20 مورد ضروری از لغات عامیانه آمریکایی

20 مورد ضروری از لغات عامیانه آمریکایی

یادگیری زبان انگلیسی به صورت جامع، چالش‌های متعددی را برای زبان‌آموزان به همراه دارد. یکی از این چالش‌ها، لغات عامیانه آمریکایی است که به دلیل تفاوت‌های فرهنگی و زبانی می‌تواند فهم مکالمات روزمره را دشوار سازد. مثلاً وقتی دوست آمریکایی شما با گفتن “Hey, what’s up?” حال شما را می‌پرسد و شما به شوخی جواب می‌دهید “Um, the sky?”، شاید متوجه نباشید که او در واقع می‌خواهد بپرسد اوضاع چگونه است. این نمونه‌ای از زبان عامیانه‌ای است که در کلاس‌های استاندارد ESL کمتر تدریس می‌شود اما در مکالمات واقعی بسیار کاربرد دارد.

لغات عامیانه آمریکایی بخش جدایی‌ناپذیری از فرهنگ و زندگی روزمره در آمریکا هستند و تسلط بر آن‌ها می‌تواند به شما کمک کند تا بهتر با دوستان و همکاران خود ارتباط برقرار کنید. درک این لغات نه تنها مهارت زبانی شما را ارتقا می‌دهد، بلکه باعث می‌شود در موقعیت‌های اجتماعی مختلف اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و از شرایط شرم‌آور جلوگیری کنید. بنابراین، آشنایی با این اصطلاحات عامیانه و استفاده صحیح از آن‌ها می‌تواند تجربه‌ی شما را در زبان انگلیسی غنی‌تر و واقعی‌تر سازد.

در این مقاله، ما به بررسی 20 مورد ضروری از لغات عامیانه آمریکایی خواهیم پرداخت که هر زبان‌آموز انگلیسی باید آن‌ها را بداند. این لغات به شما کمک می‌کنند تا مکالمات روزمره را بهتر درک کرده و در ارتباطات اجتماعی موفق‌تر عمل کنید. با ما همراه باشید تا صفر تا صد زبان انگلیسی و لغات عامیانه آمریکایی را با هم مرور کنیم و به دنیای جذاب و پویا زبان انگلیسی آمریکایی نگاهی بیندازیم.

۲۰ لغات عامیانه آمریکایی برای زبان آموزان انگلیسی و دانش آموزان ESL

Awesome (معنی: عالی – نقش دستوری: صفت)

  1. Awesome (معنی: عالی – نقش دستوری: صفت)
    • مثال: What did you think of ‘The Wolf of Wall Street?
      “It was awesome! I loved it!”
    • مثال: “I’ll pick you up at 1 pm, okay?”
      “Awesome.”
    • مثال: “My friend Dave is an awesome single guy. You guys would be perfect for each other!”
      “Really? I’d love to meet him.”
  2. Cool (معنی: باحال، خوب – نقش دستوری: صفت)
    • مثال: “I got tickets to the concert!”
      “Cool! I can’t wait.”
    • مثال: “How’s your new job?”
      “It’s pretty cool. I like it.”
  3. Hang out (معنی: وقت گذراندن – نقش دستوری: فعل)
    • مثال: “Do you want to hang out this weekend?”
      “Sure, let’s go to the park.”
    • مثال: “We hung out at Sarah’s house last night.”
  4. Bummer (معنی: مایه تاسف – نقش دستوری: اسم)
    • مثال: “I missed the bus.”
      “That’s a bummer.”
    • مثال: “The concert got canceled? What a bummer!”
  5. Dude (معنی: رفیق، مرد – نقش دستوری: اسم)
    • مثال: “Hey dude, what’s up?”
      “Not much, just chilling.”
    • مثال: “Dude, you have to see this movie.”
  6. Chill (معنی: آرامش داشتن – نقش دستوری: فعل)
    • مثال: “Let’s just chill at home tonight.”
      “Sounds good to me.”
    • مثال: “He’s a really chill guy.”
  7. Freak out (معنی: وحشت‌زدگی – نقش دستوری: فعل)
    • مثال: “Don’t freak out, but I lost my keys.”
      “What? How could you lose them?”
    • مثال: “She freaked out when she heard the news.”
  8. Hyped (معنی: هیجان‌زده – نقش دستوری: صفت)
    • مثال: “I’m so hyped for the concert tonight!”
      “Me too! It’s going to be awesome.”
    • مثال: “He’s really hyped about his new job.”
  9. Bail (معنی: ترک کردن – نقش دستوری: فعل)
    • مثال: “I have to bail, I have an early meeting tomorrow.”
      “Alright, see you later.”
    • مثال: “She bailed on the party last minute.”
  10. Crash (معنی: خوابیدن، خستگی – نقش دستوری: فعل)
    • مثال: “Can I crash at your place tonight?”
      “Sure, no problem.”
    • مثال: “I’m going to crash early tonight, I’m exhausted.”
  11. Epic (معنی: فوق‌العاده – نقش دستوری: صفت)
    • مثال: “The fireworks display was epic!”
      “I know, it was amazing.”
    • مثال: “We had an epic adventure last weekend.”
  12. Props (معنی: احترام، قدردانی – نقش دستوری: اسم)
    • مثال: “Props to you for finishing the project on time.”
      “Thanks, it was tough.”
    • مثال: “Give props to the team for their hard work.”
  13. Sweet (معنی: عالی، خوشایند – نقش دستوری: صفت)
    • مثال: “You got a new car? Sweet!”
      “Yeah, it’s a convertible.”
    • مثال: “The deal we got on that hotel was sweet.”
  14. Nailed it (معنی: عالی انجام دادن – نقش دستوری: عبارت)
    • مثال: “How was the presentation?”
      “Nailed it!”
    • مثال: “You really nailed that performance.”
  15. Kick off (معنی: شروع کردن – نقش دستوری: فعل)
    • مثال: “Let’s kick off the meeting with a quick recap.”
      “Sounds good.”
    • مثال: “We’ll kick off the event at 10 am.”
  16. Lit (معنی: عالی، هیجان‌انگیز – نقش دستوری: صفت)
    • مثال: “The party last night was lit!”
      “I heard, wish I could’ve been there.”
    • مثال: “That concert was lit.”
  17. Slay (معنی: بسیار خوب انجام دادن – نقش دستوری: فعل)
    • مثال: “You slayed that outfit!”
      “Thanks, I love it too.”
    • مثال: “She slayed her performance on stage.”
  18. Ghost (معنی: ناگهانی ترک کردن – نقش دستوری: فعل)
    • مثال: “Did he just ghost you after the date?”
      “Yeah, I haven’t heard from him since.”
    • مثال: “She ghosted me after we hung out.”
  19. Sick (معنی: عالی – نقش دستوری: صفت)
    • مثال: “Your new bike is sick!”
      “Thanks, I just got it.”
    • مثال: “That trick you did was sick.”
  20. Squad (معنی: گروه دوستان – نقش دستوری: اسم)
    • مثال: “Hanging out with my squad this weekend.”
      “Sounds fun, where are you going?”
    • مثال: “Our squad won the trivia night.”

