاخیر داشت.)
My flight was canceled because of the snowstorm. (پرواز من به دلیل طوفان برفی لغو شد.)
با یادگیری و استفاده از این اصطلاحات، میتوانید به طور موثر در مورد حمل و نقل به انگلیسی صحبت کنید.
اصطلاحات مهم و کاربردی در صنایع مختلف حمل و نقل
صنعت حمل و نقل به بخش های مختلفی تقسیم می شود که هر کدام اصطلاحات و عبارات خاص خود را دارند. در اینجا به برخی از اصطلاحات مهم و کاربردی در سه مورد از صنایع رایج حمل و نقل می پردازیم:
حمل و نقل زمینی:
Bill of Lading (BL): بارنامه که سندی است که جزئیات محموله، از جمله فرستنده، گیرنده، نوع کالا و مقصد را نشان می دهد.
Freight Forwarder: فورواردر حمل و نقل که شرکتی است که به سازمان ها در جابجایی کالا از طریق حمل و نقل زمینی کمک می کند.
Dry Van: کانتینر خشک که برای حمل کالاهای غیر فاسد و غیر خطرناک استفاده می شود.
Flatbed Trailer: تریلر کفی که برای حمل کالاهای حجیم یا غیر قابل انباشته استفاده می شود.
Reefer Trailer: تریلر یخچال دار که برای حمل کالاهای فاسد استفاده می شود.
Less than Truckload (LTL): حمل و نقل کمتر از کامیون که به حمل محموله هایی اطلاق می شود که فضای کل کامیون را اشغال نمی کنند.
Truckload (TL): حمل و نقل کامیون کامل که به حمل محموله هایی اطلاق می شود که فضای کل کامیون را اشغال می کنند.
مثال:
The bill of lading for the shipment has been sent to the customer. (بارنامه محموله برای مشتری ارسال شده است.)
We are using a freight forwarder to handle the customs clearance process. (ما از یک فورواردر حمل و نقل برای انجام فرآیند ترخیص کالا از گمرک استفاده می کنیم.)
The goods will be transported in a dry van. (کالاها با کانتینر خشک حمل می شوند.)
حمل و نقل دریایی:
Bill of Lading (B/L): بارنامه که سندی است که جزئیات محموله، از جمله فرستنده، گیرنده، نوع کالا و مقصد را نشان می دهد.
Shipping Container: کانتینر حمل و نقل که یک واحد فلزی استاندارد است که برای حمل کالا از طریق دریا استفاده می شود.
Ocean Freight Forwarder: فورواردر حمل و نقل دریایی که شرکتی است که به سازمان ها در جابجایی کالا از طریق حمل و نقل دریایی کمک می کند.
Twenty-foot Equivalent Unit (TEU): واحد معادل بیست فوت که واحد استاندارد اندازه گیری برای کانتینرهای حمل و نقل دریایی است.
Deadweight Tonnage (DWT): تناژ ناخالص که حداکثر وزن باری است که یک کشتی می تواند حمل کند.
Port of Loading: بندر بارگیری که مبدا حمل و نقل دریایی است.
Port of Discharge: بندر تخلیه که مقصد حمل و نقل دریایی است.
مثال:
The bill of lading for the shipment has been issued by the shipping company. (بارنامه محموله توسط شرکت کشتیرانی صادر شده است.)
The goods will be shipped in a shipping container from China to the United States. (کالاها با کانتینر حمل و نقل از چین به ایالات متحده ارسال می شوند.)
We are working with a ocean freight forwarder to arrange the shipping. (ما با یک فورواردر حمل و نقل دریایی برای ترتیب حمل و نقل همکاری می کنیم.)
حمل و نقل هوایی:
Air Waybill (AWB): بارنامه هوایی که سندی است که جزئیات محموله، از جمله فرستنده، گیرنده، نوع کالا و مقصد را نشان می دهد.
Air Cargo: محموله هوایی که به کالایی اطلاق می شود که از طریق هوا حمل می شود.
Aircraft: هواپیما که وسیله نقلیه ای است که برای حمل کالا از طریق هوا استفاده می شود.
Pallet: پالت که سکوی چوبی یا پلاستیکی است که برای حمل و نقل محموله های هوایی استفاده می شود.
Dangerous Goods: کالاهای خطرناک که به کالاهایی اطلاق می شود که می توانند برای سلامتی یا ایمنی انسان، حیوان یا محیط زیست خطرناک باشند.
Restricted Articles: اقلام ممنوعه که به اقلامی اطلاق می شود که به دلایل امنیتی یا ایمنی مجاز به حمل و نقل هوایی نیستند.
The air waybill for the shipment has been issued by the airline. (بارنامه هوایی محموله توسط شرکت هواپیمایی صادر شده است.)
The air cargo will be transported on a Boeing 747. (محموله هوایی با بوئینگ 747 حمل خواهد شد.)
We are using a pallet to ship the machinery. (ما از پالت برای حمل و نقل ماشین آلات استفاده می کنیم.)
The shipment includes dangerous goods, so special handling procedures are required. (محموله شامل کالاهای خطرناک است، بنابراین به رویه های handling خاصی احتیاج دارد.)
Firearms and explosives are considered restricted articles and cannot be transported by air. (اسلحه گرم و مواد منفجره جزو اقلام ممنوعه هستند و نمی توان آنها را با هواپیما حمل کرد.)
اصطلاحات ذکر شده در بالا فقط نمونه ای از اصطلاحات مهم و کاربردی در صنایع مختلف حمل و نقل هستند.
سخن پایانی
همانطور که در این مطلب اشاره شد، یادگیری اصطلاحات حمل و نقل انگلیسی برای هر کسی که به دنبال تسلط بر این زبان پرکاربرد است، ضروری است. فرقی نمیکند که قصد سفر به خارج از کشور را دارید، در تجارت بینالمللی فعالیت میکنید یا به دنبال ارتقای شغلی خود هستید، آشنایی با این اصطلاحات کلید موفقیت شما در موقعیتهای مختلف خواهد بود.
با به کارگیری اصطلاحات ارائه شده در این مطلب، میتوانید به راحتی در مورد جابجایی و حمل و نقل به زبان انگلیسی صحبت کنید. از رزرو بلیط و پیدا کردن مسیر تا صحبت با رانندگان و کارکنان گمرک، تسلط بر این اصطلاحات سفری آسان و بدون دغدغه را برای شما رقم خواهد زد.
به یاد داشته باشید که زبان انگلیسی دریچهای به سوی دنیایی از فرصتهاست. با تسلط بر این زبان، میتوانید با افراد مختلف از سراسر جهان ارتباط برقرار کرده، در تجارت بینالمللی موفق عمل کنید و از فرصتهای شغلی بینظیری بهرهمند شوید.