یادگیری زبان آلمانی، تنها محدود به گرامر و لغات پایه نیست. یکی از مهمترین و درعینحال جذابترین بخشهای آموزش زبان آلمانی، تسلط بر اصطلاحات زبان آلمانی است. این اصطلاحات که اغلب در مکالمات روزمره، فیلمها، سریالها و حتی متون غیررسمی به کار میروند، به زبانآموزان کمک میکنند تا ارتباطی طبیعیتر، روانتر و نزدیکتر به زبان مادری آلمانیزبانان برقرار کنند.
در دنیای امروز که ارتباطات بینالمللی و مهاجرت به کشورهای آلمانیزبان افزایش یافته، دانستن اصطلاحات آلمانی پرکاربرد نه تنها باعث ارتقای مهارت مکالمه میشود، بلکه موجب درک عمیقتر فرهنگ و نحوه تفکر مردم آلمانیزبان خواهد شد. بسیاری از این اصطلاحات دارای معانی غیرمستقیم یا استعاری هستند که بدون آشنایی قبلی، درک آنها دشوار خواهد بود. به همین دلیل، آموزش اصولی و جامع اصطلاحات در کنار ترجمه دقیق و مثالهای کاربردی، امری ضروری است.
در این مقاله، قصد داریم مجموعهای از مهمترین اصطلاحات زبان آلمانی را بهصورت طبقهبندیشده و کاربردی ارائه دهیم؛ همراه با ترجمه فارسی، نکات تلفظ، و مثالهایی از مکالمات روزمره. اگر در مسیر یادگیری زبان آلمانی هستید و میخواهید مانند یک بومی صحبت کنید
درخواست مشاوره
اصطلاحات روزمره (Alltagsausdrücke)
یکی از کلیدیترین بخشهای یادگیری زبان آلمانی، آشنایی و تسلط بر اصطلاحات زبان آلمانی در زندگی روزمره یا همان Alltagsausdrücke است. این دسته از اصطلاحات، عباراتی هستند که بهطور مکرر در گفتوگوهای روزمره آلمانیزبانان مورد استفاده قرار میگیرند و برای زبانآموزان مبتدی تا پیشرفته، نقش حیاتی در تقویت مهارت مکالمه ایفا میکنند.
استفاده از اصطلاحات آلمانی پرکاربرد نهتنها باعث روانتر شدن گفتوگوهای شما میشود، بلکه اعتماد به نفس در برقراری ارتباط را نیز افزایش میدهد. این عبارات در موقعیتهای مختلف از جمله سلام و احوالپرسی، تشکر، خداحافظی، پرسش درباره قیمت و حتی ابراز احساسات مورد استفاده قرار میگیرند.
مرتبط بخوانید: اصطلاحات احوالپرسی به زبانهای مختلف + جملات کاربردی
در ادامه، به معرفی ۱۰ مورد از مهمترین و رایجترین اصطلاحات روزمره زبان آلمانی همراه با ترجمه فارسی و توضیح کاربرد هر یک میپردازیم:
شماره | اصطلاح آلمانی | ترجمه فارسی | کاربرد و مثال |
1 | Guten Morgen! | صبح بخیر! | هنگام صبح برای خوشآمدگویی استفاده میشود. |
2 | Wie geht’s? | حالت چطور است؟ | سوال رایج برای احوالپرسی دوستانه. |
3 | Alles klar? | همه چیز مرتب است؟ | برای دریافت تایید یا اطمینان از درستی موضوعی. |
4 | Tschüss! | خداحافظ! | خداحافظی غیررسمی در مکالمات دوستانه. |
5 | Es tut mir leid. | متاسفم / معذرت میخواهم. | برای ابراز پشیمانی یا عذرخواهی. |
6 | Vielen Dank! | بسیار متشکرم! | برای قدردانی و تشکر مودبانه. |
7 | Kein Problem! | مشکلی نیست! | پاسخ دوستانه به تشکر یا عذرخواهی. |
8 | Wie viel kostet das? | این چقدر هزینه دارد؟ | پرسیدن قیمت در خرید و فروش. |
9 | Ich habe Hunger. | من گرسنهام. | بیان احساس گرسنگی. |
10 | Was machst du? | چه کار میکنی؟ | سوالی برای پرسش درباره فعالیت فعلی فرد. |
تسلط بر این اصطلاحات زبان آلمانی به شما کمک میکند تا گفتوگوهای روزمره را بهتر درک کرده و خودتان نیز بهصورت روانتر صحبت کنید. همچنین این مهارت، درک شما را از فرهنگ گفتاری مردم آلمان ارتقا میدهد و زمینهساز موفقیت در روابط اجتماعی، مهاجرت و حتی محیطهای کاری میشود.
