ارتباط سریع و آسان با موسسه زبان نگار از طریق تلگرام

زبان‌آموزان گرامی و اساتید محترم، لطفاً از طریق تلگرام موسسه با ما در ارتباط باشید. تیم پشتیبانی در کوتاه‌ترین زمان ممکن پاسخگوی شما خواهد بود.

📱 شماره تلگرام: 09903283602

اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : 45 مورد که باید بدانید

اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : بیش از 45 واژه و اصطلاح مهم

یادگیری اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی برای افرادی که قصد تحصیل در رشته‌های پزشکی، مهاجرت به کشورهای آلمانی‌زبان یا فعالیت در حوزه بهداشت و درمان را دارند، ضروری است. این واژگان نقش مهمی در ارتباط با بیماران، همکاران و درک اسناد پزشکی ایفا می‌کنند و تسلط بر آن‌ها موجب افزایش اعتماد به نفس و کارایی در محیط‌های حرفه‌ای خواهد شد.

در این مقاله، بیش از 45 واژه و عبارت پرکاربرد در مکالمات، فرم‌های بیمارستانی و جلسات تخصصی پزشکی آلمانی معرفی شده‌اند که با ترجمه و توضیح کاربردی همراه هستند. این اصطلاحات، پایه‌ای برای موفقیت در آزمون‌های زبان آلمانی، مصاحبه‌های کاری و موقعیت‌های واقعی پزشکی به شمار می‌روند..

موسسه زبان نگار با برگزاری دوره‌ زبان آلمانی با آموزش های تخصصی ویژه رشته‌های پزشکی، بستری حرفه‌ای برای علاقه‌مندان به مهاجرت، تحصیل یا اشتغال در مراکز درمانی آلمانی‌زبان فراهم کرده است. این دوره‌ها به‌صورت ترمیک، فشرده و خصوصی برگزار می‌شوند و تمرکز ویژه‌ای بر آموزش کاربردی اصطلاحات تخصصی پزشکی به زبان آلمانی دارند تا شما را برای آزمون‌های زبان، مصاحبه‌های کاری و موقعیت‌های بالینی به‌خوبی آماده کنند.

"تسلط بر اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی، نه‌تنها درها را به روی فرصت‌های شغلی و تحصیلی می‌گشاید، بلکه شما را به یک عضو مؤثر در تیم درمانی بین‌المللی تبدیل می‌کند."
درخواست مشاوره

اصطلاحات عمومی پزشکی به زبان آلمانی + تلفظ و ترجمه فارسی

برای یادگیری اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی، ابتدا باید با واژه‌ها و عبارات پایه‌ای مرتبط با حوزه درمان آشنا شوید. این اصطلاحات به‌ویژه برای کسانی که قصد مهاجرت، تحصیل در رشته‌های پزشکی یا کار در مراکز درمانی آلمانی‌زبان را دارند، بسیار ضروری و کاربردی هستند.

در ادامه، فهرستی از مهم‌ترین واژگان عمومی پزشکی آلمانی همراه با تلفظ فارسی و ترجمه آورده شده است:

واژه آلمانیتلفظ فارسیمعنای فارسیمثال کاربردی
der chirurgische Eingriffدِر شیقُگیشِ آین‌گِقیفجراحیDer chirurgische Eingriff ist notwendig. (این جراحی ضروری است.)
das Röntgenداس قِنْگْتِناشعه ایکسWir machen ein Röntgen vom Arm. (ما از بازو عکس‌برداری با اشعه ایکس می‌گیریم.)
der Chirurgدِ شیقوُگجراحDer Chirurg ist sehr erfahren. (این جراح بسیار با‌تجربه است.)
der Anästhesistدِر آنِسْتیزِستمتخصص بیهوشیDer Anästhesist erklärt die Narkose. (متخصص بیهوشی درباره بیهوشی توضیح می‌دهد.)
das Betäubungsmittelداس بِتایبونْگْزْمِتِلماده بیهوشیDas Betäubungsmittel wirkt schnell. (ماده بیهوشی سریع عمل می‌کند.)
die Medikamenteدی مِدیکامِنْتِهداروهاSie muss ihre Medikamente regelmäßig nehmen. (او باید داروهایش را منظم مصرف کند.)
das Blutداس بلوُتخونDer Patient hat viel Blut verloren. (بیمار خون زیادی از دست داده است.)
die Blutgefäße, Arterien und Venenدی بلوُت‌گِفِسِ، آتِقیِن و وِننرگ‌ها، سرخرگ‌ها، سیاهرگ‌هاDie Blutgefäße sind verengt. (رگ‌ها تنگ شده‌اند.)
der Bluttestدِ بلوت‌تِستآزمایش خونDer Arzt hat einen Bluttest angeordnet. (پزشک یک آزمایش خون تجویز کرده است.)
mit nüchternem Magenمیت نوشْتِنِم ماگْنبا شکم خالی / ناشتاDer Test muss mit nüchternem Magen gemacht werden. (آزمایش باید با شکم خالی انجام شود.)
eine Schieneآینه شیینِآتلDer Fuß wurde mit einer Schiene stabilisiert. (پا با یک آتل ثابت شده است.)
heilenهایْلِندرمان کردنDie Wunde heilt langsam. (زخم به آرامی بهبود می‌یابد.)
behandelnبِهانْدِلْندرمان کردن / معالجهDer Arzt behandelt den Patienten gut. (پزشک بیمار را به‌خوبی درمان می‌کند.)
die Behandlungsplanungدیه بِهاندِلونْگْس‌پلانونْگبرنامه درمانیDie Behandlungsplanung ist sehr wichtig. (برنامه درمانی بسیار مهم است.)
der Terminدِ تِرمینوقت ملاقات (پزشک)Ich habe einen Termin beim Zahnarzt. (من یک وقت ملاقات با دندانپزشک دارم.)
das Rezeptداس غِتْزِپْتنسخهDer Arzt schreibt ein Rezept für Antibiotika. (پزشک نسخه‌ای برای آنتی‌بیوتیک نوشت.)
das Antibiotikumداس آنتی‌بیوتیکومآنتی‌بیوتیکDas Antibiotikum muss dreimal täglich eingenommen werden. (آنتی‌بیوتیک باید سه‌بار در روز مصرف شود.)
entzündungshemmendاِنتْتسونْدونگس‌هِمِندضد التهابDas Medikament wirkt entzündungshemmend. (این دارو خاصیت ضد التهابی دارد.)
das Schmerzmittelداس شْمِرتْسْمیتِلمسکنSie bekommt ein starkes Schmerzmittel. (او یک مسکن قوی دریافت می‌کند.)
die Spritzeدیه شپقیتْسِتزریقDie Spritze wird ins Bein gesetzt. (تزریق در پای او انجام می‌شود.)