این اصطلاحات عامیانه می‌توانند شما را در درک بهتر مکالمات روزمره و برقراری ارتباط مؤثرتر با افراد انگلیسی‌زبان یاری کنند. از آنها استفاده کنید و مهارت‌های زبانی خود را به سطح جدیدی برسانید.

لغات عامیانه آمریکایی : Cool (معنی: فوق العاده – نقش دستوری : صفت)

Cool (معنی: فوق‌العاده – نقش دستوری: صفت)

Cool مترادف کلمات ‘great’ یا ‘fantastic’ است. همچنین نشان می‌دهد که شما با یک ایده خوب موافق هستید. مراقب باشید که معنی نرمال Cool، خنک است، پس باید به مفهوم گوش دهید تا معنی آن را بفهمید.

  • مثال: “How’s the weather in Canada these days?”
    “It’s getting cooler. Winter’s coming!”
    “این روزها آب و هوا در کانادا چطور است؟”
    “هوا خنک‌تر می‌شود. زمستان در حال آمدن است.” (در این جمله به معنای خنک است.)
  • مثال: “What did you think of my new boyfriend?”
    “I liked him. He seemed like a cool guy!”
    “شما درباره دوست پسر جدید من چه فکر می‌کنید؟”
    “من او را دوست داشتم. او مثل یک مرد فوق‌العاده به نظر می‌رسید!” (او مثل یک مرد خوب به نظر می‌رسید.)
  • مثال: “I’m throwing a party next week for my birthday. Do you want to come?”
    “Cool! Sure, I’d love to!”
    “من هفته آینده برای روز تولدم یک مهمانی دارم. می‌خواهی بیای؟”
    “فوق‌العاده است! البته که دوست دارم.”

این مثال‌ها نشان می‌دهند که چطور می‌توانید از Cool در مکالمات روزمره استفاده کنید تا با مفهوم فوق‌العاده و یا تایید یک ایده موافقت کنید.

Beat (معنی : خسته – نقش دستوری: صفت)

Beat (معنی: خسته – نقش دستوری: صفت)

در شرایط عادی، Beat به عنوان یک فعل به معنی “پیروزی” (Liverpool beat Manchester United) یا “کتک زدن” (Marko, stop beating your brother) به کار می‌رود، با این حال در زبان عامیانه و یا انگلیسی روزمره، این معنی کاملاً متفاوت است. اگر شنیدید که دوست شما می‌گوید I’m beat، به این معنی است که او بسیار خسته است.

  • مثال: “Do you want to go out tonight? There’s a cool new rock bar that’s just opened.”
    “Sorry, I can’t. I’m beat and I have to wake up early tomorrow.”
    “آیا می‌خواهید امشب بیرون بروید؟ یک بار جدید وجود دارد که تازه باز شده‌است.”
    “ببخشید، نمی‌تونم. من خسته هستم و باید فردا صبح بیدار شوم.”

این اصطلاح نشان می‌دهد که شخص به دلیل فعالیت‌های روزمره یا کارهای انجام شده بسیار خسته و ناتوان است. استفاده از Beat در این معنا می‌تواند در مکالمات روزمره بسیار کاربردی باشد.

To Hang Out  (فعل)

To Hang Out (فعل)

اگر کسی از شما بپرسد که where you usually hang out، به این معنی است که آن‌ها می‌خواهند بدانند که در اوقات فراغت ترجیح می‌دهید کجا باشید. و اگر دوست شما از شما بپرسد که you want to hang out with them، آن‌ها از شما می‌پرسند که آیا آزاد هستید و می‌خواهید زمانی را با هم صرف کنید.

