زبانآموزان گرامی و اساتید محترم، لطفاً از طریق تلگرام موسسه با ما در ارتباط باشید. تیم پشتیبانی در کوتاهترین زمان ممکن پاسخگوی شما خواهد بود.
📱 شماره تلگرام: 09903283602
آموزش لغات زبان انگلیسی بر اساس سطح زبان یکی از مهمترین جنبههای تسلط بر این زبان است. با گسترش دایره واژگان، شما قادر خواهید بود به راحتی در مکالمات روزمره شرکت کنید، متون پیچیدهتری را درک کنید و در نوشتار خود تسلط بیشتری پیدا کنید. اما برای یادگیری مؤثر لغات، باید به سطح زبان خود توجه کنید و از روشها و تکنیکهای مناسب برای هر سطح استفاده کنید.
در این مقاله، به شما نشان خواهیم داد که چگونه میتوانید با استفاده از روشهای کاربردی و موثر، لغات زبان انگلیسی را بر اساس سطح خود یاد بگیرید. از سطح مبتدی تا پیشرفته، هر زبانآموز نیاز به تکنیکهای خاصی برای یادگیری و تثبیت واژگان دارد. در سطح مبتدی، تمرکز بر لغات پایهای و پرکاربرد است، در حالی که در سطوح بالاتر، باید به یادگیری لغات تخصصیتر و پیچیدهتر بپردازید. هر روشی که در این مقاله معرفی میشود، به شما کمک خواهد کرد تا لغات جدید را به راحتی در زندگی روزمره خود به کار ببرید و در سطوح مختلف زبان انگلیسی تسلط پیدا کنید
در سطح مبتدی زبان انگلیسی (A1 – A2)، زبانآموزان با لغات و عبارات پایهای آشنا میشوند که در مکالمات روزمره و ابتدایی کاربرد دارند. این سطح بهویژه برای شروع یادگیری ضروری است زیرا به زبانآموزان کمک میکند تا در محیطهای مختلف، مانند خرید، معرفی خود یا صحبت درباره مسائل روزمره، به راحتی ارتباط برقرار کنند. در این مرحله، مهم است که واژگان ساده و پرکاربرد را یاد بگیرید تا بتوانید به تدریج تواناییهای زبانی خود را گسترش دهید.
در جدول زیر، تعدادی از لغات متداول این سطح، همراه با تلفظ و مثال کاربردی آورده شده است:
کلمه | نوع کلمه | تلفظ | مثال کاربردی |
---|---|---|---|
apple | اسم | /ˈæp.əl/ | I eat an apple every morning. (من هر صبح یک سیب می خورم.) |
dog | اسم | /dɔːɡ/ | The dog is playing in the yard. (سگ در حیاط بازی میکند.) |
house | اسم | /haʊs/ | They live in a big house. (آنها در یک خانه بزرگ زندگی میکنند.) |
eat | فعل | /iːt/ | I want to eat lunch now. (من میخواهم الان ناهار بخورم.) |
go | فعل | /ɡəʊ/ | She goes to school by bus. (او با اتوبوس به مدرسه میرود.) |
have | فعل | /hæv/ | We have two cats. (ما دو گربه داریم.) |
big | صفت | /bɪɡ/ | The house is very big. (خانه خیلی بزرگ است.) |
small | صفت | /smɔːl/ | The room is too small for a bed. (اتاق برای یک تخت خیلی کوچک است.) |
good | صفت | /ɡʊd/ | This book is really good. (این کتاب واقعاً خوب است.) |
happy | صفت | /ˈhæpi/ | She is always happy. (او همیشه خوشحال است.) |
cold | صفت | /kəʊld/ | It’s very cold outside. (بیرون خیلی سرد است.) |
car | اسم | /kɑːr/ | We drive a red car. (ما یک ماشین قرمز داریم.) |
drink | فعل | /drɪŋk/ | I like to drink water. (من دوست دارم آب بنوشم.) |
watch | اسم | /wɒtʃ/ | She has a new watch. (او یک ساعت جدید دارد.) |
book | اسم | /bʊk/ | I am reading a book. (من در حال خواندن یک کتاب هستم.) |
good morning | عبارت | /ɡʊd ˈmɔːnɪŋ/ | Good morning! How are you today? (صبح بخیر! امروز چطوری؟) |
thank you | عبارت | /θæŋk juː/ | Thank you for your help. (ممنون از کمکت.) |
در سطح متوسط زبان انگلیسی (B1 – B2)، زبانآموزان قادر به درک جملات پیچیدهتری هستند و به تدریج با لغات تخصصیتر و کاربردیتری آشنا میشوند. این لغات شامل اصطلاحات، افعال چندکاره و عبارات پیچیدهای هستند که در موقعیتهای مختلف اجتماعی، حرفهای و شغلی کاربرد دارند. در این سطح، زبانآموزان شروع به استفاده از واژگانی میکنند که به آنها امکان میدهد تا در مکالمات پیچیدهتر شرکت کنند، نظرات خود را بیان کنند و بهطور مؤثرتر ارتباط برقرار کنند.