نکات کاربردی برای یادگیری واژگان پزشکی آلمانی

استفاده منظم از اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی در مکالمات روزمره، محیط کار و مطالعه، سرعت یادگیری شما را افزایش می‌دهد.

تمرین با جملات واقعی و نقش‌آفرینی در موقعیت‌های پزشکی (مثل مکالمه پزشک-بیمار) بسیار مؤثر است.

یادگیری این اصطلاحات نه‌تنها در جلسات درمانی، بلکه در آزمون‌های زبان آلمانی مخصوص رشته‌های پزشکی نیز بسیار کمک‌کننده خواهد بود.

مرتبط بخوانید: اصطلاحات زبان آلمانی [ آموزش جامع اصطلاحات آلمانی 2025]

با یادگیری و تمرین این اصطلاحات، می‌توانید در حوزه‌های مختلف پزشکی مانند جراحی، دارو، درمان‌های بیهوشی و دیگر تخصص‌ها، آگاهی بیشتری پیدا کنید.
درخواست مشاوره

اصطلاحات مربوط به آناتومی انسان

برای یادگیری اصطلاحات مربوط به آناتومی انسان به زبان آلمانی، آشنایی با واژه‌ها و عباراتی که مربوط به بخش‌های مختلف بدن است، بسیار مفید و ضروری است. این اصطلاحات نه تنها در حوزه‌های پزشکی و درمانی، بلکه در موقعیت‌های روزمره نیز کاربرد زیادی دارند. در اینجا تعدادی از اصطلاحات رایج آناتومی انسان در زبان آلمانی همراه با تلفظ و معنای فارسی آورده شده است:

واژه آلمانیتلفظ فارسیمعنای فارسیمثال کاربردی
der Kopfدِر کاپْفسرHaben Sie Kopfschmerzen? (آیا سردرد دارید؟)
das Augeداس آوگِچشمIch habe Schmerzen in meinem Auge. (من در چشمم درد دارم.)
die Naseدی نازهبینیMeine Nase ist verstopft. (بینی‌ام گرفته است.)
das Ohrداس اُئِگوشIch höre schlecht auf dem linken Ohr. (در گوش چپم ضعیف می‌شنوم.)
der Mundدِر مونْتدهانBitte öffnen Sie den Mund. (لطفاً دهانتان را باز کنید.)
der Halsدِر هالْسگردنIch habe Halsschmerzen. (گلویم درد می‌کند.)
die Schulterدی شولْتِرکتفMeine Schulter ist verspannt. (کتفم گرفته است.)
der Armدِر آرمبازوIch kann meinen Arm nicht heben. (نمی‌توانم بازویم را بالا ببرم.)
der Unterarmدِر اونتِ‌آرمساعدEr hat sich den Unterarm gebrochen. (ساعدش شکسته است.)
das Handgelenkداس هَنْت‌گِلِنْکمچ دستMein Handgelenk ist verstaucht. (مچ دستم رگ‌به‌رگ شده است.)
die Handدی هانْتدستMeine Hand tut weh. (دستم درد می‌کند.)
die Fingerدی فینگِرانگشتان دستIch habe einen Schnitt am Finger. (انگشتم بریده است.)
der Rumpfدِر رُومپْفتنه بدنDer Schmerz sitzt im Rumpfbereich. (درد در ناحیه تنه است.)
die Rippenدی ریپِندندهIch habe mir eine Rippe gebrochen. (یکی از دنده‌هایم شکسته است.)
der Unterleibدِر اونتِرلایبپایین‌تنه / شکمIch habe Schmerzen im Unterleib. (در پایین‌تنه‌ام درد دارم.)
der Rückenدِر روکنکمر / پشتMein Rücken tut seit Tagen weh. (پشتم چند روز است که درد می‌کند.)
die Wirbelsäuleدی ویربِل‌زویلهستون فقراتDie Wirbelsäule ist leicht gekrümmt. (ستون فقرات کمی خمیده است.)
der Haarausfallدِر ها‌آئوس‌فالریزش موIch leide unter starkem Haarausfall. (از ریزش شدید مو رنج می‌برم.)
der Oberschenkelدِر اُبِر‌شِنکِلرانMein Oberschenkel ist geprellt. (رانم کوفته شده است.)
das Hinterteilداس هینتِرتایْلباسنIch bin aufs Hinterteil gefallen. (روی باسنم افتادم.)
das Knieداس کْنیزانوMein Knie ist geschwollen. (زانویم متورم شده است.)
das Beinداس باینپا (از ران تا مچ)Ich habe Schmerzen im Bein. (در پا درد دارم.)
das Fußgelenkداس فوس‌گِلِنْکمچ پاIch habe mir das Fußgelenk verstaucht. (مچ پایم پیچ خورده است.)
der Fußدِر فوسپاMein Fuß tut weh. (پایم درد می‌کند.)
die Zehenدی تْسینانگشتان پاIch habe mir den Zeh gestoßen. (انگشت پایم را زده‌ام.)