  • مثال: “Hey, it’s great to see you again.”
    “And you. We must hang out sometime.”
    “I would love that. I’ll call you soon.”
    “هی، دیدن دوباره تو عالیه.”
    “همچنین. ما باید زمانی کوتاه با هم باشیم.”
    “من آن را دوست دارم. به زودی به شما زنگ می‌زنم.”
  • مثال: “Paulo, where do you usually hang out on a Friday night?”
    “If I’m not working, usually at the diner across the road from school.”
    “Cool, I’ve been there a few times.”
    “پائولو، معمولا در شب جمعه در کجا هستی؟”
    “اگر من کار نکنم، معمولا در دینر روبروی مدرسه هستم.”
    “چه خوب، من چند بار آنجا بوده‌ام.”
  • مثال: “Hi Simon, what are you doing?”
    “Nothing much, just hanging out with Sally.”
    (In this case, you can just use the word hanging without the out and say “Nothing much, just hanging with Sally.”)
    “سلام سایمون، داری چه کار می‌کنی؟”
    “هیچی زیاد، فقط با سالی هستم.”

این عبارت اگر به عنوان یک اسم استفاده شود به مکانی اشاره می‌کند که شما زمان آزاد خود را در آن سپری می‌کنید.

  • مثال:
    “Joey, where are you, guys?”
    “We’re at our usual hang out. Come down whenever you want!”
    “جوی، شما کجا هستید؟”
    “ما در مکان همیشگی هستیم. هر وقت خواستی بیا.”
    (این می‌تواند به معنای کافه مورد علاقه‌شان، باشگاه، و یا حتی پارک باشد.)

لغات عامیانه آمریکایی : To Chill Out (فعل)

To Chill Out (فعل)

همه دوست دارند chill out شوند، اما این چه معنی می‌دهد؟ به این معنی است که آرام بگیرید و استراحت کنید. معمولاً این عبارت را می‌توان با یا بدون کلمه “out” مورد استفاده قرار داد و اگر شما با یک گوینده انگلیسی صحبت می‌کنید، قطعاً درک خواهند کرد.

  • مثال: “Hey Tommy, what are you guys doing?”
    “We’re just chilling (out). Do you want to come round?”
    “هی تامی، شماها چه کار می‌کنید؟”
    “ما فقط ریلکس می‌کنیم. می‌خواهی بیایی؟”
  • مثال: “Sue, what did you do on the weekend?”
    “Nothing much. We just chilled (out).”
    “سو، تو آخر هفته چیکار کردی؟”
    “چیز زیادی نیست. ما فقط آرام گرفتیم.”

اما اگر کسی به شما بگوید که باید chill out کنید، این عبارت مثبت نیست. این به این معنی است که آن‌ها فکر می‌کنند شما نسبت به یک وضعیت واکنش نشان می‌دهید یا در مورد چیزهای کوچک احمقانه استرس دارید.

  • مثال: “I can’t believe that test we just had. I’m sure I’m going to fail.”
    “You need to chill out and stop thinking too much. I’m sure you’ll be fine.”
    “من نمی‌توانم باور کنم که این آزمون را فقط داشتیم. مطمئنم که شکست می‌خورم.”
    “شما باید آرام بگیرید و بیش از حد فکر نکنید. من مطمئنم که شما خوب می‌شوید.”

مرتبط بخوانید: اصطلاحات انگلیسی در کلاس درس (80 عنوان که باید بدانید)

لغات عامیانه آمریکایی Wheels  (اسم)

Wheels (اسم)

ما می‌دانیم که چیزهای زیادی وجود دارند که چرخ دارند: خودرو، موتور سیکلت، دوچرخه و حتی چرخ دستی. اما وقتی کسی به wheels اشاره می‌کند، آن‌ها در مورد خودرو صحبت می‌کنند.

  • مثال: “Hey, can you pick me up at 3?”
    “Sorry, I can’t. I don’t have my wheels at the moment.”
    “Why?”
    “I had to take it down to the garage, there’s something wrong with the engine!”
    “هی، می‌توانید مرا در ساعت ۳ سوار کنید؟”
    “ببخشید، نمی‌تونم. من ماشینم را در حال حاضر ندارم.”
    “چرا؟”
    “مجبور شدم آن را به گاراژ ببرم، مشکلی در موتور وجود دارد!”
  • مثال: “Nice wheels!”
    “Thanks, it was a birthday present from my dad!”
    “ماشین خوبی است!”
    “ممنون، هدیه روز تولدم از طرف پدرم بود!”

استفاده از wheels به جای “car” یکی از روش‌های رایج و غیررسمی در زبان عامیانه آمریکایی است. این اصطلاح به شما کمک می‌کند تا مکالمات دوستانه‌تری داشته باشید و نشان می‌دهد که با زبان غیررسمی آشنا هستید.

لغات عامیانه آمریکایی : amped  (صفت)

اگر در مورد چیزی amped هستید، به این معنی است که هیجان‌زده هستید و نمی‌توانید منتظر اتفاق افتادن چیزی باشید.

  • مثال: “I can’t wait to see Beyonce live!”
    “Me too, I’m amped.”
    “من نمی‌توانم صبر کنم تا بیانسه را از نزدیک ببینم!”
    “من هم. خیلی هیجان‌زده هستم.”

همچنین می‌تواند به این معنی باشد که شما واقعاً مصمم هستید و می‌خواهید چیزی اتفاق بیفتد. با این معنی شما می‌توانید amped را با pumped تعویض کنید. به عبارت دیگر شما پر از آدرنالین هستید.