اگر در مسیر یادگیری زبان آلمانی هستید و به دنبال تقویت مهارتهای گفتاری خود میباشید، مؤسسه زبان نگار با ارائه دورههای تخصصی آموزش زبان آلمانی، همراه با آموزش کاربردی اصطلاحات و مکالمات واقعی، شما را در رسیدن به این هدف یاری خواهد کرد.
مرتبط بخوانید: بهترین روش شروع یادگیری آلمانی بین 2 تا 4 ماه
درخواست مشاوره
اصطلاحات رسمی (Formelle Ausdrücke)
استفاده از این اصطلاحات رسمی در زبان آلمانی در محیطهای حرفهای به شما کمک میکند تا روابط کاری مؤثرتر و موفقتری برقرار کنید. این عبارات، پایهای برای رفتار حرفهای در فرهنگ آلمانی محسوب میشوند و یادگیری آنها میتواند موقعیتهای ارتباطی و شغلی شما را به شکل چشمگیری ارتقاء دهد.
شماره | اصطلاح آلمانی | ترجمه فارسی | کاربرد و مثال |
1 | Guten Tag! | روز بخیر! | سلام رسمی روزانه، مناسب در محیطهای کاری |
2 | Wie kann ich Ihnen helfen? | چگونه میتوانم به شما کمک کنم؟ | در مکالمات حرفهای برای ارائه کمک |
3 | Es freut mich, Sie kennenzulernen. | خوشحالم که با شما آشنا میشوم. | هنگام معرفی رسمی در جلسات یا مراسم |
4 | Darf ich um Ihre Meinung bitten? | میتوانم نظر شما را بپرسم؟ | در هنگام مشورتخواهی محترمانه |
5 | Entschuldigen Sie bitte. | لطفاً معذرت میخواهم. | برای عذرخواهی رسمی و مودبانه |
6 | Vielen Dank für Ihre Zeit. | از وقت شما سپاسگزارم. | قدردانی در مکاتبات یا جلسات رسمی |
7 | Ich würde gerne einen Termin vereinbaren. | تمایل دارم یک قرار ملاقات هماهنگ کنم. | درخواست رسمی برای تعیین جلسه |
8 | Könnten Sie mir bitte weiterhelfen? | میتوانید لطفاً به من کمک کنید؟ | در هنگام درخواست اطلاعات یا راهنمایی |
9 | Ich schätze Ihre Hilfe sehr. | از کمک شما بسیار سپاسگزارم. | تشکر محترمانه و رسمی |
10 | Ich freue mich auf Ihre Antwort. | مشتاق دریافت پاسخ شما هستم. | در انتهای نامهها یا ایمیلهای رسمی |
اگر قصد دارید این مهارتها را بهصورت ساختاریافته و اصولی بیاموزید، موسسه زبان نگار با برگزاری کلاس های آموزش زبان آلمانی، اساتید مجرب، و تمرکز بر آموزش کاربردی مکالمه رسمی و غیررسمی، بهترین گزینه برای شروع یا تقویت مسیر یادگیری شما خواهد بود.
مرتبط بخوانید: مکالمه روزمره آلمانی، 95 اصطلاح ضروری مکالمات روزمره
درخواست مشاوره
اصطلاحات عاطفی (Emotionale Ausdrücke)
در مسیر آموزش زبان آلمانی، تسلط بر اصطلاحات عاطفی یکی از مهمترین ابزارهایی است که به شما کمک میکند تا احساسات، هیجانات و حالات درونی خود را بهطور دقیق و طبیعی بیان کنید. این نوع از اصطلاحات زبان آلمانی نقش کلیدی در ارتباطات روزمره، مکالمات دوستانه، روابط عاطفی و حتی در بیان موقعیتهای روحی و روانی ایفا میکنند.
اگرچه ساختار گرامری زبان آلمانی ممکن است در ابتدا خشک و رسمی به نظر برسد، اما با یادگیری اصطلاحات عاطفی در زبان آلمانی، میتوانید ارتباطاتی انسانیتر، گرمتر و مؤثرتر ایجاد کنید. این اصطلاحات بهویژه زمانی مفید هستند که بخواهید خوشحالی، ناراحتی، خشم، اضطراب، دلتنگی یا افتخار را در گفتگوهایتان بیان کنید.