🧠 نکات کاربردی:

یادگیری اصطلاحات آناتومی انسان به زبان آلمانی نه‌تنها برای دانشجویان رشته‌های پزشکی و پیراپزشکی ضروری است، بلکه برای هر کسی که قصد دارد در کشورهای آلمانی‌زبان زندگی یا کار کند، اهمیت زیادی دارد. در بسیاری از موقعیت‌های روزمره مانند مراجعه به پزشک، شرح علائم بیماری، یا توضیح آسیب‌های بدنی، دانستن این واژه‌ها می‌تواند شما را از سردرگمی نجات دهد.

اگر در حال طی کردن مسیر آموزش زبان آلمانی هستید، آشنایی با این دسته از واژگان تخصصی به شما کمک می‌کند تا دایره لغات خود را گسترش دهید و تسلط عملی‌تری در مکالمات واقعی به‌ویژه در موقعیت‌های اورژانسی یا درمانی پیدا کنید. این تمرین‌ها را می‌توانید به‌عنوان بخشی از یادگیری واژگان موضوعی در کلاس‌های زبان یا به‌صورت خودآموز تمرین کنید.

مرتبط بخوانید: یادگیری آلمانی در منزل، 11 تکنیک آموزش زبان آلمانی بصورت خودآموز

برای یادگیری این اصطلاحات و تسلط بیشتر در این زمینه، موسسه زبان نگار دوره‌های تخصصی زبان آلمانی پزشکی را برگزار می‌کند که می‌تواند در بهبود مهارت‌های زبانی شما در محیط‌های پزشکی و درمانی کمک کند.
درخواست مشاوره

اصطلاحات پزشکی: علائم، بیماری‌ها و مشکلات کلی

در زبان آلمانی، اصطلاحات پزشکی مرتبط با علائم و بیماری‌ها بخش مهمی از واژگان تخصصی هستند که نه تنها در محیط‌های درمانی، بلکه در زندگی روزمره و هنگامی که افراد نیاز به توضیح وضعیت سلامتی خود دارند، استفاده می‌شوند. در این بخش، به بررسی مهم‌ترین علائم، بیماری‌ها و مشکلات کلی می‌پردازیم که می‌تواند در تشخیص، درمان و توضیح شرایط سلامتی مؤثر باشد.

اصطلاحات پزشکی: علائم، بیماری‌ها و مشکلات کلی

واژه آلمانیتلفظ فارسیمعنای فارسیمثال کاربردی آلمانی و ترجمه فارسی
der Krebsدِ کْقیبْسسرطانDer Arzt hat mir gesagt, dass ich Krebs habe. پزشک به من گفت که من سرطان دارم.
die Zuckerkrankheitدی تْزوکَکخانْکهایتدیابتMenschen mit Zuckerkrankheit müssen Insulin spritzen. افرادی که دیابت دارند باید انسولین تزریق کنند.
die Allergienدیه آلِگیِنآلرژیIch habe Allergien gegen Pollen. من به گرده گل‌ها آلرژی دارم.
der Knochenbruchدِیِ کْنوخِن‌بوخشکستگی استخوانEr hat einen Knochenbruch am Bein. او شکستگی استخوان در پای خود دارد.
das Schleudertraumaداس شْلویدِتِخاوْماآسیب ناحیه گردنNach dem Unfall hatte ich ein Schleudertrauma. بعد از تصادف، آسیب ناحیه گردن داشتم.
RSI-Syndromآراِس‌آی‌زونْدُقومآسیب ناشی از کارRSI-Syndrom kann durch ständiges Tippen entstehen. آسیب ناشی از کار می‌تواند بر اثر تایپ مکرر ایجاد شود.
die Entzündungدیه اِنت‌زونْگدونْگالتهابDie Entzündung am Knie tut sehr weh. التهاب زانو خیلی دردناک است.
die Migräneدی میگقِنِهمیگرنIch kann heute nicht zur Arbeit kommen, ich habe Migräne. من امروز نمی‌توانم به محل کار بیایم، میگرن دارم.
die Grippeدیه گقیپِهآنفولانزاIch habe Grippe und liege im Bett. من آنفولانزا دارم و در تخت خوابم.
Es geht einem schlechtاِس گیت آینِم شْلِشْتسرماخوردگی (احساس ناخوشی)Es geht mir schlecht, ich glaube ich habe eine Erkältung. حالم خوب نیست، فکر کنم سرما خورده‌ام.
(heftige) Schmerzen(هافتیگه) شمِ اَتْسِندرد شدیدIch habe heftige Schmerzen im Rücken. من درد شدیدی در کمر دارم.
die Schmerzenدیه شمِ اَتْسِندردDie Schmerzen im Arm sind unerträglich. درد بازو غیرقابل تحمل است.
das Juckenداس یوکْنخارشMein Haut juckt nach dem Insektenstich. پوست من بعد از نیش حشره خارش می‌کند.
Schwindelig seinشویندِلیش زایْناحساس سرگیجهMir ist schwindelig, ich muss mich hinsetzen. سرگیجه دارم، باید بنشینم.
das Fieberداس فیبِتبIch habe Fieber und fühle mich sehr schwach. من تب دارم و احساس ضعف زیادی می‌کنم.
das Kältegefühlداس کَلتِگِفوِللرزBei Fieber hat man oft Kältegefühl. هنگام تب اغلب احساس لرز می‌شود.
die Schwellungدی شْوِلونگورمDie Schwellung am Fuß ist größer geworden. ورم پا بزرگ‌تر شده است.
die Schlaflosigkeitدی شْلافلوزیشکایْتبی خوابیSchlaflosigkeit beeinträchtigt die Lebensqualität. بی‌خوابی کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
das Kribbelnداسْ کقیبِناحساس سوزن سوزن شدنIch habe ein Kribbeln in den Händen. در دست‌هایم احساس سوزن سوزن شدن دارم.

