اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : 45 مورد که باید بدانید

اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : 45 مورد که باید بدانید

زبان آلمانی به دلیل جایگاه ویژه‌ای که در زمینه‌های پزشکی و علمی دارد، به یکی از زبان‌های کلیدی برای متخصصان و دانشجویان پزشکی تبدیل شده است. این زبان، با استفاده گسترده در مقالات علمی، تحقیقات پزشکی و تبادل اطلاعات تخصصی، نقش مهمی در ارتقاء سطح علمی و حرفه‌ای ایفا می‌کند. به همین دلیل، آموزش زبان آلمانی به‌ویژه در حوزه‌های تخصصی پزشکی، برای افرادی که در این زمینه‌ها فعالیت می‌کنند، از اهمیت بالایی برخوردار است.

در این مقاله، ما به معرفی 45 اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی خواهیم پرداخت که برای درک دقیق متون پزشکی و برقراری ارتباط مؤثر در محیط‌های درمانی و تحقیقاتی ضروری هستند. این اصطلاحات به‌طور خاص در زمینه‌های مختلف پزشکی کاربرد دارند و با شناخت آن‌ها می‌توانید به‌خوبی با محتوای علمی و پزشکی به زبان آلمانی آشنا شوید. یادگیری این اصطلاحات به‌ویژه از طریق دوره‌های آموزش زبان آلمانی که به‌طور ویژه بر روی زبان پزشکی تمرکز دارند، می‌تواند به شما در تسلط بر زبان تخصصی کمک کند.

برای تسهیل یادگیری و استفاده مؤثر از این اصطلاحات، پیشنهاد می‌کنیم که از روش‌های مختلف آموزشی مانند دوره‌های آنلاین زبان آلمانی، کلاس‌های خصوصی آلمانی و کلاس‌های حضوری بهره‌برداری کنید. این دوره‌ها معمولاً به آموزش اصطلاحات پزشکی و ارائه تمرین‌های عملی می‌پردازند و به شما این امکان را می‌دهند که به‌طور مؤثر با زبان آلمانی در زمینه پزشکی آشنا شوید و توانایی‌های زبانی خود را تقویت کنید.

اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی

1. Arzt (پزشک)

  • Arzt: پزشک
  • Beispiel: „Der Arzt untersucht die Patientin.“ (پزشک بیمار را معاینه می‌کند.)

2. Krankheit (بیماری)

  • Krankheit: بیماری
  • Beispiel: „Die Krankheit kann mit Medikamenten behandelt werden.“ (این بیماری با داروها قابل درمان است.)

3. Symptom (علائم)

  • Symptom: علامت
  • Beispiel: „Die Symptome der Grippe sind Fieber und Husten.“ (علائم آنفولانزا تب و سرفه است.)

4. Behandlung (درمان)

  • Behandlung: درمان
  • Beispiel: „Die Behandlung erfolgt durch eine Operation.“ (درمان از طریق جراحی انجام می‌شود.)

5. Diagnose (تشخیص)

  • Diagnose: تشخیص
  • Beispiel: „Die Diagnose wurde durch Tests bestätigt.“ (تشخیص از طریق آزمایشات تأیید شد.)

6. Medikament (دارو)

  • Medikament: دارو
  • Beispiel: „Das Medikament wird zweimal täglich eingenommen.“ (دارو دو بار در روز مصرف می‌شود.)

7. Klinik (بیمارستان)

  • Klinik: بیمارستان
  • Beispiel: „Die Klinik bietet umfassende medizinische Versorgung.“ (بیمارستان خدمات پزشکی جامعی ارائه می‌دهد.)

8. Chirurgie (جراحی)

  • Chirurgie: جراحی
  • Beispiel: „Die Chirurgie wurde erfolgreich durchgeführt.“ (عمل جراحی با موفقیت انجام شد.)

9. Notfall (اورژانس)

  • Notfall: اورژانس
  • Beispiel: „Der Patient wurde in den Notfall gebracht.“ (بیمار به بخش اورژانس منتقل شد.)

10. Therapie (درمان)

  • Therapie: درمان
  • Beispiel: „Die Therapie beginnt nächste Woche.“ (درمان از هفته آینده آغاز می‌شود.)

