زبانآموزان گرامی و اساتید محترم، لطفاً از طریق تلگرام موسسه با ما در ارتباط باشید. تیم پشتیبانی در کوتاهترین زمان ممکن پاسخگوی شما خواهد بود.
📱 شماره تلگرام: 09903283602
وقتی صحبت از لغات انگلیسی بر اساس مهارت زبانی میشود، منظور این است که واژگان بر پایه چهار مهارت اصلی زبان انگلیسی دستهبندی میشوند تا زبانآموز بتواند متناسب با نیاز ارتباطی خود، دایره لغات هدفمندتری را یاد بگیرد.
یادگیری زبان انگلیسی تنها به حفظ لغات بهصورت جداگانه محدود نمیشود؛ بلکه تسلط واقعی زمانی حاصل میشود که واژگان را در بافت کاربردی و متناسب با هر مهارت زبانی فرا بگیریم. واژگان انگلیسی بر اساس مهارت زبانی، به زبانآموز کمک میکند تا دایره لغات خود را در چهار مهارت اصلی یعنی Listening، Speaking، Reading و Writing هدفمند و کاربردی تقویت کند.
در این رویکرد، بهجای یادگیری بیهدف واژهها، زبانآموز میآموزد چه واژگانی در گفتوگوهای روزمره رایجاند، کدام کلمات در نوشتار رسمی استفاده میشوند، و چگونه اصطلاحات شنیداری یا متون خواندنی را بهتر درک کند.آموزش واژگان بر اساس مهارتهای زبانی از سری آموزش های لغات زبان انگلیسی.
یادگیری واژگان شنیداری در زبان انگلیسی نقطه شروعی مهم برای تقویت مهارت Listening است. در سطح مبتدی (A1-A2)، زبانآموزان نیاز دارند تا با لغات ساده و کاربردی آشنا شوند که در گفتوگوهای روزمره مانند احوالپرسی، پرسیدن سوال یا پاسخ دادن استفاده میشوند. این واژگان پایه، نه تنها درک مکالمات واقعی را آسانتر میکنند، بلکه به زبانآموز کمک میکنند تا با اعتمادبهنفس بیشتری وارد تعاملات اولیه انگلیسیزبان شوند.
واژه | معنی | کاربرد رایج | مثال در جمله | ترجمه جمله |
---|---|---|---|---|
hello | سلام | شروع مکالمه | Hello! How are you? | سلام! حالت چطوره؟ |
bye | خداحافظ | پایان مکالمه | Bye! See you tomorrow. | خداحافظ! فردا میبینمت. |
okay / OK | باشه، خوبه | تأیید یا موافقت | Okay, let’s go. | باشه، بریم. |
thanks | ممنون | تشکر غیررسمی | Thanks for your help. | ممنون بابت کمکت. |
please | لطفاً | درخواست مؤدبانه | Sit down, please. | لطفاً بنشین. |
yes / no | بله / نه | پاسخ ساده | Yes, I do. / No, I don’t. | بله، انجام میدم. / نه، انجام نمیدم. |
sorry | ببخشید | عذرخواهی | Sorry, I’m late. | ببخشید دیر کردم. |
what? | چی؟ | پرسیدن دوباره | What? I didn’t hear you. | چی گفتی؟ نشنیدم. |
name | اسم | معرفی کردن | My name is Sara. | اسم من سارا است. |
go | رفتن | فعل پرکاربرد | I go to school every day. | من هر روز به مدرسه میروم. |
✅ درک مکالمات روزمره مثل احوالپرسی، تشکر یا خداحافظی.
✅ فهم بهتر فایلهای صوتی آموزشی سطح A1-A2.
✅ تقویت مهارت تکرار و پاسخدهی ساده در مکالمه.
✅ شروع ساخت جملات ابتدایی برای Speaking و Writing.
تسلط بر واژگان شنیداری پایه، قدم اول برای ورود به دنیای واقعی زبان انگلیسی است. این کلمات و عبارات ساده، کلید درک مکالمات روزمره، فیلمهای آموزشی سطح پایین و حتی ارتباط اولیه با افراد انگلیسیزبان هستند. با تمرین مستمر این واژگان و شنیدن آنها در زمینههای مختلف، مهارت شنیداری شما بهمرور تقویت میشود و پایهای محکم برای یادگیری سطوح بالاتر واژگان انگلیسی خواهید داشت.