نکات کاربردی:

آشنایی با این اصطلاحات در مسیر یادگیری زبان آلمانی، مخصوصاً در دوره‌های آنلاین زبان آلمانی که امکان تمرین و تعامل با مدرسین و هم‌کلاسی‌ها فراهم است، می‌تواند مهارت‌های گفتاری و شنیداری شما را به طور چشمگیری تقویت کند.

مرتبط بخوانید: راهنمای کامل تقویت مهارت های آلمانی برای تسلط به زبان آلمانی

این اصطلاحات نه تنها برای پزشکان، پرستاران و متخصصان درمانی ضروری است، بلکه برای هر کسی که در محیط‌های پزشکی یا درمانی با زبان آلمانی سر و کار دارد، اهمیت ویژه‌ای دارد.
درخواست مشاوره

اصطلاحات مربوط به سیستم تنفسی و بیماری‌های شایع آن

سیستم تنفسی یکی از سیستم‌های حیاتی بدن است که مسئول تأمین اکسیژن برای بدن و دفع دی‌اکسیدکربن است. این سیستم شامل ارگان‌هایی مانند ریه‌ها، نای، نایژه‌ها، و گلو است. در این بخش، به بررسی واژگان و اصطلاحات مربوط به سیستم تنفسی و بیماری‌های شایع آن می‌پردازیم.

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسیمثال کاربردی (آلمانی)ترجمه مثال
der Halsدِر هالْسگلو“Ich habe Halsschmerzen.”من گلودرد دارم.
die Lungenدی لونْگِنْریه“Die Lungen sind für die Atmung sehr wichtig.”ریه‌ها برای تنفس بسیار مهم هستند.
die Atemlosigkeitدی آتِملوزیشکایْتتنگی نفس“Er leidet unter Atemlosigkeit nach dem Sport.”او بعد از ورزش دچار تنگی نفس می‌شود.
das Keuchenداسْ کایْشْنخس خس سینه“Beim Atmen hört man ein Keuchen.”هنگام تنفس صدای خس خس شنیده می‌شود.
der Hustenدِ هوسْتْنسرفه“Der Patient hat einen trockenen Husten.”بیمار سرفه خشک دارد.
der Schleimدِ شْلایْمخلط“Der Husten geht mit Schleimproduktion einher.”سرفه همراه با تولید خلط است.
das Asthmaداسْ آسْتْماآسم“Menschen mit Asthma brauchen oft Medikamente.”افراد مبتلا به آسم اغلب دارو نیاز دارند.
die Bronchitisدیه بقونْشیتِسبرونشیت“Er hat Bronchitis und nimmt Antibiotika.”او برونشیت دارد و آنتی‌بیوتیک مصرف می‌کند.
die kollabierte Lungeدیه کالابیتِ لونگِهروی هم افتادگی ریه“Eine kollabierte Lunge erfordert sofortige Behandlung.”روی هم افتادگی ریه نیاز به درمان فوری دارد.

نکات کاربردی :

یادگیری واژگان تخصصی، مانند اصطلاحات سیستم تنفسی، بخش مهمی از تسلط بر زبان آلمانی است، مخصوصاً اگر در حوزه‌های پزشکی یا بهداشت فعالیت می‌کنید یا قصد مهاجرت دارید. با شرکت در کلاس خصوصی زبان آلمانی، می‌توانید به صورت کاملاً هدفمند و متناسب با نیازهای خود روی یادگیری این واژگان تمرکز کنید. این کلاس‌ها فرصت بی‌نظیری برای تمرین مکالمات واقعی و دریافت بازخورد تخصصی فراهم می‌کنند تا بتوانید در موقعیت‌های پزشکی با اطمینان کامل ارتباط برقرار کنید.

مرتبط بخوانید: زبان آلمانی برای مهاجرت: چطور مدرک زبان مورد نیاز رو بگیریم؟

آشنایی با این واژگان در زمینه مسائل پزشکی و بیماری‌های تنفسی به افراد کمک می‌کند تا بتوانند به راحتی مشکلات تنفسی خود را شناسایی کرده و در هنگام نیاز به درمان پزشکی، بهتر ارتباط برقرار کنند.
درخواست مشاوره

واژگان سیستم قلبی-عروقی

سیستم قلبی-عروقی مسئول پمپاژ خون در سراسر بدن است. این سیستم شامل قلب، رگ‌ها (سرخرگ‌ها و سیاهرگ‌ها) و سایر ساختارهای مرتبط است که گردش خون را امکان‌پذیر می‌سازند. در این بخش، به بررسی واژگان و مشکلات شایع سیستم قلبی-عروقی می‌پردازیم.