در جدول زیر با 10 نمونه از پرکاربردترین اصطلاحات عاطفی در زبان آلمانی آشنا میشوید:
شماره | اصطلاح آلمانی | ترجمه فارسی | کاربرد و مثال |
1 | Ich bin so glücklich! | من خیلی خوشحالم! | برای بیان شادی و رضایت |
2 | Ich fühle mich traurig. | احساس غمگینی میکنم. | هنگام ناراحتی یا دلتنگی |
3 | Das macht mich wütend. | این من را عصبانی میکند. | برای بیان خشم یا اعتراض |
4 | Ich bin so aufgeregt! | من خیلی هیجانزدهام! | قبل از رویدادهای مهم یا خاص |
5 | Es tut mir leid. | متأسفم. | ابراز پشیمانی یا عذرخواهی عاطفی |
6 | Ich bin enttäuscht. | من ناامیدم. | بیان دلشکستگی یا عدم رضایت |
7 | Du machst mich glücklich! | تو من را خوشحال میکنی! | ابراز احساس مثبت به شخص مقابل |
8 | Ich habe Angst. | من میترسم. | بیان ترس یا اضطراب |
9 | Ich bin sehr stolz auf dich. | به تو افتخار میکنم. | بیان تحسین یا حمایت عاطفی |
10 | Ich kann es kaum erwarten! | نمیتوانم صبر کنم! | برای ابراز اشتیاق به اتفاقی در آینده |
یادگیری و استفاده صحیح از این اصطلاحات عاطفی آلمانی نهتنها دایره واژگان شما را گسترش میدهد، بلکه به شما کمک میکند تا در موقعیتهای گوناگون، احساسات خود را بدون ابهام و به شکلی تأثیرگذار منتقل کنید.
اگر علاقهمند هستید که زبان آلمانی را بهگونهای یاد بگیرید که بتوانید در موقعیتهای واقعی، از جمله روابط شخصی یا محیطهای دوستانه، بهراحتی احساسات خود را ابراز کنید، دورههای تخصصی آموزش زبان آلمانی، درآموزشگاه زبان آلمانی نگار تهران بهترین انتخاب برای شماست. این دورهها با تمرکز بر مکالمه کاربردی و آموزش اصطلاحات واقعی و روزمره، شما را برای برقراری ارتباطی مؤثر در دنیای آلمانیزبان آماده میکنند.
مرتبط بخوانید: جملات عاشقانه با آلمانی، بیش از 100 جمله احساسی با ترجمه
درخواست مشاوره
اصطلاحات علمی و تخصصی (Fachausdrücke)
اصطلاحات علمی و تخصصی (Fachausdrücke) بخشی اساسی از هر زبان هستند که بهویژه در مباحث علمی، فنی، پزشکی، حقوقی و دیگر زمینههای تخصصی به کار میروند. این اصطلاحات به شما کمک میکنند تا مفاهیم پیچیده و دقیق را بهطور مؤثر و درکپذیر منتقل کنید. در زبان آلمانی، مانند بسیاری از زبانهای دیگر، اصطلاحات تخصصی برای استفاده در رشتههای مختلف، از جمله علوم طبیعی، مهندسی، پزشکی، اقتصاد و دیگر حوزهها، از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.
آشنایی با این اصطلاحات به شما امکان میدهد تا بهطور مؤثرتر در محیطهای علمی و حرفهای ارتباط برقرار کنید و از پیچیدگیهای علمی بهراحتی عبور کنید. این اصطلاحات در مقالات علمی، کنفرانسها، گفتگوهای تخصصی و حتی در مطالعه متون تخصصی بسیار حیاتی هستند. در این مقاله، به معرفی برخی از مهمترین اصطلاحات علمی و تخصصی به زبان آلمانی پرداخته میشود که میتوانید در این زمینهها بهطور مؤثر از آنها استفاده کنید.
مثال هایی از اصطلاحات علمی و تخصصی به زبان آلمانی:
شماره | اصطلاح آلمانی | ترجمه فارسی | کاربرد و مثال |
---|---|---|---|
1 | die Hypothese | فرضیه | در تحقیقات علمی برای پیشبینی یا فرضگذاری در مورد پدیدهها استفاده میشود. |
2 | das Experiment | آزمایش | برای توصیف فرآیند علمی آزمایش و تحقیق استفاده میشود. |
3 | die Analyse | تحلیل | در مباحث علمی برای بررسی و تجزیهوتحلیل دادهها و نتایج استفاده میشود. |
4 | die Theorie | نظریه | در علوم مختلف برای توضیح مفاهیم و اصول پایهای استفاده میشود. |
5 | der Algorithmus | الگوریتم | در علوم کامپیوتر و ریاضیات برای توصیف یک روش محاسباتی بهکار میرود. |
6 | die Forschung | تحقیق | در زمینههای علمی به معنی انجام پژوهش و جستجوی اطلاعات جدید است. |
7 | die Datenbank | پایگاه داده | برای ذخیره و مدیریت دادهها در علوم کامپیوتر و فناوری اطلاعات. |
8 | die Studie | مطالعه | برای اشاره به یک تحقیق یا بررسی در یک حوزه علمی خاص استفاده میشود. |
9 | die Chemie | شیمی | برای اشاره به علم شیمی و فرآیندهای شیمیایی استفاده میشود. |
10 | die Physik | فیزیک | به علم فیزیک و مطالعه قوانین طبیعت و مواد اشاره دارد. |
اصطلاحات علمی و تخصصی بخش جداییناپذیر هر زبان هستند که بهویژه در محیطهای آموزشی، دانشگاهی و حرفهای برای تبادل دانش و تجربیات ضروریاند. تسلط بر این اصطلاحات در زبان آلمانی به شما این امکان را میدهد که نهتنها در محیطهای علمی، بلکه در ارائه مقالات، شرکت در کنفرانسها و انجام تحقیقات خود نیز مؤثر عمل کنید. همچنین، آگاهی از این اصطلاحات به شما کمک میکند تا ارتباطات علمیتری برقرار کرده و بهطور مؤثری در زمینه تخصصی خود پیشرفت کنید.