  • مثال: “I’m so amped for the game tonight!”
    “Yeah, I’m sure you are! You guys need to beat the Sox.”
    “من امشب خیلی مشتاق بازی هستم.”
    “آره، مطمئنم که هستی! شما باید تیم Sox را شکست بدهید.”

این اصطلاح در مکالمات روزمره برای بیان هیجان و اشتیاق بالا به کار می‌رود و نشان‌دهنده این است که شما آماده و مشتاق برای تجربه یا انجام چیزی هستید.

لغات عامیانه آمریکایی :  Babe (اسم)

اگر به کسی به عنوان یک babe اشاره می‌کنید، به این معنی است که شما فکر می‌کنید آن‌ها جذاب هستند. با این حال، مراقب باشید که هنگام صحبت کردن با یک شخص دیگر از این موضوع استفاده کنید زیرا آن‌ها ممکن است رنجیده‌خاطر شوند.

  • مثال: “What do you think of James’ new girlfriend?”
    “Total babe! And you?”
    “Agreed!”
    “نظر شما در مورد دوست دختر جدید جیمز چیست؟”
    “او جذاب است! و تو؟”
    “موافقم!”
  • مثال: “Oh man, Justin Timberlake is such a babe, don’t you think?”
    “Not really, he looks like a little boy. I prefer Johnny Depp—now that’s a real man!”
    “اوه، جاستین تیمبرلیک خیلی جذاب است، اینطور فکر نمی‌کنی؟”
    “نه واقعا، او شبیه یک پسر کوچک است. من جانی دپ را ترجیح می‌دهم – او یک مرد واقعی است!”

استفاده از babe برای توصیف کسی نشان‌دهنده این است که شما او را بسیار جذاب و خوش‌تیپ می‌بینید. این واژه می‌تواند در مکالمات دوستانه استفاده شود، اما باید دقت کرد که همیشه در موقعیت مناسب و با توجه به مخاطب استفاده شود تا باعث رنجش نشود.

Bust (فعل) / Busted (صفت)

اگر کسی را bust کنید، آن‌ها را درگیر کرده‌اید که کاری را انجام می‌دهند که نباید آن را انجام دهند، بگویند یا پنهان کنند. Busted به معنای دستگیر شده یا گرفتار شده است.

  • مثال: “Did you hear that Sam got busted speeding?”
    “No, but I’m not surprised. I’m always telling him he needs to drive slower!”
    “شنیدی که سم به خاطر سرعت بالا دستگیر شده است؟”
    “نه، اما تعجب نمی‌کنم. من همیشه به او می‌گویم که باید آهسته‌تر رانندگی کند!”
  • مثال: “There were two kids who were busted cheating in their exams!”
    “Really? What happened?”
    “I’m not sure, but they’ll definitely be punished. Our school takes cheating really seriously.”
    “دو بچه در امتحان تقلب کردند و دستگیر شدند!”
    “واقعا؟ چه اتفاقی افتاد؟”
    “مطمئن نیستم، اما قطعا مجازات خواهند شد. مدرسه ما تقلب را خیلی جدی می‌گیرد.”

این اصطلاحات در مکالمات روزمره برای اشاره به دستگیر شدن یا گرفتار شدن در حین انجام کاری نادرست به کار می‌روند و به خوبی نشان‌دهنده این هستند که فردی در حین نقض قوانین یا انجام کار نامناسبی گرفتار شده است.

To Have a Blast  (فعل)

اصطلاح “to have a blast” به معنای داشتن لحظات خوشی و خوش‌گذرانی است، به خصوص در جشنواره‌ها، مهمانی‌ها یا رویدادهایی که شاد و دل‌انگیز هستند.

  • مثال: “How was the Jack Johnson concert?”
    “It was awesome. Everyone had a blast.”
    “Even John?”
    “Yeah even John. He was even dancing!”
    “Wow, it must’ve been good!”

    “کنسرت جک جانسون چطور بود؟”
    “عالی بود. همه لذت بردند.”
    “حتی جان؟”
    “آره، حتی جان. حتی داشت رقص می‌کرد!”
    “واقعا، حتما خیلی خوب بوده است!”

  • مثال: “Thanks for inviting me to your party last night, I had a blast.”
    “Thanks for coming and I’m glad you enjoyed it.”

    “بابت دعوتت به مهمانی دیشب ممنونم، خیلی خوش‌گذشت برام بود.”
    “ممنون که اومدی و خوشحالم که خوشت گذشته.”

استفاده از این اصطلاح نشان‌دهنده این است که شما واقعا از زمانی که در یک مهمانی یا رویداد شاد و دل‌انگیز سپری کرده‌اید، لذت برده‌اید و آن را خوب یاد می‌گیرید. این اصطلاح به طور عمومی در مکالمات روزمره و محاوره‌ی دوستانه استفاده می‌شود.

To Have a Crush [on Somebody] (فعل)

اصطلاح “to have a crush on somebody” به معنای دوست داشتن یا علاقه‌مند بودن به کسی به طور عاطفی و احساسی بیشتر از یک دوست استفاده می‌شود. این احساس معمولاً به صورت مخفیانه و در برخی مواقع بیان می‌شود.

  • مثال: “I have the biggest crush on Simon. He’s so cute!”
    “Isn’t he dating Jenny Parkes?”
    “No, not anymore, apparently they broke up a few weeks ago!”
    “Cool!”