واژگان سیستم قلبی-عروقی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسیمثال کاربردی (آلمانی)ترجمه مثال
das Herzداس هِآتْزقلب“Das Herz pumpt das Blut durch den Körper.”قلب خون را در سراسر بدن پمپاژ می‌کند.
die Lungenدی لونگِنریه“Die Lungen versorgen das Blut mit Sauerstoff.”ریه‌ها خون را با اکسیژن تغذیه می‌کنند.
die Arterienدی آتِریِنسرخرگ“Die Arterien transportieren sauerstoffreiches Blut.”سرخرگ‌ها خون غنی از اکسیژن را منتقل می‌کنند.
die Venenدی وِنِنرگ (سیاهرگ)“Die Venen führen das sauerstoffarme Blut zurück zum Herz.”سیاهرگ‌ها خون کم‌اکسیژن را به قلب برمی‌گردانند.
die Herzklappeدی هِرتس‌کلاپّهدریچه قلب“Die Herzklappen verhindern den Rückfluss des Blutes.”دریچه‌های قلب از برگشت خون جلوگیری می‌کنند.
die Blutgruppeدی بلوُت‌گروپهگروه خونی“Meine Blutgruppe ist A.”گروه خونی من A است.
der Schlaganfallدِ شلاگ‌آن‌فالسکته مغزی“Ein Schlaganfall kann zu Lähmungen führen.”سکته مغزی می‌تواند باعث فلج شود.
der Herzinfarktدِ هِرتس‌اینفاکتحمله قلبی“Er hatte einen Herzinfarkt und wurde ins Krankenhaus gebracht.”او حمله قلبی داشت و به بیمارستان منتقل شد.
geschwollene Beineگشْفُولِنه باینهتورم پاها“Geschwollene Beine können auf Herzprobleme hinweisen.”تورم پاها ممکن است نشانه مشکلات قلبی باشد.
der hohe Blutdruckدِر هوئه بلوُت‌دروکفشار خون بالا“Hoher Blutdruck erhöht das Risiko für Herzkrankheiten.”فشار خون بالا ریسک بیماری‌های قلبی را افزایش می‌دهد.
das Herzklopfenداس هِرتس‌کلوپفنتپش قلب“Nach dem Sport spürte er starkes Herzklopfen.”بعد از ورزش، تپش قلب شدیدی احساس کرد.
Schmerzen in der Brustشمِرتسن این دِر بِرستدرد قفسه سینه“Schmerzen in der Brust sollten sofort untersucht werden.”درد قفسه سینه باید فوری بررسی شود.

نکات کاربردی: 

یادگیری دقیق و کاربردی واژگان تخصصی سیستم قلبی-عروقی، به ویژه برای کسانی که در حوزه پزشکی، پرستاری، یا مراقبت‌های بهداشتی فعالیت دارند یا قصد مهاجرت تحصیلی و کاری به کشورهای آلمانی‌زبان را دارند، بسیار حیاتی است.

مرتبط بخوانید: سطح زبان و مدارک لازم برای ویزای آلمان:، مهاجرت، تحصیل و کار

موسسه زبان نگار در این زمینه دوره‌های تخصصی را برای علاقمندان به یادگیری زبان پزشکی آلمانی ارائه می‌دهد تا دانش‌آموزان بتوانند در موقعیت‌های مختلف پزشکی به‌خوبی ارتباط برقرار کنند.
درخواست مشاوره

واژگان دستگاه گوارشی

دستگاه گوارشی یکی از سیستم‌های پیچیده بدن است که وظیفه آن هضم و جذب مواد غذایی است. این سیستم شامل چندین عضو است که غذا را از دهان به معده و سپس به روده‌ها منتقل می‌کند. هضم مواد غذایی در این اعضا انجام می‌شود و مواد مغذی به خون جذب می‌شوند. در این بخش، به واژگان و مشکلات شایع مربوط به دستگاه گوارشی پرداخته می‌شود.

واژگان مرتبط با دستگاه گوارشی و مشکلات

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسیمثال کاربردی (به آلمانی)ترجمه فارسی مثال
der Halsدِر هالْسگلوDer Hals tut beim Schlucken weh.هنگام بلعیدن، گلو درد می‌کند.
die Speiseröhreدی شْپایزِقوقِهمریDie Speiseröhre transportiert das Essen.مری غذا را منتقل می‌کند.
der Magenدِ ماگِنمعدهMein Magen fühlt sich heute unwohl an.معده‌ام امروز احساس ناخوشایندی دارد.
der Dünndarmدِ دوُنْدامروده کوچکIm Dünndarm werden die Nährstoffe aufgenommen.در روده کوچک مواد مغذی جذب می‌شوند.
der Dickdarmدِ دیکْدامروده بزرگDer Dickdarm entzieht dem Essen Wasser.روده بزرگ آب را از غذا جذب می‌کند.
die Gallenblaseدی گالِنبْلازِکیسه صفراDie Gallenblase speichert die Galle.کیسه صفرا صفرا را ذخیره می‌کند.
die Bauchspeicheldrüseدی باوخ‌شْپایْشِل‌دقوزِپانکراسDie Bauchspeicheldrüse produziert Enzyme.پانکراس آنزیم تولید می‌کند.
die Leberدی لِیبِهکبدDie Leber filtert Schadstoffe aus dem Blut.کبد سموم را از خون تصفیه می‌کند.
der Mastdarmدِ ماسْتْدامراست رودهDer Mastdarm speichert den Stuhl.راست روده مدفوع را ذخیره می‌کند.
die Fäkalienدی فِکالیِنمدفوعDie Fäkalien werden ausgeschieden.مدفوع دفع می‌شود.
die Verdauungدی فِرداؤونگگوارشDie Verdauung beginnt im Mund.گوارش در دهان شروع می‌شود.
der Stuhlgangدِ اِشْتولْگانْگحرکت رودهRegelmäßiger Stuhlgang ist wichtig.حرکت منظم روده اهمیت دارد.
SchluckenشْلوکْنبلعSchlucken fällt mir schwer.بلعیدن برای من سخت است.
ErbrechenاِبْقیشِناستفراغEr musste sich mehrmals erbrechen.او چند بار استفراغ کرد.
die Übelkeitدی اوبِکایْتحالت تهوعDie Übelkeit verschwand nach dem Essen.حالت تهوع بعد از غذا خوردن از بین رفت.
die Verstopfungدی فِشْتُپ‌فونْگیبوستBei Verstopfung sollte man viel trinken.در یبوست باید زیاد آب نوشید.
der Durchfallدِ دوشْفالاسهالDurchfall kann gefährlich sein.اسهال می‌تواند خطرناک باشد.
das Geschwürداسْ گُشوُوزخم معدهDas Geschwür verursacht starke Schmerzen.زخم معده درد شدیدی ایجاد می‌کند.
der Leistenbruchدِ لایْسْتِن‌بِقوخفتقEin Leistenbruch muss operiert werden.فتق باید جراحی شود.
die Gallensteineدی گالِن‌اِشتایْنِهسنگ صفراGallensteine können sehr schmerzhaft sein.سنگ صفرا می‌تواند بسیار دردناک باشد.