بیشتر بدانید: بهترین آموزشگاه زبان آلمانی، 100% تضمین قبولی در آزمون گوته و ÖSD
درخواست مشاوره
اصطلاحات زبان عامیانه (Umgangssprache)
اصطلاحات زبان عامیانه (Umgangssprache) بخش مهمی از زبان روزمره هر جامعه است که مردم در مکالمات غیررسمی و دوستانه از آنها استفاده میکنند. در زبان آلمانی نیز اصطلاحات عامیانه برای بیان احساسات، نگرشها، و وضعیتهای مختلف به کار میروند و به مکالمات رنگ و بوی خاصی میدهند. این اصطلاحات معمولاً در موقعیتهای غیررسمی مانند صحبت با دوستان، خانواده یا همکاران نزدیک به کار میروند و تفاوت زیادی با زبان رسمی دارند.
آشنایی با اصطلاحات زبان عامیانه نهتنها به شما کمک میکند که در مکالمات روزمره بهتر و طبیعیتر صحبت کنید، بلکه میتوانید ارتباطات دوستانهتری برقرار کرده و درک بهتری از فرهنگ و رفتارهای مردم آلمان پیدا کنید. در این مقاله، به معرفی برخی از رایجترین اصطلاحات زبان عامیانه در آلمانی پرداخته خواهد شد که میتوانید در مکالمات روزانه خود به کار ببرید.
مثال هایی از اصطلاحات زبان عامیانه به زبان آلمانی:
شماره | اصطلاح آلمانی | ترجمه فارسی | کاربرد و مثال |
---|---|---|---|
1 | “Alles klar!” | “همه چیز مشخصه!” | به معنی “همه چیز رو به راهه” یا “واضح است”. مثلاً: “Kommst du mit? – Alles klar!” |
2 | “Das geht ab!” | “خیلی جالب/عالیه!” | برای نشان دادن هیجان یا لذت بردن از چیزی استفاده میشود. مثلاً: “Das Konzert gestern Abend war der Hammer, das ging ab!” |
3 | “Hast du Bock?” | “حوصله داری؟” یا “علاقه داری؟” | برای پرسیدن نظر یا علاقه به انجام چیزی. مثلاً: “Hast du Bock, heute Abend ins Kino zu gehen?” |
4 | “Na, du?” | “خب، حالت چطوره؟” | یک سوال غیررسمی برای شروع مکالمه با دوستان. مثلاً: “Na, du? Was machst du heute?” |
5 | “Echt jetzt?” | “واقعا؟” | برای ابراز تعجب یا شگفتی. مثلاً: “Echt jetzt? Du hast das schon gemacht?” |
6 | “Mach’s gut!” | “خدا حافظ!” | خداحافظی غیررسمی و دوستانه. مثلاً: “Ich muss gehen, mach’s gut!” |
7 | “Ich hab’ keinen Bock!” | “حوصله ندارم!” | به معنی “من حوصله این کار رو ندارم”. مثلاً: “Ich hab’ keinen Bock auf Schule heute.” |
8 | “Das ist der Wahnsinn!” | “این باورنکردنیه!” | برای نشان دادن شگفتی از چیزی. مثلاً: “Dieses Konzert war der Wahnsinn!” |
9 | “Lass uns chillen!” | “بیا راحت بشینیم و استراحت کنیم!” | برای دعوت به استراحت یا وقتگذرانی آرام. مثلاً: “Lass uns heute Abend einfach chillen.” |
10 | “Voll krass!” | “واقعا باورنکردنی!” | برای توصیف چیزی شگفتانگیز یا غیرعادی. مثلاً: “Das war voll krass, wie schnell er das gemacht hat!” |
اصطلاحات زبان عامیانه، با آنکه بهطور رسمی در زبان آلمانی استفاده نمیشوند، اما بخش مهمی از فرهنگ مکالمات روزمره در آلمان و دیگر کشورهای آلمانیزبان به شمار میروند. آشنایی با این اصطلاحات به شما کمک میکند که در مکالمات غیررسمی و دوستانه بهراحتی و با اعتماد به نفس صحبت کنید و با مردم آلمان ارتباط نزدیکتری برقرار کنید. علاوه بر این، استفاده از اصطلاحات عامیانه باعث میشود تا شما شبیه به بومیان زبان آلمانی صحبت کنید و ارتباطاتتان را طبیعیتر و صمیمیتر کنید.