    “من به سایمون علاقه بیشتری دارم. او خیلی جذاب است!” “آیا او با جنی پارکس دوست است؟” “نه، دیگر نه، به نظر می‌رسد چند هفته پیش جدا شدند!” “خوبه!”

  • به جای گفتن “have a crush” می‌توانید از “crushing on [someone]” استفاده کنید. این استفاده معمولاً در مکالمات غیررسمی و میان جوانان رایج است.
  • مثال: “Oooh, you’re so crushing on Michael right now!”
    “I am not! We’re just friends!”
    “Liar! I can tell you like him.”
    “Is it that obvious?”

    “اوه، تو الان به مایکل خیلی علاقه‌مندی!” “نه نیستم! ما فقط دوست هستیم!” “دروغ می‌گویی! می‌توانم بگویم که از او خوشت می‌آید.” “آیا اینقدر واضح است؟”

این اصطلاح به خصوص برای بیان احساسات عاطفی جوانان و نوجوانان استفاده می‌شود و در مکالمات روزمره و غیررسمی بسیار شایع است.

لغات عامیانه آمریکایی : To Dump [Somebody]

واژه “to dump [somebody]” به معنای قطع رابطه عاطفی با کسی است، که معمولاً به شکل ناگهانی و بدون اطلاع قبلی انجام می‌شود و می‌تواند باعث شکستن قلب شخص مقابل شود. این اصطلاح در زبان عامیانه آمریکایی استفاده می‌شود و اغلب برای بیان این وضعیت عاطفی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

  • مثال اول: “What’s wrong with Amy? She’s been walking around campus all day looking sad and like she’s going to start crying any minute.” “Didn’t you hear? Alex dumped her last night! Just don’t mention his name at all!” “Wow, I’m surprised. They always looked so happy together!”

    “برای امی چه اتفاقی افتاده است؟ او تمام روز در محوطه دانشگاه قدم می‌زند و مثل این است که می‌خواهد هر لحظه گریه کند.” “مگر نشنیدی؟ آلکس دیشب او را رها کرد! اصلا اسمش را نمیبریم.” “واو، من غافلگیر شدم. آن‌ها همیشه با هم خوشحال به نظر می‌رسیدند!”

  • مثال دوم: “Landon looks so mad! What happened?” “He and Samantha broke up.” “Oh no, who dumped who?” “I’m not sure, but I have a feeling it was Sam!”

    “لاندن خیلی عصبانی به نظر می‌رسد! چه اتفاقی افتاده است؟” “او و سامانتا قطع رابطه کردند.” “اوه، نه، کی کی را رها کرده بود؟” “من مطمئن نیستم، اما احساسی دارم که سم بود!”

این اصطلاح به طور خاص برای بیان شکستن رابطه عاطفی استفاده می‌شود و در مکالمات روزمره بسیار شنیده می‌شود، به خصوص در موقعیت‌هایی که افراد می‌خواهند وضعیت عاطفی خود را به دوستان و همکاران بیان کنند.

لغات عامیانه آمریکایی: Ex (اسم)

کلمه “ex” به عنوان یک اسم در انگلیسی عامیانه به دوست پسر یا دوست دختر قبلی که دیگر با آنها در رابطه نیستید، اشاره دارد. این اصطلاح بسیار رایج است و در موارد زیر به کار می‌رود:

  1. مثال اول:
    • Person A: “Who was that guy you were talking to before?”
    • Person B: “Oh Cam? He’s my ex!”
    • Person A: “And you’re still friends?”
    • Person B: “Kind of, we only broke up because he moved to LA.”

    در این مثال، “ex” به معنای دوست پسر قبلی اشاره دارد که دیگر در یک رابطه عاطفی با او نیست.

  2. مثال دوم:
    • Person A: “My ex always sends me messages on Facebook. I wish she’d stop, it’s really annoying!”
    • Person B: “Tell her, or just delete her as your friend!”

    در این مثال، “ex” به معنای دوست دختر قبلی اشاره دارد که همچنان پیام‌ها به Person A می‌فرستد.

  3. مثال با استفاده از “ex-boss”:
    • I met my ex-boss in the supermarket the other day and he asked me to come back and work for him. I’m not going to now I’ve found this awesome new job.

    در این مثال، “ex-boss” به معنای رئیس سابق است که Person A با او ملاقات کرده است و او از او خواسته که دوباره برایش کار کند.

کلمه “ex” در اینجا برای اشاره به یک رابطه پیشین، معمولاً عاطفی یا حرفه‌ای، استفاده می‌شود. این اصطلاح در مکالمات روزمره و بین دوستان و آشنایان بسیار معمول است و بیشتر در مواقع غیررسمی به کار می‌رود.

لغات عامیانه آمریکایی : Hooked [on Something]

کلمه “hooked” در لهجه عامیانه آمریکایی به معنای اعتیاد پیدا کردن به چیزی است، معمولا به صورت “hooked on [something]” به کار می‌رود و به معنای این است که شما به آن چیز علاقه زیادی دارید یا به آن اعتیاد پیدا کرده‌اید و نمی‌توانید از آن دست بکشید.

  1. مثال اول:
    • A: “What did you think about the new sitcom with James Franco?”
    • B: “Loved it. I’m hooked already!”

    در این مثال، شخص B به معنای اینکه او از سریال تازه با جیمز فرانکو خیلی خوشش آمده و اکنون به آن اعتیاد پیدا کرده است، از کلمه “hooked” استفاده کرده است.