یادگیری واژگان مرتبط با دستگاه گوارشی نقش بسیار مهمی در حوزه‌های پزشکی و سلامت دارد، به‌ویژه برای افرادی که در رشته‌های پزشکی، پرستاری یا سایر شاخه‌های سلامت تحصیل می‌کنند یا قصد مهاجرت و کار در کشورهای خارجی را دارند. آشنایی دقیق با این اصطلاحات به تسهیل ارتباط با بیماران و همکاران پزشکی کمک می‌کند و امکان تشخیص دقیق‌تر مشکلات گوارشی را فراهم می‌سازد. همچنین، این دانش تخصصی برای موفقیت در آزمون‌های زبان تخصصی پزشکی و تعامل مؤثر در محیط‌های درمانی بین‌المللی ضروری است. به طور کلی، تسلط بر این واژگان، پایه‌ای برای ارائه مراقبت‌های بهداشتی با کیفیت و ارتقای حرفه‌ای در زمینه سلامت است.

مرتبط بخوانید: راهنمای زبان برای مهاجرت به آلمان | از کلاس تا آزمون 2025

موسسه زبان نگار دوره‌های تخصصی زبان پزشکی آلمانی را برگزار می‌کند تا افراد بتوانند در این زمینه مهارت‌های خود را تقویت کنند.
درخواست مشاوره

واژگان سیستم عصبی

سیستم عصبی بدن انسان مسئول هماهنگی و کنترل فعالیت‌های مختلف بدن است. این سیستم شامل مغز، نخاع و اعصاب است که اطلاعات را از قسمت‌های مختلف بدن به مغز منتقل کرده و پاسخ‌های لازم را صادر می‌کند. سیستم عصبی به دو بخش عمده تقسیم می‌شود: سیستم عصبی مرکزی و سیستم عصبی محیطی.

واژگان سیستم عصبی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسیمثال کاربردی
die Nervenدی نِفْناعصابSchmerzen in den Nerven können Taubheit oder Kribbeln verursachen.
(درد در اعصاب می‌تواند باعث بی‌حسی یا سوزن‌سوزن شدن شود.)   
das Gehirnداسْ گِه‌هیُنمغزDas Gehirn steuert alle Funktionen unseres Körpers.
(مغز تمام عملکردهای بدن ما را کنترل می‌کند.)   
das Rückenmarkداس قوکِنْماکنخاعVerletzungen am Rückenmark können zu Lähmungen führen.
(آسیب به نخاع می‌تواند منجر به فلج شود.)   
die Neuropathieدی نووراپاتیآسیب عصبیNeuropathie verursacht Schmerzen und Schwäche in den Gliedmaßen.
(آسیب عصبی باعث درد و ضعف در اندام‌ها می‌شود.)   
der Schlaganfallدِر شلاگانه‌فالسکته مغزیEin Schlaganfall kann das Gehirn schwer schädigen.
(سکته مغزی می‌تواند مغز را به شدت آسیب بزند.)   
die Alzheimer-Krankheitدی آلتسهایمر کرانک‌هایتبیماری آلزایمرAlzheimer beeinträchtigt das Gedächtnis und die Denkfähigkeit.
(آلزایمر حافظه و توانایی تفکر را مختل می‌کند.)   
die Parkinson-Krankheitدی پارکینسون کرانک‌هایتبیماری پارکینسونParkinson verursacht Zittern und Bewegungsstörungen.
(پارکینسون باعث لرزش و اختلالات حرکتی می‌شود.)   
die Reflexeدی رِف‌لِکسهرفلکس‌هاReflexe sind automatische Reaktionen des Nervensystems.
(رفلکس‌ها واکنش‌های خودکار سیستم عصبی هستند.)   
die Querschnittslähmungدی کوئرشنی‌شت لِهمونگفلج نخاعیEine Querschnittslähmung tritt nach einer Rückenmarksverletzung auf.
(فلج نخاعی پس از آسیب نخاع رخ می‌دهد.)   
die Bandscheibeدی باندشایبِهدیسک کمرEine beschädigte Bandscheibe kann starke Rückenschmerzen verursachen.
(دیسک کمر آسیب‌دیده می‌تواند درد شدید کمر ایجاد کند.)   
آگاهی از واژگان و مشکلات سیستم عصبی به ویژه برای کسانی که به دنبال یادگیری زبان آلمانی در زمینه پزشکی یا علوم اعصاب هستند، مفید است. این اطلاعات می‌تواند به درک بهتر مسائل پزشکی مربوط به سیستم عصبی و درمان‌های مختلف کمک کند.
درخواست مشاوره

واژگان سیستم ادراری

سیستم ادراری مسئول تصفیه و حذف مواد زائد از خون و همچنین تنظیم میزان آب و مواد معدنی در بدن است. این سیستم شامل کلیه‌ها، مثانه، مجاری ادراری و سیستم عصبی مرتبط با آن‌ها است. کلیه‌ها خون را فیلتر کرده و ادرار تولید می‌کنند که از طریق مثانه و مجاری ادراری از بدن خارج می‌شود.