مرتبط بخوانید: بهترین دوره مکالمه فشرده آلمانی آنلاین، حضوری و خصوصی
درخواست مشاوره
اصطلاحات ورزشی (Sportausdrücke)
اصطلاحات ورزشی (Sportausdrücke) بخش مهمی از زبان آلمانی هستند که در زمینههای مختلف ورزشی به کار میروند. این اصطلاحات علاوه بر اینکه برای صحبت در مورد ورزشها و فعالیتهای بدنی ضروری هستند، به برقراری ارتباط در مسابقات و تحلیل عملکرد ورزشکاران نیز کمک میکنند. زبان ورزشی در هر زبان بهطور خاص ویژگیهای خود را دارد و آشنایی با این اصطلاحات به ویژه برای کسانی که به فعالیتهای ورزشی علاقه دارند یا در آلمان زندگی میکنند، بسیار مفید است.
استفاده از اصطلاحات ورزشی در مکالمات روزمره و رسانهها، از جمله اخبار ورزشی و گزارشهای تلویزیونی، رایج است. این اصطلاحات به شما کمک میکند که در مکالمات ورزشی بهخوبی شرکت کنید، نهتنها در محافل غیررسمی بلکه در موقعیتهای رسمی و تحلیلی نیز موثر واقع شوید. در این مقاله، به بررسی برخی از رایجترین اصطلاحات ورزشی در زبان آلمانی خواهیم پرداخت که در مکالمات مختلف ورزشی و حتی خارج از آن کاربرد دارند.
مثال هایی از اصطلاحات ورزشی به زبان آلمانی:
شماره | اصطلاح آلمانی | ترجمه فارسی | کاربرد و مثال |
---|---|---|---|
1 | “Ein Tor schießen” | “گل زدن” | به معنی به ثمر رساندن گل در یک بازی فوتبال. مثلاً: “Er hat gestern ein tolles Tor geschossen.” |
2 | “Die Mannschaft hat gewonnen” | “تیم برنده شد” | برای اعلام پیروزی تیم در یک مسابقه. مثلاً: “Unsere Mannschaft hat das Spiel gewonnen!” |
3 | “Der Schiedsrichter pfeift” | “داور سوت میزند” | اشاره به زمانی که داور بازی را شروع یا متوقف میکند. مثلاً: “Der Schiedsrichter pfeift das Spiel an.” |
4 | “Abseits” | “آفساید” | یکی از قوانین فوتبال که بازیکن در موقعیت غیرقانونی قرار دارد. مثلاً: “Er war im Abseits, als er den Ball spielte.” |
5 | “Ein Foul begehen” | “خطا کردن” | وقتی یک بازیکن قانون را نقض میکند. مثلاً: “Er hat ein Foul begangen und bekam eine gelbe Karte.” |
6 | “Das Spiel unentschieden enden” | “پایان بازی با تساوی” | زمانی که دو تیم در پایان بازی امتیاز برابر دارند. مثلاً: “Das Spiel endete mit 2:2 unentschieden.” |
7 | “Das Training absolvieren” | “تمرین کردن” | به معنی انجام تمرینات ورزشی. مثلاً: “Ich muss noch mein Training absolvieren.” |
8 | “Auf dem Siegerpodest stehen” | “روی سکوی قهرمانی ایستادن” | به معنی رسیدن به مقام اول در یک مسابقه. مثلاً: “Er stand nach dem Wettkampf auf dem Siegerpodest.” |
9 | “Der Ball ins Tor bringen” | “توپ را به دروازه رساندن” | به معنی گل زدن در بازی. مثلاً: “Er brachte den Ball ins Tor und entschied das Spiel.” |
10 | “Sich aufwärmen” | “گرم کردن بدن” | به معنی انجام تمرینات قبل از بازی برای آمادگی بدنی. مثلاً: “Die Spieler haben sich vor dem Spiel aufgewärmt.” |
آشنایی با اصطلاحات ورزشی به شما این امکان را میدهد که بهطور مؤثر و با تسلط در مکالمات ورزشی شرکت کنید. چه در حین تماشای مسابقات، چه در حین صحبت با دوستان یا همکاران در مورد ورزش، این اصطلاحات به شما کمک خواهند کرد تا دقیقتر و با فهم بیشتری از مفاهیم صحبت کنید.