11. Spezialist (متخصص)

  • Spezialist: متخصص
  • Beispiel: „Der Spezialist wird zur Beratung hinzugezogen.“ (متخصص برای مشاوره دعوت می‌شود.)

12. Verordnung (نسخه)

  • Verordnung: نسخه
  • Beispiel: „Der Arzt hat eine Verordnung für das Medikament geschrieben.“ (پزشک نسخه‌ای برای دارو نوشته است.)

13. Rezept (نسخه دارویی)

  • Rezept: نسخه دارویی
  • Beispiel: „Das Rezept muss in der Apotheke eingelöst werden.“ (نسخه باید در داروخانه دریافت شود.)

14. Labor (آزمایشگاه)

  • Labor: آزمایشگاه
  • Beispiel: „Die Proben wurden ins Labor geschickt.“ (نمونه‌ها به آزمایشگاه ارسال شدند.)

15. Röntgen (رادیوگرافی)

  • Röntgen: رادیوگرافی
  • Beispiel: „Eine Röntgenaufnahme wurde gemacht.“ (یک تصویر رادیوگرافی گرفته شد.)

16. Ultraschall (سونوگرافی)

  • Ultraschall: سونوگرافی
  • Beispiel: „Der Ultraschall hat keine Auffälligkeiten gezeigt.“ (سونوگرافی هیچ‌گونه ناهنجاری را نشان نداد.)

17. Impfung (واکسن)

  • Impfung: واکسن
  • Beispiel: „Die Impfung schützt vor der Krankheit.“ (واکسن از بیماری محافظت می‌کند.)

18. Pille (قرص)

  • Pille: قرص
  • Beispiel: „Die Pille muss nach dem Essen eingenommen werden.“ (قرص باید پس از غذا مصرف شود.)

19. Thermometer (تب‌سنج)

  • Thermometer: تب‌سنج
  • Beispiel: „Das Thermometer misst die Körpertemperatur.“ (تب‌سنج دمای بدن را اندازه‌گیری می‌کند.)

20. Blutdruck (فشار خون)

  • Blutdruck: فشار خون
  • Beispiel: „Der Blutdruck des Patienten ist erhöht.“ (فشار خون بیمار افزایش یافته است.)

21. Herzfrequenz (ضربان قلب)

  • Herzfrequenz: ضربان قلب
  • Beispiel: „Die Herzfrequenz wird überwacht.“ (ضربان قلب تحت نظارت است.)

22. Allergie (آلرژی)

  • Allergie: آلرژی
  • Beispiel: „Die Allergie wurde durch Pollen verursacht.“ (آلرژی ناشی از گرده‌ها بود.)

23. Fieber (تب)

  • Fieber: تب
  • Beispiel: „Der Patient hat hohes Fieber.“ (بیمار تب بالا دارد.)

24. Husten (سرفه)

  • Husten: سرفه
  • Beispiel: „Der Husten ist besonders nachts stark.“ (سرفه به ویژه در شب شدید است.)

25. Schmerz (درد)

  • Schmerz: درد
  • Beispiel: „Der Schmerz ist im unteren Rücken.“ (درد در ناحیه پایین کمر است.)

26. Erkrankung (بیماری)

  • Erkrankung: بیماری
  • Beispiel: „Die Erkrankung wurde frühzeitig erkannt.“ (بیماری به موقع تشخیص داده شد.)

27. Untersuchung (معاینه)

  • Untersuchung: معاینه
  • Beispiel: „Die Untersuchung zeigt keine Auffälligkeiten.“ (معاینه هیچ‌گونه ناهنجاری را نشان نمی‌دهد.)

28. Rehabilitation (توانبخشی)

  • Rehabilitation: توانبخشی
  • Beispiel: „Die Rehabilitation beginnt nach der Operation.“ (توانبخشی بعد از عمل شروع می‌شود.)

29. Konsultation (مشاوره)

  • Konsultation: مشاوره
  • Beispiel: „Eine Konsultation mit dem Spezialisten ist notwendig.“ (مشاوره با متخصص ضروری است.)

30. Krankenschwester (پرستار)

  • Krankenschwester: پرستار
  • Beispiel: „Die Krankenschwester kümmert sich um die Patienten.“ (پرستار از بیماران مراقبت می‌کند.)