اصطلاحات مرتبط با سیستم ادراری

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسیمثال کاربردی
die Niereدی نیقِهکلیهDie Nieren filtern das Blut und produzieren den Urin.
(کلیه‌ها خون را فیلتر کرده و ادرار تولید می‌کنند.)   
die Blaseدی بلازِهمثانهDie Blase speichert den Urin bis zum Wasserlassen.
(مثانه ادرار را تا زمان دفع نگه می‌دارد.)   
der Urinدِ اُقینادرارDer Urin enthält Abfallstoffe und überschüssiges Wasser.
(ادرار شامل مواد زائد و آب اضافی است.)   
der Geruchدِر گِقوخبوی ادرارEin unangenehmer Geruch des Urins kann auf eine Infektion hinweisen.
(بوی ناخوشایند ادرار ممکن است نشان‌دهنده عفونت باشد.)   
die Farbeدی فابِهرنگ ادرارDie Farbe des Urins kann durch Ernährung oder Krankheiten beeinflusst werden.
(رنگ ادرار می‌تواند تحت تأثیر تغذیه یا بیماری‌ها باشد.)   
die Infektionدیه اینفِکِتْزیونعفونتEine Harnwegsinfektion verursacht Schmerzen beim Wasserlassen.
(عفونت مجاری ادراری باعث درد هنگام ادرار کردن می‌شود.)   
die Nierensteineدی نیقِن‌اِشْتایْنهسنگ کلیهNierensteine können starke Schmerzen im unteren Rücken verursachen.
(سنگ کلیه می‌تواند درد شدید در کمر ایجاد کند.)   
die Harninkontinenzدیه هانینْکونْتینِنْتْزبی‌اختیاری ادرارHarninkontinenz führt zu unkontrolliertem Urinverlust.
(بی‌اختیاری ادرار باعث نشت غیرقابل کنترل ادرار می‌شود.)   

 

برای افرادی که در حال یادگیری زبان آلمانی در حوزه پزشکی یا درمان‌های مرتبط با سیستم ادراری هستند، آشنایی با این واژگان و علائم می‌تواند بسیار مفید باشد. این اطلاعات به افراد کمک می‌کند تا به راحتی با شرایط پزشکی مختلف در این حوزه آشنا شوند. موسسه زبان نگار دوره‌های تخصصی زبان آلمانی پزشکی را نیز ارائه می‌دهد که می‌تواند به افراد در این زمینه کمک کند.
درخواست مشاوره

واژگان سیستم تولید مثل

سیستم تولید مثل انسان مسئول تولید مثل و تولد نسل جدید است. این سیستم شامل اندام‌های داخلی و خارجی است که در مردان و زنان متفاوت می‌باشد. در مردان، این سیستم عمدتاً شامل آلت تناسلی، بیضه‌ها و دستگاه‌های مربوط به تولید اسپرم است. در زنان، سیستم تولید مثل شامل رحم، تخمدان‌ها و لوله‌های فالوپ است که مسئول تولید تخمک و فراهم کردن محیطی برای رشد جنین هستند.

واژگان مرتبط با سیستم تولید مثل

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسیمثال کاربردی
der Penisدِ پنِیسآلت تناسلیآلت تناسلی در انزال نقش دارد.
Der Penis spielt eine Rolle bei der Ejakulation.   
die Hodenدی هودْنبیضهبیضه‌ها اسپرم تولید می‌کنند.
Die Hoden produzieren Sperma.   
das Spermaداسْ شْپِرمااسپرماسپرم به تخمک برای باروری کمک می‌کند.
Das Sperma hilft bei der Befruchtung der Eizelle.   
die Brüsteدی بقوسْتِهسینهسینه‌ها شیر برای نوزاد تولید می‌کنند.
Die Brüste produzieren Milch für das Baby.   
die Scheideدی شایْدِهواژنواژن بخشی از سیستم تولید مثل زن است.
Die Scheide ist Teil des weiblichen Fortpflanzungssystems.   
die Gebärmutterدی گِبِیِه موتِرحمجنین در رحم رشد می‌کند.
Der Fötus wächst in der Gebärmutter.   
die Menstruationدیه مِنسْتُق‌آتسیونقاعدگی زنانهقاعدگی معمولاً هر ماه اتفاق می‌افتد.
Die Menstruation findet normalerweise jeden Monat statt.   
die Eileiterدیه آیْلایْتِرلوله فالوپتخمک از طریق لوله فالوپ به رحم منتقل می‌شود.
Die Eizelle wird durch die Eileiter zur Gebärmutter transportiert.   
die Schwangerschaftدی شْوانگِرْشافْتبارداریبارداری حدود ۹ ماه طول می‌کشد.
Die Schwangerschaft dauert normalerweise etwa neun Monate.   
das Eiداس آیتخمکتخمک در تخمدان‌ها تولید می‌شود.
Das Ei wird in den Eierstöcken produziert.   
die Unfruchtbarkeitدی اون‌فخوخت‌باکایْتناباروریناباروری می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد.
Unfruchtbarkeit kann verschiedene Ursachen haben.   
die Erektionsstörungenدیه اقِکْتْسی‌اون‌شْتوقونگِناختلال نعوظاختلال نعوظ باعث مشکلات جنسی می‌شود.
Erektionsstörungen können sexuelle Probleme verursachen.   
der Ausflussدِر آوسْ‌فْلوسترشحترشح غیرطبیعی ممکن است نشانه عفونت باشد.
Ungewöhnlicher Ausfluss kann ein Zeichen einer Infektion sein.   
این توضیحات کمک می‌کند تا با واژگان و مفاهیم مرتبط با سیستم تولید مثل، علائم و مشکلات آن آشنا شوید.
درخواست مشاوره

واژگان مرتبط با دندان و دندان پزشکی

در اینجا یک لیست از واژگان و عبارات مهم مربوط به دندانپزشکی به زبان آلمانی به همراه معانی و تلفظ‌های فارسی آن‌ها آورده شده است. این عبارات می‌توانند در ارتباط با مسائل مختلف دندانپزشکی، از جمله درمان‌ها، مشکلات دندانی، و عبارات رایج در دندانپزشکی مفید باشند.