مرتبط بخوانید: راهنمای کامل برای یادگیری اصطلاحات ورزشی به زبان آلمانی
درخواست مشاوره
اصطلاحات فرهنگی و سنتی (Kulturelle Ausdrücke)
اصطلاحات فرهنگی و سنتی (Kulturelle Ausdrücke) بخش بسیار مهمی از زبان هر ملت هستند که نهتنها در برقراری ارتباط، بلکه در شناخت فرهنگ، تاریخ و ارزشهای یک کشور نیز تأثیرگذارند. زبان آلمانی، به عنوان یکی از زبانهای غنی و پرکاربرد در دنیا، دارای مجموعهای از اصطلاحات خاص فرهنگی و سنتی است که آشنایی با آنها میتواند به درک بهتر آلمان و مردم آن کمک کند. این اصطلاحات به شما این امکان را میدهند که درک عمیقتری از مراسم، آداب و رسوم، و سبک زندگی آلمانیها داشته باشید.
در زبان آلمانی، اصطلاحات فرهنگی بهطور گستردهای در مکالمات روزمره، ادبیات، و حتی رسانهها استفاده میشود. این اصطلاحات معمولاً به جنبههای خاصی از فرهنگ، همچون تعطیلات رسمی، جشنها، غذاهای خاص و مراسم خاص مربوط میشوند. در این مقاله، به بررسی تعدادی از اصطلاحات فرهنگی و سنتی رایج در زبان آلمانی پرداخته میشود که در مکالمات و تعاملات فرهنگی بهطور خاص مفید خواهند بود.
مثال هایی از اصطلاحات فرهنگی و سنتی در زبان آلمانی:
شماره | اصطلاح آلمانی | ترجمه فارسی | کاربرد و مثال |
---|---|---|---|
1 | “Osterfeuer” | “آتش عید پاک” | آتشسوزی سنتی که در عید پاک آلمان برگزار میشود. مثلاً: “Jedes Jahr gibt es in unserem Dorf ein großes Osterfeuer.” |
2 | “Kaffekränzchen” | “جلسه قهوه با دوستان” | به معنای جمع شدن برای خوردن قهوه و گفتگو است. مثلاً: “Am Sonntagnachmittag treffen wir uns zum Kaffekränzchen.” |
3 | “Weihnachtsmarkt” | “بازار کریسمس” | بازار ویژهای که در دوران کریسمس برگزار میشود و فروشگاهها و غرفههایی از محصولات سنتی دارد. مثلاً: “Der Weihnachtsmarkt in Köln ist sehr bekannt.” |
4 | “Maibaum” | “درخت ماه مه” | درختی که در اول مه در بسیاری از مناطق آلمان برپا میشود. مثلاً: “Am 1. Mai stellen wir den Maibaum auf.” |
5 | “Karneval” | “کارناوال” | جشن عمومی و پر سر و صدا که در برخی از مناطق آلمان مانند کلن و بن برگزار میشود. مثلاً: “Der Karneval in Köln ist ein großes Ereignis.” |
6 | “Schwäbische Maultaschen” | “ما آلمان” | غذای سنتی آلمانی که در منطقه شوابیا محبوب است. مثلاً: “Maultaschen ist ein traditionelles Gericht aus Schwaben.” |
7 | “Biergarten” | “باغچای آلمانی” | مکانی برای نوشیدن آبجو که در فضاهای باز و در هوای آزاد است. مثلاً: “Im Sommer gehen wir oft in den Biergarten.” |
8 | “Silvester” | “شب سال نو” | شب جشن سال نو در آلمان. مثلاً: “Wir feiern Silvester mit Freunden und Familie.” |
9 | “Fasching” | “جشن کارناوال” | جشن فصلی که به ویژه در مناطق خاص آلمان مانند بایرن و راینلاند برگزار میشود. مثلاً: “Fasching ist eine wichtige Tradition in Bayern.” |
10 | “Zuckertüte” | “پاکت شیرینی” | کیسهای که در روز اول مدرسه به کودکان داده میشود و معمولاً پر از شیرینی و هدیه است. مثلاً: “Die Kinder bekommen zur Einschulung eine Zuckertüte.” |
اصطلاحات فرهنگی و سنتی نقش مهمی در درک بهتر فرهنگ یک کشور دارند و میتوانند به شما کمک کنند تا بهطور عمیقتری با آلمان و آلمانیها ارتباط برقرار کنید.
مرتبط بخوانید: آشنایی با فرهنگ آلمان برای مهاجرت، تجارت، تحصیل و زندگی در آلمان
درخواست مشاوره
اصطلاحات تجاری و مالی (Wirtschafts- und Finanzausdrücke)
اصطلاحات تجاری و مالی (Wirtschafts- und Finanzausdrücke) بخش مهمی از زبان هر کشور هستند که در دنیای تجارت و اقتصاد بهویژه در زبانهای خارجی مانند آلمانی بسیار مورد استفاده قرار میگیرند. آشنایی با این اصطلاحات برای کسانی که بهدنبال توسعه کسبوکار، مشارکتهای تجاری یا فعالیتهای اقتصادی در کشورهای آلمانیزبان هستند، ضروری است. این اصطلاحات علاوه بر تسهیل ارتباطات تجاری، به شما کمک میکنند تا در محیطهای حرفهای و مالی، تعاملات مؤثرتر و مطمئنتری داشته باشید.