در این جدول، تعدادی از لغات متداول این سطح همراه با تلفظ و مثالهای کاربردی آورده شده است:
کلمه | نوع کلمه | تلفظ | مثال کاربردی |
---|---|---|---|
journey | اسم | /ˈdʒɜː.ni/ | My journey to the new city was long but exciting. (سفر من به شهر جدید طولانی بود اما هیجانانگیز بود.) |
experience | اسم | /ɪkˈspɪə.ri.əns/ | This experience was very rewarding. (این تجربه بسیار پاداشدهنده بود.) |
decision | اسم | /dɪˈsɪʒ.ən/ | I made a difficult decision about my career. (من یک تصمیم سخت در مورد حرفهام گرفتم.) |
suggest | فعل | /səˈdʒɛst/ | Can you suggest a good restaurant? (آیا میتوانید یک رستوران خوب پیشنهاد دهید؟) |
discuss | فعل | /dɪsˈkʌs/ | We need to discuss the meeting agenda. (ما نیاز داریم که دستور جلسه را بحث کنیم.) |
explain | فعل | /ɪksˈpleɪn/ | Can you explain your point again? (آیا میتوانید نظر خود را دوباره توضیح دهید؟) |
interesting | صفت | /ˈɪn.trə.stɪŋ/ | The movie was really interesting. (فیلم واقعاً جالب بود.) |
exciting | صفت | /ɪkˈsaɪtɪŋ/ | The concert was exciting and full of energy. (کنسرت هیجانانگیز و پر از انرژی بود.) |
difficult | صفت | /ˈdɪfɪkəlt/ | This math problem is very difficult. (این مسئله ریاضی خیلی سخت است.) |
opportunity | اسم | /ˌɒpəˈtjuːnəti/ | This job offers a great opportunity for growth. (این شغل فرصت عالی برای رشد ارائه میدهد.) |
challenge | اسم | /ˈtʃæ.lɪndʒ/ | Climbing Mount Everest is a huge challenge. (صعود به کوه اورست یک چالش بزرگ است.) |
advice | اسم | /ədˈvaɪs/ | He gave me some good advice about studying. (او مشاوره خوبی در مورد مطالعه به من داد.) |
manage | فعل | /ˈmænɪdʒ/ | She can manage her time very well. (او میتواند زمان خود را خیلی خوب مدیریت کند.) |
recommend | فعل | /ˌrekəˈmend/ | I highly recommend this book to everyone. (من این کتاب را به همه توصیه میکنم.) |
serious | صفت | /ˈsɪə.rɪəs/ | This is a serious matter that we need to discuss. (این یک موضوع جدی است که باید بحث کنیم.) |
effort | اسم | /ˈɛfərt/ | It took a lot of effort to complete the project. (تمام کردن پروژه تلاش زیادی نیاز داشت.) |
recommend | فعل | /ˌrekəˈmend/ | I highly recommend this restaurant. (من این رستوران را به شدت توصیه میکنم.) |
afraid | صفت | /əˈfreɪd/ | I am afraid of flying. (من از پرواز میترسم.) |
در این سطح، زبانآموزان با لغاتی آشنا میشوند که برای صحبت کردن در موقعیتهای مختلف اجتماعی، شغلی و تحصیلی ضروری است. روشهای یادگیری این لغات شامل استفاده از کتابهای میانرده مانند English Vocabulary in Use: Intermediate، تمرین مکالمات روزمره و مطالعه مقالات ساده برای گسترش دایره واژگان است. یادگیری عبارات و اصطلاحات رایج در مکالمات رسمی و غیررسمی نیز میتواند به زبانآموزان کمک کند تا در شرایط مختلف بهراحتی صحبت کنند.