31. EKG (الکتروکاردیوگرام)

  • EKG: الکتروکاردیوگرام
  • Beispiel: „Das EKG zeigt eine normale Herzaktivität.“ (الکتروکاردیوگرام فعالیت قلبی طبیعی را نشان می‌دهد.)

32. CT-Scan (سی تی اسکن)

  • CT-Scan: سی تی اسکن
  • Beispiel: „Ein CT-Scan wurde durchgeführt, um den Zustand zu überprüfen.“ (سی تی اسکن برای بررسی وضعیت انجام شد.)

33. Notaufnahme (بخش اورژانس)

  • Notaufnahme: بخش اورژانس
  • Beispiel: „Der Patient wurde in die Notaufnahme gebracht.“ (بیمار به بخش اورژانس منتقل شد.)

34. Kardio (قلب)

  • Kardio: قلب
  • Beispiel: „Die kardiale Untersuchung ergab keine Auffälligkeiten.“ (بررسی قلبی هیچ‌گونه ناهنجاری را نشان نداد.)

35. Gynäkologie (زنان و زایمان)

  • Gynäkologie: زنان و زایمان
  • Beispiel: „Die gynäkologische Untersuchung ist Teil der Routine.“ (معاینه زنان و زایمان بخشی از روتین است.)

36. Onkologie (سرطان‌شناسی)

  • Onkologie: سرطان‌شناسی
  • Beispiel: „Die Onkologie beschäftigt sich mit der Behandlung von Krebs.“ (سرطان‌شناسی به درمان سرطان می‌پردازد.)

37. Orthopädie (ارتوپدی)

  • Orthopädie: ارتوپدی
  • Beispiel: „Die Orthopädie behandelt Muskel- und Skeletterkrankungen.“ (ارتوپدی به درمان بیماری‌های عضلانی و اسکلتی می‌پردازد.)

38. Pädiatrie (کودکان)

  • Pädiatrie: کودکان
  • Beispiel: „Die Pädiatrie ist auf die Gesundheit von Kindern spezialisiert.“ (پزشکی کودکان به سلامت کودکان اختصاص دارد.)

39. Rheumatologie (روماتولوژی)

  • Rheumatologie: روماتولوژی
  • Beispiel: „Die Rheumatologie behandelt entzündliche Erkrankungen der Gelenke.“ (روماتولوژی به درمان بیماری‌های التهابی مفاصل می‌پردازد.)

40. Dermatologie (پوست‌شناسی)

  • Dermatologie: پوست‌شناسی
  • Beispiel: „Die Dermatologie ist auf Hautkrankheiten spezialisiert.“ (پوست‌شناسی به بیماری‌های پوستی اختصاص دارد.)

41. Ophthalmologie (چشم‌پزشکی)

  • Ophthalmologie: چشم‌پزشکی
  • Beispiel: „Die Ophthalmologie beschäftigt sich mit Augenkrankheiten.“ (چشم‌پزشکی به بیماری‌های چشمی می‌پردازد.)

42. HNO (گوش و حلق و بینی)

  • HNO: گوش و حلق و بینی
  • Beispiel: „Die HNO-Abteilung behandelt Erkrankungen von Ohren, Nase und Hals.“ (بخش گوش و حلق و بینی به درمان بیماری‌های گوش، بینی و گلو می‌پردازد.)

43. Kardiologie (قلب‌شناسی)

  • Kardiologie: قلب‌شناسی
  • Beispiel: „Die Kardiologie ist für Herzkrankheiten zuständig.“ (قلب‌شناسی برای بیماری‌های قلبی مسئول است.)

44. Gastroenterologie (گوارش‌شناسی)

  • Gastroenterologie: گوارش‌شناسی
  • Beispiel: „Die Gastroenterologie untersucht und behandelt Magen-Darm-Erkrankungen.“ (گوارش‌شناسی به بررسی و درمان بیماری‌های معده و روده می‌پردازد.)

45. Anästhesie (بیهوشی)

  • Anästhesie: بیهوشی
  • Beispiel: „Die Anästhesie sorgt für Schmerzfreiheit während der Operation.“ (بیهوشی برای عدم احساس درد در طول عمل جراحی تضمین می‌کند.)