  2. مثال دوم:
    • A: “I miss George!”
    • B: “George’s your ex. You’re hooked on him and it’s not healthy. It’s time to move on!”

    در این مثال، شخص B به شخص A می‌گوید که او به جورج، که همسر سابق او است، وابسته شده و این امر برایش سالم نیست. او را تشویق می‌کند که به جلو حرکت کند و از این اعتیاد خارج شود.

عبارت “hooked on [something]” در مکالمات غیررسمی بسیار رایج است و معمولاً برای اشاره به اعتیاد به چیزی مثل تلویزیون، ورزش، غذا، یا حتی به چیزی خطرناک‌تر مانند مواد مخدر به کار می‌رود.

looker (اسم)

اصطلاح “looker” در زبان عامیانه آمریکایی به شخصی اشاره دارد که ظاهر خوب و جذابی دارد. این واژه بیشتر برای توصیف ظاهر بصری افراد استفاده می‌شود و به طور مثبت برای بیان اینکه شخصی جذاب به نظر می‌رسد، به کار می‌رود.

  • مثال اول: “That Marni girl is a real looker don’t you think?” “She’s a nice girl but not my type!”

    “آن دختر Marni یک خوش قیافه واقعی است، اینطور فکر نمی‌کنید؟” “او دختر خوبی است، اما از نوع من نیست!”

در این مثال، اصطلاح “looker” برای توصیف یک دختر با ظاهر جذاب استفاده شده است که این نظرات معمولاً در بحث‌هایی درباره جذابیت بین افراد مطرح می‌شود.

  • مثال دوم: “Have you seen the new history professor yet?” “No, but I hear he’s a real looker!” “You hear right. He is!”

    “شما استاد جدید تاریخ را دیده‌اید؟” “نه، اما می‌شنوم که یک خوش قیافه واقعی است!” “شما درست شنیده اید. او خوش قیافه است!”

در این مثال، اصطلاح “looker” برای توصیف جذابیت استاد جدید تاریخ استفاده شده است و بیان می‌کند که او به نظر بسیار جذاب می‌رسد.

این اصطلاح به طور کلی برای توصیف افرادی استفاده می‌شود که ظاهرشان به طور چشمگیری جذاب و دلنشین است و اغلب به طور مثبت در مکالمات استفاده می‌شود.

لغات عامیانه آمریکایی : In (صفت)

کلمه “in” در اینجا به معنای مد و گرایشات روز استفاده شده است، که به معنی چیزهایی است که در حال حاضر مورد توجه و محبوبیت هستند. این استفاده از “in” به طور خاص در زبان عامیانه برای توصیف آنچه که مد یا محبوبیت دارد، رایج است.

  • مثال اول: “Jordan, why do you keep listening to that music? It’s awful!” “Mom, you don’t know anything. It’s totally in right now!”

    “جردن، چرا به این موسیقی گوش می‌دهی؟ وحشتناک است!” “مامان، تو هیچی نمی‌دونی. در حال حاضر مد است!”

در این مثال، شخصی به نام جردن به موسیقی خاصی گوش می‌دهد و مدعی است که این موسیقی در حال حاضر در مد و محبوبیت است، در حالی که مادرش این نظر را نمی‌پذیرد.

  • مثال دوم: “So, what’s in at the moment?” “Seriously Dad?” “Yeah, come on I wanna know what’s cool and what’s not!”

    “پس، در حال حاضر چه چیزی مد است؟” “جدی؟” “آره، بیا بگو، من می‌خواهم بدانم چه چیزی خوشایند و چه چیزی نیست!”

در این مثال، پدر سعی دارد از فرزندش بفهمد که چه چیزهایی در حال حاضر در مد و خوشایند هستند، به عبارت دیگر، او می‌خواهد بداند که چه چیزهایی در حال حاضر محبوبیت دارند.

با این استفاده از “in”، به معنای گرایش و مد روز آشنا شدید.
مرتبط بخوانید: آموزش آسان انگلیسی 

لغات عامیانه آمریکایی  Sick (صفت):

لغت عامیانه آمریکایی “sick” به معنای عالی، جالب، فوق‌العاده و خوب به کار می‌رود. این اصطلاح به طور خاص در میان جوانان و جوانان بزرگتر محبوب است. اینجا چند مثال از استفاده‌های مختلف این لغت آمده است:

  • مثال اول: “When are you going to Hawaii?” “Next week! Have you been?” “Yeah, a few times, it’s sick!”

    “کی به هاوایی می‌روید؟” “هفته آینده! تو تا حالا رفته‌ای؟” “بله، چند بار، فوق‌العاده است!”

    در این مثال، شخصی در مورد سفر به هاوایی صحبت می‌کند و تجربه‌هایش را به عنوان چیزی بسیار خوب و لذت‌بخش توصیف می‌کند.

  • مثال دوم: “You missed a sick party last night!” “Oh, man, I knew I should have gone!”

    “دیشب شما یک مهمانی فوق‌العاده را از دست دادید!” “آه، مرد، می‌دانستم که باید می‌رفتم!”

    در این مثال، شخصی از دوستش می‌پرسد که چرا نرفته به مهمانی، زیرا مهمانی بسیار عالی و جذابی بوده است.

این استفاده از “sick” نشان از این دارد که در مورد چیزی بسیار خوب و مهیج صحبت می‌شود، به طور مشابه با استفاده از “awesome”.