در سطح پیشرفته زبانآموزان قادر به درک و استفاده از لغات پیچیده، اصطلاحات تخصصی و زبان آکادمیک خواهند بود. در این سطح، هدف از یادگیری لغات بیشتر بهبود تواناییهای نوشتاری و گفتاری در مباحث علمی، کاری و حرفهای است. زبانآموزان باید با کلمات و اصطلاحاتی آشنا شوند که در مباحث تخصصی، مقالات علمی و بحثهای حرفهای کاربرد دارند. همچنین این دوره به تقویت تواناییها در تحلیل، استدلال و تبادل نظر در موضوعات پیچیده کمک میکند.
در جدول زیر، برخی از لغات رایج و پیشرفتهای که در این سطح استفاده میشوند، به همراه تلفظ و مثالهای کاربردی آورده شده است:
کلمه انگلیسی | تلفظ | نوع کلمه | معنی فارسی | مثال کاربردی |
---|---|---|---|---|
phenomenon | /fɪˈnɒmɪnən/ | اسم | پدیده | The phenomenon of climate change is widely discussed. |
strategy | /ˈstrætədʒi/ | اسم | استراتژی | Our company’s strategy focuses on global expansion. |
hypothesis | /haɪˈpɒθəsɪs/ | اسم | فرضیه | The hypothesis was tested in a controlled environment. |
analyze | /ˈænəlaɪz/ | فعل | تحلیل کردن | The researchers analyzed the data for patterns. |
justify | /ˈdʒʌstɪfaɪ/ | فعل | توجیه کردن | He failed to justify his decision during the meeting. |
investigate | /ɪnˈvɛstɪɡeɪt/ | فعل | بررسی کردن | The detective will investigate the cause of the incident. |
sophisticated | /səˈfɪstɪkeɪtɪd/ | صفت | پیچیده | The software is sophisticated and requires extensive training. |
controversial | /ˌkɒntrəˈvɜːʃəl/ | صفت | بحثبرانگیز | The new policy on climate change is controversial. |
substantial | /səbˈstænʃəl/ | صفت | قابل توجه | There was a substantial difference in the test results. |
coherent | /kəʊˈhɪərənt/ | صفت | منسجم | The argument was coherent and well-structured. |
روشهای یادگیری در این سطح شامل مطالعه مقالات تخصصی، استفاده از دورههای پیشرفته زبان انگلیسی، و گوش دادن به پادکستهای تخصصی است که میتواند به تقویت درک و استفاده از لغات پیچیده کمک کند.
یادگیری واژگان در زمینههای خاص به زبانآموزان این امکان را میدهد که در موقعیتهای مختلف، اعم از آکادمیک، تجاری، سفر و حتی فرهنگهای مختلف، بتوانند بهطور مؤثر و دقیق ارتباط برقرار کنند. هر زمینه نیازمند مجموعهای از لغات خاص است که به افراد کمک میکند تا در تعاملات تخصصی و روزمره خود موفقتر عمل کنند. در ادامه، جدولهایی شامل برخی از لغات کاربردی در زمینههای مختلف آورده شده است.
کلمه انگلیسی | تلفظ | نوع کلمه | معنی فارسی | مثال کاربردی |
---|---|---|---|---|
لغات تجاری | ||||
negotiation | /nɪˌɡəʊʃɪˈeɪʃən/ | اسم | مذاکره | The negotiation was successful, and both parties agreed. |
contract | /ˈkɒntrækt/ | اسم | قرارداد | They signed the contract after careful consideration. |
profit | /ˈprɒfɪt/ | اسم | سود | The company’s profit increased by 20% this quarter. |
لغات آکادمیک | ||||
research | /rɪˈsɜːtʃ/ | اسم | تحقیق | The research focused on climate change and its effects. |
thesis | /ˈθiːsɪs/ | اسم | پایاننامه | She is writing her thesis on modern art history. |
analysis | /əˈnæləsɪs/ | اسم | تحلیل | The analysis of the data showed significant trends. |
لغات سفر | ||||
airport | /ˈeəpɔːt/ | اسم | فرودگاه | We arrived at the airport two hours before the flight. |
ticket | /ˈtɪkɪt/ | اسم | بلیط | I bought a ticket for the train to Paris. |
reservation | /ˌrɛzəˈveɪʃən/ | اسم | رزرو | I made a reservation at the hotel for next weekend. |
یادگیری این واژگان تخصصی به شما این امکان را میدهد که در موقعیتهای خاص بهراحتی و با دقت بیشتری ارتباط برقرار کنید، از تجارت تا سفر و حتی در زمینههای علمی.