جدول اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی

برای تسهیل یادگیری، در زیر جدول‌ای از اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی و معادل‌های فارسی آن آمده است:

اصطلاح به زبان آلمانی ترجمه به فارسی مثال کاربردی
Arzt پزشک Der Arzt untersucht die Patientin.
Krankheit بیماری Die Krankheit kann mit Medikamenten behandelt werden.
Symptom علامت Die Symptome der Grippe sind Fieber und Husten.
Behandlung درمان Die Behandlung erfolgt durch eine Operation.
Diagnose تشخیص Die Diagnose wurde durch Tests bestätigt.
Medikament دارو Das Medikament wird zweimal täglich eingenommen.
Klinik بیمارستان Die Klinik bietet umfassende medizinische Versorgung.
Chirurgie جراحی Die Chirurgie wurde erfolgreich durchgeführt.
Notfall اورژانس Der Patient wurde in den Notfall gebracht.
Therapie درمان Die Therapie beginnt nächste Woche.
Spezialist متخصص Der Spezialist wird zur Beratung hinzugezogen.
Verordnung نسخه Der Arzt hat eine Verordnung für das Medikament geschrieben.
Rezept نسخه دارویی Das Rezept muss in der Apotheke eingelöst werden.
Labor آزمایشگاه Die Proben wurden ins Labor geschickt.
Röntgen رادیوگرافی Eine Röntgenaufnahme wurde gemacht.
Ultraschall سونوگرافی Der Ultraschall hat keine Auffälligkeiten gezeigt.
Impfung واکسن Die Impfung schützt vor der Krankheit.
Pille قرص Die Pille muss nach dem Essen eingenommen werden.
Thermometer تب‌سنج Das Thermometer misst die Körpertemperatur.
Blutdruck فشار خون Der Blutdruck des Patienten ist erhöht.
Herzfrequenz ضربان قلب Die Herzfrequenz wird überwacht.
Allergie آلرژی Die Allergie wurde durch Pollen verursacht.
Fieber تب Der Patient hat hohes Fieber.
Husten سرفه Der Husten ist besonders nachts stark.
Schmerz درد Der Schmerz ist im unteren Rücken.
Erkrankung بیماری Die Erkrankung wurde frühzeitig erkannt.
Untersuchung معاینه Die Untersuchung zeigt keine Auffälligkeiten.
Rehabilitation توانبخشی Die Rehabilitation beginnt nach der Operation.
Konsultation مشاوره Eine Konsultation mit dem Spezialisten ist notwendig.
Krankenschwester پرستار Die Krankenschwester kümmert sich um die Patienten.
EKG الکتروکاردیوگرام Das EKG zeigt eine normale Herzaktivität.
CT-Scan سی تی اسکن Ein CT-Scan wurde durchgeführt, um den Zustand zu überprüfen.
Notaufnahme بخش اورژانس Der Patient wurde in die Notaufnahme gebracht.
Kardio قلب Die kardiale Untersuchung ergab keine Auffälligkeiten.
Gynäkologie زنان و زایمان Die gynäkologische Untersuchung ist Teil der Routine.
Onkologie سرطان‌شناسی Die Onkologie beschäftigt sich mit der Behandlung von Krebs.
Orthopädie ارتوپدی Die Orthopädie behandelt Muskel- und Skeletterkrankungen.
Pädiatrie کودکان Die Pädiatrie ist auf die Gesundheit von Kindern spezialisiert.
Rheumatologie روماتولوژی Die Rheumatologie behandelt entzündliche Erkrankungen der Gelenke.
Dermatologie پوست‌شناسی Die Dermatologie ist auf Hautkrankheiten spezialisiert.
Ophthalmologie چشم‌پزشکی Die Ophthalmologie beschäftigt sich mit Augenkrankheiten.
HNO گوش و حلق و بینی Die HNO-Abteilung behandelt Erkrankungen von Ohren, Nase und Hals.
Kardiologie قلب‌شناسی Die Kardiologie ist für Herzkrankheiten zuständig.
Gastroenterologie گوارش‌شناسی Die Gastroenterologie untersucht und behandelt Magen-Darm-Erkrankungen.
Anästhesie بیهوشی Die Anästhesie sorgt für Schmerzfreiheit während der Operation.

این مقاله و جدول به شما کمک می‌کند تا با اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی آشنا شوید و در استفاده از آن‌ها در محیط‌های پزشکی و علمی تسلط پیدا کنید.

چه جوری این اصطلاحات رو راحتتر یادبگیریم؟