در زبان آلمانی، اصطلاحات تجاری و مالی علاوه بر جنبههای حرفهای و مالی، به فرهنگ کار، مذاکرات تجاری، مسائل اقتصادی و تجاری پیچیده نیز اشاره دارند. یادگیری این اصطلاحات نهتنها برای ارتباطات شغلی و تجاری، بلکه برای درک بهتر اخبار اقتصادی و اطلاعات مالی نیز ضروری است. در این مقاله، با برخی از مهمترین و پرکاربردترین اصطلاحات تجاری و مالی آلمانی آشنا خواهید شد.
مثال های از اصطلاحات تجاری و مالی در زبان آلمانی:
شماره | اصطلاح آلمانی | ترجمه فارسی | کاربرد و مثال |
---|---|---|---|
1 | “Gewinn” | “سود” | به معنی سود حاصل از تجارت است. مثلاً: “Das Unternehmen hat einen großen Gewinn erzielt.” |
2 | “Investition” | “سرمایهگذاری” | به معنی تخصیص منابع مالی برای کسب سود است. مثلاً: “Die Investition in Aktien war erfolgreich.” |
3 | “Börse” | “بورس” | به معنی بازار بورس برای خرید و فروش سهام است. مثلاً: “Die Börse in Frankfurt ist weltweit bekannt.” |
4 | “Kapital” | “سرمایه” | به معنی منابع مالی برای شروع یا توسعه یک کسبوکار است. مثلاً: “Das Unternehmen benötigt mehr Kapital.” |
5 | “Bilanz” | “ترازنامه” | گزارش مالی یک شرکت که داراییها و بدهیهای آن را نشان میدهد. مثلاً: “Die Bilanz des Unternehmens sieht gut aus.” |
6 | “Kredit” | “اعتبار” | به معنی مقدار پولی است که از بانک یا موسسات مالی قرض گرفته میشود. مثلاً: “Er hat einen Kredit bei der Bank aufgenommen.” |
7 | “Marktanteil” | “سهم بازار” | به معنی درصدی از بازار که یک شرکت یا محصول در اختیار دارد. مثلاً: “Der Marktanteil von Unternehmen A wächst.” |
8 | “Zinsen” | “بهره” | به معنی مبلغ اضافی که باید بابت قرض بازپرداخت شود. مثلاً: “Die Zinsen für den Kredit sind gestiegen.” |
9 | “Liquidität” | “نقدینگی” | به معنی توانایی یک شرکت برای پرداخت بدهیهای خود است. مثلاً: “Die Liquidität des Unternehmens ist stabil.” |
10 | “Fusions” | “ادغام” | به معنی ترکیب دو یا چند شرکت برای ایجاد یک شرکت بزرگتر. مثلاً: “Die Fusions der beiden Firmen wurde abgeschlossen.” |
یادگیری اصطلاحات تجاری و مالی در زبان آلمانی نهتنها میتواند به شما در ارتباطات حرفهای و تجاری کمک کند، بلکه درک بهتری از فعالیتهای اقتصادی و تجاری کشورهای آلمانیزبان به شما ارائه میدهد. با این اصطلاحات، میتوانید در محیطهای کاری و مذاکرات تجاری بهراحتی ارتباط برقرار کرده و از فرصتهای تجاری استفاده کنید.
مرتبط بخوانید: 100 اصطلاح تجاری کاربردی آلمانی برای موفقیت در کسبوکار
درخواست مشاوره
اصطلاحات با معانی مجازی (Redewendungen und Sprichwörter)
در زبان آلمانی، اصطلاحات با معانی مجازی یا همان “Redewendungen und Sprichwörter” بخش مهمی از گویش روزمره و فرهنگی است که بهطور گسترده در مکالمات، متون و تعاملات روزانه مورد استفاده قرار میگیرد. این اصطلاحات بهصورت غیرمستقیم و با معانی نمادین و مجازی، مفاهیم خاصی را منتقل میکنند و اغلب بهعنوان ابزاری برای ابراز احساسات، توصیهها، یا تفهیم موقعیتها بهکار میروند.
اصطلاحات مجازی به دلیل استفاده گسترده و فرهنگیشان در زبان آلمانی، درک معنای دقیق آنها میتواند گاهی پیچیده باشد. این اصطلاحات ممکن است بهصورت مستقیم با کلمات و عبارات ساده نشوند، بلکه به معنای کنایی و غیرمستقیم یک مفهوم خاص اشاره دارند. در این مقاله، تعدادی از اصطلاحات مجازی رایج زبان آلمانی را به همراه معانی و مثالهای کاربردی بررسی خواهیم کرد.