در سطح متوسط (B1-B2)، زبانآموزان باید واژگان شنیداری پیشرفتهتری را بشناسند که در مکالمات رسمیتر، اخبار، برنامههای تلویزیونی، پادکستها و سخنرانیها بیشتر دیده و شنیده میشوند. در این سطح، واژگان نهتنها گستردهتر هستند، بلکه از نظر مفهوم، سبک و کاربرد در موقعیتهای مختلف نیز چالشبرانگیزترند.
واژه | معنی | کاربرد رایج | مثال در جمله | ترجمه جمله |
---|---|---|---|---|
actually | در واقع | تصحیح یا تاکید بر حقیقت | Actually, I didn’t say that. | در واقع، من این را نگفتم. |
basically | اصولاً، در اصل | شروع توضیح ساده | Basically, it’s a simple process. | اصولاً این فرآیند سادهای است. |
suppose | فرض کردن | بیان حدس یا احتمال | I suppose he’s at work. | فکر میکنم سرِ کار باشد. |
definitely | قطعاً | تأیید قوی | I definitely agree with you. | کاملاً با تو موافقم. |
probably | احتمالاً | بیان عدم قطعیت | He probably forgot. | احتمالاً فراموش کرده. |
however | با این حال | تضاد بین دو جمله | It’s raining. However, we’ll go out. | بارونه. با این حال میریم بیرون. |
though | اگرچه | افزودن نظر مخالف | I liked it. It was expensive, though. | خوشم اومد؛ البته گرون بود. |
as soon as | به محض اینکه | زمانبندی دقیق | Call me as soon as you arrive. | به محض رسیدنت زنگ بزن. |
in case | در صورتی که | آمادگی برای موقعیت خاص | Take an umbrella in case it rains. | چتر ببر، اگه بارون اومد. |
meanwhile | در این بین | توصیف دو عمل همزمان | I’ll cook. Meanwhile, you can set the table. | من غذا درست میکنم، تو در این بین میز رو بچین. |
✅ درک بهتر برنامههای صوتی یا تصویری که موضوعات پیچیدهتری دارند
✅ دنبال کردن گفتوگوهای طولانیتر، بحثها و توضیحات
✅ بیان نظر، تردید، قطعیت و تضاد در گفتار
✅ تسلط بیشتر بر شنیدن زبان طبیعی در فیلمها و پادکستها
در سطح پیشرفته زبان انگلیسی (C1-C2)، واژگان شنیداری پیچیدهتر و تخصصیتر میشوند. در این سطح، زبانآموزان باید قادر به درک مکالمات پیچیدهتر در زمینههای مختلف از جمله مباحث علمی، تکنیکی، فرهنگی و اجتماعی باشند. این واژگان به زبانآموز این امکان را میدهند که با دقت بیشتری اطلاعات را تجزیه و تحلیل کرده و در گفتوگوهای پیچیده و تخصصی شرکت کنند.
واژه | معنی | کاربرد رایج | مثال در جمله | ترجمه جمله |
---|---|---|---|---|
consequently | در نتیجه | برای توضیح نتایج یا عواقب | He didn’t study. Consequently, he failed the exam. | او درس نخوند. در نتیجه، امتحان رو رد کرد. |
nonetheless | با این حال | برای بیان تضاد | The task was difficult. Nonetheless, she finished it on time. | کار سخت بود. با این حال، او آن را به موقع تمام کرد. |
nevertheless | با وجود این | مشابه nonetheless | He was tired. Nevertheless, he kept working. | او خسته بود. با وجود این، به کارش ادامه داد. |
therefore | بنابراین | نتیجهگیری از یک حقیقت یا دلیل | The evidence is clear. Therefore, we must act quickly. | شواهد واضح است. بنابراین، ما باید سریع عمل کنیم. |
moreover | علاوه بر این | برای افزودن اطلاعات بیشتر | She is intelligent. Moreover, she is hardworking. | او باهوشه. علاوه بر این، سختکوشه. |
in contrast | در تضاد | برای مقایسه دو چیز متفاوت | The first option is expensive. In contrast, the second one is affordable. | گزینه اول گرونه. در تضاد، گزینه دوم مقرونه. |
subsequently | به طور متوالی | برای اشاره به زمان یا رویدادهای آینده | He missed the bus and subsequently arrived late. | او اتوبوس رو از دست داد و به طور متوالی دیر رسید. |
hence | بنابراین | برای نتیجهگیری کوتاه | The proposal was rejected, hence the project was delayed. | پیشنهاد رد شد، بنابراین پروژه به تأخیر افتاد. |
albeit | هرچند | برای بیان تضاد یا محدودیت | The movie was good, albeit a bit too long. | فیلم خوب بود، هرچند کمی طولانی بود. |
thus | بنابراین | مشابه therefore | The document is incomplete. Thus, we cannot proceed. | سند کامل نیست. بنابراین، نمیتوانیم ادامه دهیم. |
✅ درک و تحلیل دقیقتر مکالمات پیچیده و تخصصی
✅ استفاده در متون علمی، اخبار پیچیده و مستندات رسمی
✅ بیان تضاد، نتایج، و توضیح جملات پیچیدهتر
✅ تقویت توانایی شرکت در بحثهای تخصصی و حرفهای
با تسلط بر این واژگان، زبانآموزان قادر خواهند بود که به راحتی وارد بحثها و گفتگوهای تخصصیتر شوند و در سطحی پیشرفته از زبان انگلیسی بهرهبرداری کنند.