واژگان مرتبط با دندان

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
der Zahnدِیِ تْزْاندندان
der Zahnschmelzدیِ تْزان‌شْمِلْتْسمینای دندان
das Zahnmarkداسْ زانْ‌ماکپالپ (اعصاب)
die Wurzelدی وُوتْسِلریشه
das Zahnfleischداسْ زان‌فلایْشلثه
der Knochenدِ کنوخِنْاستخوان
untere Zähneاونتِقِه تْزینِهدندان پایین
obere Zähneاُبِقِه تْزینِهدندان بالا
der Schneidezahnدِ شْنایدِه‌زایْندندان قدامی
der Prämolar/der vordere Backenzahnدِیِ پْخیمولا/دِی فوردِقِه بَکِن‌ْزاندندان آسیاب کوچک
der Backenzahnدِیِ بَکِنْ‌زاندندان آسیاب
der Weisheitszahnدِ وایزهایْتْسْ‌تْزاندندان عقل

رویه‌های دندانپزشکی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
das Zahnziehenداسْ زانْ‌تْزیِنکشیدن دندان
die Wurzelkanalbehandlungدی وُتْسِل‌ْکانال‌بِهانْدلونْگدرمان ریشه یا روت کانال (درمان عصب کشی)
die Füllungدی فولونْگپر کردن دندان
das Amalgamداس آمالْگامآمالگام
der Komposit (“weiße Füllung”)دِیَ کامپوزیت (“وایْسِه فولونْگ”)کامپوزیت
die Zahnaufhellungدی تْزان‌آوْفِه‌لونگسفید کردن دندان
die Kieferorthopädieدی کیفِه اُتوپِدیارتودنسی
die Kroneدی کْقونِهتاج دندان
die Keramikkroneدی کِقامیک‌کقونِهروکش سرامیکی
die Zahnprotheseدی تْزان‌پُوتِزِهدندان مصنوعی
die Brückeدی بقوکِهپل دندان مصنوعی
das Zähneputzenداس زیْنِه‌پوتْسِنتمیز کردن دندان، جرم گیری
die Zahnbürsteدی تْزان‌بوسْتهمسواک
die Aufbissschieneدی اَوفْبیس‌شینِهمحافظ شبانه دندان
die Panorama-Röntgenaufnahmeدی پانوقاما-قِنْتگِن‌اوفْنامَهعکس برداری پانورامیک
das Röntgenداس قِنْتگِناشعه ایکس

مشکلات و بیماری‌های دندانی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
die Karies (die Zahnfäule)دی کاقیِس (دی تْزان‌فویْله)کرم خوردگی (پوسیدگی دندان)
die Zahnmarkentzündungدی تْزان‌ماکِنْ تْزونْگالتهاب پالپ دندان
der Abszess, die Schwellungدِ آپْسِس، دی شْوِلونْگآبسه، تورم
die Zahnfleischschwellungدی تْزان‌فلایْشْ‌شوِلونْگالتهاب لثه
die Schmerzenدی شْمَتْسِندرد
weh tunوِه تونصدمه دیدن
blutenبلوتْنخونریزی کردن

عبارات رایج در دندانپزشکی

عبارتتلفظ فارسیمعنی فارسی
Ich muss zum Notzahnarztایش موس تْزوم نوتزان‌آتْزتْمن به یک وقت اورژانسی نیاز دارم.
Ich habe Zahnschmerzen/Mein Zahn tut wehایش هابِه زان‌ْشمَتْسن/مایْن زانْ تْوت وِیدندانم آسیب دید.
Ich habe einen Abszessایش هابه اینِن آپستِزِسمن (دندان) آبسه کردم.
Meine Zahnprothese ist locker und mein Zahnfleisch tut wehماینِه تْزان‌پوتِزه اِست لوکِه اونْد مایْن زان‌ْفلایْش توت وِیدندان مصنوعی ام لق شده و لثه ام درد می‌کند.
Meine Krone ist abgefallenماینِه کخونِه است اَبْگه‌فالِنتاج دندانم افتاده است.
Ich habe Zahnfleischblutung, wenn ich mir die Zähne putzeایش هابه تْزان‌فلایْشبلوتونْگ، وِن ایش می دی تْزینِه‌پوتْسِهوقتی دندان‌هایم را مسواک می‌زنم لثه‌ام خونریزی می‌کند.
Meine Zähne reagieren empfindlich auf Kälte, auf Wärmeماینِه تْزینه قی‌آگیقِن اِمپفِیندلیش آف کالْتِه، آف وَامِهدندان‌هایم به سرما و گرما حساس هستند.
این فهرست می‌تواند به شما در یادگیری واژگان و عبارات پرکاربرد دندانپزشکی کمک کند. این واژگان به‌ویژه برای افرادی که قصد دارند در زمینه دندانپزشکی به زبان آلمانی ارتباط برقرار کنند، مفید خواهند بود.
درخواست مشاوره

سخن پایانی

در دنیای امروز، آشنایی با اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی برای متخصصان و دانشجویان پزشکی که به دنبال ارتقاء مهارت‌های خود و تعامل مؤثر در محیط‌های علمی و درمانی هستند، امری ضروری است. تسلط بر این اصطلاحات نه‌تنها به درک بهتر متون و مقالات علمی کمک می‌کند، بلکه به ایجاد ارتباطات مؤثر و بهبود عملکرد در محیط‌های حرفه‌ای نیز می‌افزاید. با استفاده از منابع آموزشی مناسب، از جمله کلاس آموزش زبان آلمانی، بصورت آنلاین، حضوری و خصوصی  می‌توانید به‌آسانی این اصطلاحات را یاد بگیرید و توانایی‌های زبانی خود را در زمینه پزشکی تقویت کنید. امیدواریم که با بهره‌برداری از این مقاله و روش‌های پیشنهادی، در یادگیری و به‌کارگیری اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی موفق باشید.

برای تقویت بیشتر مهارت‌های زبان آلمانی خود و یادگیری دقیق‌تر اصطلاحات پزشکی، می‌توانید از دوره‌های تخصصی موسسه زبان نگار استفاده کنید که با متدهای روز و اساتید مجرب، در زمینه آموزش زبان آلمانی به شما کمک می‌کند.