لغات عامیانه آمریکایی : Epic Fail

لغات عامیانه آمریکایی “Epic Fail” به معنای شکست بزرگ، شکست کامل و یا انجام نادرست یک ایده یا کار استفاده می‌شود. این اصطلاح اغلب برای توصیف مواقعی استفاده می‌شود که چیزی به شدت بدتر از انتظار اتفاق می‌افتد یا کاری به نحوی کاملاً ناموفق و ناکامی بوده است. اینجا چند مثال از استفاده‌های “Epic Fail”:

  • مثال اول: “The school basketball team lost the game by 30 points, can you believe it?” “Yeah, epic fail!”

    “تیم بسکتبال مدرسه این بازی را با ۳۰ امتیاز از دست داد، آیا می‌توانید باور کنید؟” “بله، شکست بزرگی خورد!”

    در این مثال، اصطلاح “epic fail” برای توصیف شکست بزرگ تیم بسکتبال مدرسه به کار رفته است که باخت آن‌ها به اندازه ۳۰ امتیاز از برنده شدن دور است.

  • مثال دوم: “Did you get your test marks back?” “Yeah, it was an epic fail and I have to redo the classes again next semester!” “Oh too bad, I’m sorry!”

    “نمرات آزمون خود را دریافت کردید؟” “بله، شکست بزرگی خوردم و باید کلاس‌ها را دوباره بگذرانم!” “اوه، خیلی بد، متاسفم!”

    در این مثال، اصطلاح “epic fail” به کار رفته است تا توصیف کند که نتیجه آزمون به نحوی بوده که شخص نتوانسته به نحو مناسبی موفق شود و از دوباره گذراندن کلاس‌ها نیاز شده است.

این اصطلاح معمولاً برای بیان شوک، ناامیدی و یا تعجب از نحوه‌ای که یک وضعیت به بدترین شکل ممکن تحول پیدا کرده است، استفاده می‌شود.

Ripped  (صفت)

لغات عامیانه آمریکایی “ripped” به معنای داشتن ماهیچه‌های بزرگ و بدن قوی است، معمولاً به دنبال ورزش منظم و تمرینات سنگین در باشگاه ورزشی. این واژه برای توصیف افرادی استفاده می‌شود که بدن سفت و پرزوری دارند، به خصوص در مورد مردان، اما در برخی موارد می‌تواند برای زنان نیز استفاده شود.

مثالها:

  1. مثال اول: “Dude, you’re so ripped! What’s your secret?” “Gym two hours a day!”

    “داداش، چقدر ماهیچه‌هات قویه! رازت چیه؟” “دو ساعت در روز به باشگاه ورزشی می‌رم!”

    در این مثال، “ripped” برای توصیف شخصی استفاده شده که بدنی قوی و ماهیچه‌های قوی دارد، احتمالاً به دلیل تمرینات دورهمی ورزشی.

  2. مثال دوم: “Have you seen Martin lately?” “No, why?” “He’s done something to himself! He totally ripped!” “What? No way! He used to be so overweight!”

    “آخرین بار مارتین رو دیدی؟” “نه، چرا؟” “چیزی به خودش کرده! خیلی ورزش کرده و بدنش خیلی قوی شده!” “چی؟ واقعا؟! این طور نیست! او قبلاً خیلی چاق بود!”

    در این مثال، “ripped” برای توصیف تغییر فزاینده ورزشی مارتین به کار رفته است، که باعث شده بدن او قوی و ماهیچه‌هایش پرزور شود.

مرتبط بخوانید: ۵۰ اصطلاح و کلمه برای صحبت کردن به شکل یک بومی انگلیسی!

لغات عامیانه آمریکایی Dunno

لغت عامیانه آمریکایی “dunno” به معنای “نمی‌دانم” است و به طور خاص در مکالمات غیررسمی و روزمره استفاده می‌شود. این اصطلاح برای بیان عدم داشتن اطلاعات مشخص یا جواب مشخصی بسیار معمول است. زمانی که از “dunno” استفاده می‌شود، معمولاً به دنبال یک پاسخ سریع و ساده است که از اظهار نظر یا اطلاعات بیشتر خودداری می‌کند.

مثال‌ها:

  1. مثال اول: “Where’s Jane? She’s supposed to be here by now.” “Dunno, she’s always late!”

    “جین کجاست؟ باید الآن اینجا باشه.” “نمی‌دونم، همیشه دیر میاد!”

    در این مثال، “dunno” به عنوان یک جواب سریع و کوتاه برای نداشتن اطلاعات در مورد مکان جین استفاده شده است.

  2. مثال دوم: “What are you doing for Spring Break?” “Dunno, I was thinking Mexico again. You?” “Dunno yet!”

    “برای تعطیلات بهار چه کاری می‌کنی؟” “نمی‌دونم، فکر می‌کردم دوباره به مکزیک برم. تو؟” “هنوز نمی‌دونم!”

    در این مثال، “dunno” به عنوان جوابی برای عدم داشتن برنامه مشخص برای تعطیلات بهار استفاده شده است.

استفاده از “dunno” در موقعیت‌های غیررسمی و با افرادی که به شما نزدیک هستند، مناسب است. اما با توجه به طبیعت غیررسمی آن، در مواقعی که مکالمه باید رسمی یا محترمانه باشد، بهتر است از گزینه‌های دیگری مانند “I don’t know” استفاده کنید.