برای تقویت مهارت شنیداری زبان انگلیسی و دسترسی به منابع آموزشی متنوع، پیشنهاد میکنیم به سایت معتبر ESL Lab مراجعه کنید که مجموعهای از تمرینات و پادکستهای مفید برای تمامی سطوح زبانآموزان ارائه میدهد.
تفاوت کسی که در یک کلاس زبان خوب در تهران شرکت میکند با کسی که خودآموز پیش میرود، همان تفاوت یک نقشه حرفهای با یک مسیر پر پیچوخم بیتابلوست. یک آموزشگاه حرفهای نه فقط مسیر را کوتاهتر و سادهتر میکند، بلکه با برنامهریزی دقیق، منابع معتبر، و پشتیبانی آموزشی، شما را به مقصد واقعیتان میرساند.
در این مقاله، یک نقشه راه کامل برای آموزش گرامر انگلیسی را در اختیارتان میگذاریم؛ مرحلهبهمرحله، از مباحث ساده تا پیشرفته، به زبان ساده و قابلدرک. اگر بهدنبال یادگیری هدفمند، خودآموز یا آمادگی برای آزمونهای بینالمللی هستید، این راهنما مخصوص شماست.
تلفظ در انگلیسی یکی از اصلیترین پایههای آموزش زبان انگلیسی است که اغلب نادیده گرفته میشود؛ در حالیکه همین مهارت، نقش کلیدی در روان صحبتکردن و درک بهتر شنیدهها دارد.در این آموزش، به بررسی صداهای پایه (phonemes)، تلفظ حروف صدادار و بیصدا، و تفاوت میان نوشتار و گفتار در زبان انگلیسی میپردازیم
یادگیری زبان انگلیسی بدون تسلط بر واژگان، مانند ساختن خانهای بدون آجر است. واژگان، پایه و اساس هر زبانی را تشکیل میدهند و بدون آنها، برقراری ارتباط مؤثر، درک متون و بیان افکار بهدرستی امکانپذیر نیست. اما آموزش لغات زبان انگلیسی بهصورت پراکنده و بدون ساختار، نهتنها زمانبر است بلکه میتواند باعث سردرگمی و فراموشی سریع شود.
وقتی صحبت از لغات انگلیسی بر اساس مهارت زبانی میشود، منظور این است که واژگان بر پایه چهار مهارت اصلی زبان انگلیسی دستهبندی میشوند تا زبانآموز بتواند متناسب با نیاز ارتباطی خود، دایره لغات هدفمندتری را یاد بگیرد. یادگیری زبان انگلیسی تنها به حفظ لغات بهصورت جداگانه محدود نمیشود؛ بلکه تسلط واقعی زمانی حاصل میشود که واژگان را در بافت کاربردی و متناسب با هر مهارت زبانی فرا بگیریم. واژگان انگلیسی بر اساس مهارت زبانی
مجموعهای از پرکاربردترین جمله با پول به انگلیسی را همراه با ترجمه فارسی، مثالهای کاربردی و نکات گرامری ارائه میدهیم. همچنین با اصطلاحات پول در زبان انگلیسی، جملههای مالی، ضربالمثلها و عبارتهای حرفهایتر آشنا میشوید که در آزمونهای بینالمللی، موقعیتهای شغلی و مکالمات حرفهای کاربرد زیادی دارند.
آموزش لغات زبان انگلیسی بر اساس سطح زبان یکی از مهمترین جنبههای تسلط بر این زبان است. با گسترش دایره واژگان، شما قادر خواهید بود به راحتی در مکالمات روزمره شرکت کنید، متون پیچیدهتری را درک کنید و در نوشتار خود تسلط بیشتری پیدا کنید. اما برای یادگیری مؤثر لغات، باید به سطح زبان خود توجه کنید و از روشها و تکنیکهای مناسب برای هر سطح استفاده کنید.