مثال هایی از اصطلاحات با معانی مجازی در زبان آلمانی:
شماره | اصطلاح آلمانی | ترجمه فارسی | معنی مجازی و کاربرد |
---|---|---|---|
1 | “Jemandem die Daumen drücken” | “فشار دادن انگشت شست به کسی” | معنی: آرزوی موفقیت برای کسی. مثلاً: “Ich drücke dir die Daumen für dein Vorstellungsgespräch.” |
2 | “Es ist nicht alles Gold, was glänzt” | “همهچیز که میدرخشد طلا نیست” | معنی: چیزهایی که خوب به نظر میرسند، همیشه خوب نیستند. مثلاً: “Das Angebot scheint verlockend, aber es ist nicht alles Gold, was glänzt.” |
3 | “Den Nagel auf den Kopf treffen” | “ضربه زدن به سر میخ” | معنی: به طور دقیق یا صحیح چیزی را بیان کردن. مثلاً: “Mit deiner Antwort hast du den Nagel auf den Kopf getroffen.” |
4 | “Aus einer Mücke einen Elefanten machen” | “از یک پشه فیل ساختن” | معنی: بزرگ کردن یک مشکل کوچک. مثلاً: “Warum machst du aus einer Mücke einen Elefanten?” |
5 | “Die Katze im Sack kaufen” | “گربه را در کیسه خریدن” | معنی: خرید چیزی بدون بررسی کامل آن. مثلاً: “Er hat das Auto gekauft, ohne es vorher zu testen – er hat die Katze im Sack gekauft.” |
6 | “Auf dem Holzweg sein” | “در راه چوبی بودن” | معنی: اشتباه کردن یا به اشتباه رفتن. مثلاً: “Du bist auf dem Holzweg, das ist nicht die richtige Lösung.” |
7 | “Perlen vor die Säue werfen” | “مرواریدها را جلوی خوکها انداختن” | معنی: دادن چیزی باارزش به کسی که آن را نمیفهمد یا نمیخواهد. مثلاً: “Es ist wie Perlen vor die Säue werfen, ihm das zu erklären.” |
8 | “Das Kind mit dem Bade ausschütten” | “کودک را با آب حمام ریختن” | معنی: کاری اشتباه را انجام دادن که بهطور غیرضروری همهچیز را خراب میکند. مثلاً: “Wir sollten nicht das Kind mit dem Bade ausschütten und gleich alles ändern.” |
9 | “Ein Auge zudrücken” | “چشمها را بستن” | معنی: چشمپوشی کردن از اشتباهات یا کارهای نادرست. مثلاً: “Ich werde diesmal ein Auge zudrücken, aber beim nächsten Mal musst du dich an die Regeln halten.” |
10 | “Wie man in den Wald ruft, so schallt es heraus” | “چگونه در جنگل فریاد میزنی، همانطور صدا به بیرون میآید” | معنی: پاسخها یا واکنشها همانطور که رفتار میکنید خواهد بود. مثلاً: “Wenn du nett bist, wirst du auch nett behandelt. Wie man in den Wald ruft, so schallt es heraus.” |
اصطلاحات با معانی مجازی یکی از بخشهای جذاب و چالشبرانگیز زبان آلمانی هستند که بهطور ویژه در مکالمات روزمره، فرهنگی و حتی ادبیات آلمانی جایگاه ویژهای دارند. درک و استفاده صحیح از این اصطلاحات نهتنها به شما کمک میکند تا زبان آلمانی را بهطور مؤثرتری بیاموزید، بلکه به شما امکان میدهد تا در موقعیتهای مختلف فرهنگی و اجتماعی بهتر و دقیقتر ارتباط برقرار کنید. بهطور کلی، آشنایی با اصطلاحات مجازی، روند یادگیری زبان آلمانی را جذابتر و مؤثرتر میکند.
درخواست مشاوره
سخن پایانی
اصطلاحات کاربردی زبان آلمانی، دریچهای جذاب به فرهنگ، تاریخ و زندگی روزمره مردمان آلمان است. این اصطلاحات فراتر از ترجمهی سادهی کلمات، حامل پیامها، احساسات و معنای عمیقی هستند که تنها با درک صحیح و استفاده در مکالمات میتوان به آنها پی برد. از اصطلاحات رسمی و علمی گرفته تا زبان عامیانه و ضربالمثلهای مجازی، هرکدام نقشی کلیدی در روانتر و طبیعیتر شدن مکالمات شما ایفا میکنند.
برای یادگیری و بهکارگیری این اصطلاحات، مطالعه و تمرین کافی نیست. بلکه آشنایی با زمینههای فرهنگی و اجتماعی آنها نیز بسیار اهمیت دارد. این فرآیند نهتنها دایره لغات شما را غنیتر میکند، بلکه شما را در درک بهتر متون، فیلمها و مکالمات روزمرهی آلمانیزبانها توانمند میسازد.