Loser  (اسم)

لغت عامیانه آمریکایی “loser” به معنای “شخص شکست خورده، شخص ناکام” است و به طور خاص به افرادی اشاره دارد که به نظر دیگران بدون ارزش یا ناکام به نظر می‌رسند، معمولاً به دلیل رفتارها یا تصمیم‌هایی که آنها را به نظر دیگران ضعیف، ناپایدار یا غیرقابل احترام می‌کند.

مثال‌ها:

  1. مثال اول: “Ray is such a loser for breaking up with Rebecca.” “Yeah, I know, he’s never going to find a girl as good as her!”

    “ری به خاطر جدا شدن با ربکا واقعاً یک بازنده است.” “آره، می‌دونم، هیچ وقت دختری بهتر از او پیدا نخواهد کرد!”

    در این مثال، “loser” به عنوان انتقادی برای ری بکار رفته است که او را به خاطر تصمیمی که گرفته (جدا شدن از ربکا) بی‌ارزش و ناکام می‌داند.

  2. مثال دوم: “Victor’s turning into a real loser these days.” “Why?” “I dunno but he’s turned really arrogant since he’s gone to college!”

    “ویکتور این روزها واقعاً یک بازنده شده است.” “چرا؟” “نمی‌دونم، اما از زمانی که به دانشگاه رفته، خیلی مغرور شده!”

    در این مثال، “loser” به اشاره به تغییرات رفتاری و جایگاه اجتماعی ویکتور از دید دیگران به کار رفته است.

استفاده از “loser” به طور غیررسمی و در مواقعی که می‌خواهید نظرات منفی خود را در مورد رفتار یا انتخاب‌های شخص دیگری بیان کنید، مناسب است. با این حال، باید توجه داشته باشید که این اصطلاح ممکن است ناراحت‌کننده یا بی‌ادبانه به نظر بیاید اگر در جلوی شخص مورد نظر استفاده شود یا اگر طرف مقابل به هر دلیلی از این نوع اصطلاحات احساس ناراحتی کند.

لغات عامیانه آمریکایی : Rip-off (اسم) / To Rip Off (فعل)

لغات عامیانه آمریکایی “rip-off” به عنوان اسم و “to rip off” به عنوان فعل به کار می‌روند و به معنی “جلوه‌گرایی، کلاهبرداری” است. این اصطلاح بیانگر وقایعی است که در آن قیمت یا هزینه‌ای برای یک محصول یا خدمت بسیار بیشتر از ارزش واقعی آن محسوب می‌شود.

مثال‌ها:

  1. به عنوان اسم (rip-off): “I’m not going to the J-Lo concert anymore.” “Why not?” “The tickets are way too expensive. They’re $250 each.” “Oooh, that’s such a rip-off! Who can afford that these days?”

    “من دیگر به کنسرت جی-لو نمی‌روم.” “چرا؟” “بلیت‌ها خیلی گران هستند. هر کدام 250 دلار هستند.” “اوه، این چقدر جلوه‌گرایی است! کی می‌تواند اینقدر پول بدهد این روزها؟”

    در این مثال، “rip-off” به معنای این است که بلیت‌های کنسرت بسیار گرانفروشانه و بیش از حد است.

  2. به عنوان فعل (to rip off): “How much did you buy your wheels for bro?” “$2000!” “Dude, you were so ripped off. This car’s worth only half of that!”

    “برادر، تو چقدر برای چرخ‌هات پول دادی؟” “2000 دلار!” “دوست من، تو واقعاً کلاهبرداری شدی. ارزش این ماشین فقط نصف این مقدار است!”

    در این مثال، “to rip off” به معنای این است که شخصی برای چرخ‌های خود قیمت بسیار بیشتری پرداخته است نسبت به ارزش واقعی آنها.

از این اصطلاحات معمولاً در مواقعی استفاده می‌شود که می‌خواهید اظهار نظری منفی در مورد قیمت یا ارزش یک محصول، خدمت یا موقعیت انجام دهید. استفاده از این اصطلاحات باید با دقت و در جوانب غیررسمی و درست قرار داده شود.

سخن اخر اینکه….

در این مقاله، به بررسی بیست لغت عامیانه آمریکایی پرداختیم که در مکالمات روزمره و در محیط‌های غیررسمی استفاده می‌شوند. این لغات شامل اصطلاحات و عباراتی از جمله “awesome”, “chill out”, “freak out”, “to hit the sack”, “to break up”, “to hang out”, “to crash”, “to blow off”, “to bail on”, “to zone out”, “to screw up”, “to go broke”, “to be loaded”, “to be tight”, “to be sick”, “epic fail”, “ripped”, “dunno”, “loser”, “rip-off” و “ex” بودند.

هر یک از این لغات و اصطلاحات با توضیحات و مثال‌های کاربردی آورده شدند تا خواننده بتواند آنها را در موقعیت‌های واقعی استفاده کند و مفهوم آنها را به درستی درک کند. همچنین توصیه شد که این لغات بهتر است در مکالمات غیررسمی و با افرادی که با آنها آشنا هستید استفاده شوند، زیرا ممکن است در محیط‌های رسمی یا با افراد ناشناس نامناسب تلقی شوند.

با استفاده از این لغات، می‌توانید مکالمات خود را روان‌تر و جذاب‌تر کنید و با دیگران در ارتباط بیشتری قرار بگیرید. امیدوارم که این مقاله به شما کمک کرده باشد تا با لغات عامیانه آمریکایی آشنا شوید و آنها را به طور موثر در مکالمات خود به کار ببرید.