Enthusiasm and motivation to learn sports terms

راهنمای کامل برای یادگیری اصطلاحات ورزشی به زبان آلمانی

در دنیای امروز، تسلط بر زبان‌های خارجی یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها برای ارتقای شغلی و تحصیلی به شمار می‌آید. آموزش زبان آلمانی یکی از فرصت‌های ویژه برای افرادی است که به دنبال یادگیری زبانی پرکاربرد در اروپا هستند. یکی از بهترین راه‌ها برای تسلط بر این زبان، آشنایی با اصطلاحات روزمره و تخصصی است که در موقعیت‌های مختلف، از جمله دنیای ورزش به کار می‌رود. این مقاله برای زبان‌آموزان و علاقه‌مندان به آموزش زبان آلمانی در موسسه زبان نگار طراحی شده است تا بتوانند به راحتی اصطلاحات ورزشی را یاد بگیرند و در مکالمات خود به کار گیرند.

ورزش ها به آلمانی موضوعی جذاب و مفید برای زبان‌آموزان است، چرا که آشنایی با اصطلاحات ورزشی نه تنها دایره واژگان شما را گسترش می‌دهد، بلکه به شما کمک می‌کند تا با فرهنگ ورزشی آلمان و کشورهای آلمانی‌زبان بیشتر آشنا شوید. در این مقاله، ما به بررسی اصطلاحات ورزشی مختلف از جمله فوتبال، بسکتبال، تنیس و چندین رشته ورزشی دیگر می‌پردازیم تا شما را در مسیر آموزش زبان آلمانی همراهی کنیم.

هدف این راهنما ارائه نکات کاربردی و اصطلاحات کلیدی است که به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا بتوانند در مکالمات ورزشی روزمره و حرفه‌ای خود به زبان آلمانی بهتر عمل کنند. همچنین این مقاله به گونه‌ای طراحی شده که نیازهای جستجوگران علاقه‌مند به یادگیری ورزش‌ها به آلمانی را برآورده کند. موسسه زبان نگار دوره‌های متنوع و تخصصی آموزش زبان آلمانی را ارائه می‌دهد که شما را در این مسیر به بهترین نحو یاری می‌کند.

انواع رشته های ورزشی به زبان آلمانی

اصطلاحات ورزشی به زبان آلمانی: نحوه یادگیری

اصطلاحات ورزشی به زبان آلمانی برای دوستداران ورزش و همچنین زبان‌آموزان آلمانی اهمیت زیادی دارند. زبان ورزش، زبانی خاص است که برای توضیح حرکات و چالش‌های فیزیکی استفاده می‌شود و شامل واژگان فنی و تخصصی است که در مکالمات روزمره ممکن است به کار نرود.

برای مثال، در ورزش‌هایی مانند فوتبال، بسکتبال، و والیبال، داوران و مربیان از اصطلاحات خاصی استفاده می‌کنند که ممکن است برای کسانی که با این زبان آشنا نیستند، نامفهوم باشد. آشنایی با این اصطلاحات به شما کمک می‌کند تا بهتر با افراد آلمانی‌زبان درباره ورزش صحبت کنید و همچنین برای شرکت در رویدادهای ورزشی در آلمان آمادگی بیشتری داشته باشید.

برای یادگیری اصطلاحات آلمانی، می‌توانید از منابع متنوعی مانند کتب ورزشی، ویدئوهای آموزشی، و برنامه‌های تلویزیونی ورزشی بهره ببرید. همچنین، شرکت در کلاس‌های زبان آلمانی، به‌ویژه دوره‌های تخصصی در موسسات معتبری مانند موسسه زبان نگار، می‌تواند به شما کمک کند تا با واژگان و اصطلاحات مرتبط با ورزش در زبان آلمانی به شکل جامع و کارآمد آشنا شوید.

فوتبال (Fußball) به زبان آلمانی اصطلاحات، مثال_ها و نکات گرامری

فوتبال (Fußball) به زبان آلمانی: اصطلاحات، مثال‌ها و نکات گرامری

فوتبال یکی از محبوب‌ترین ورزش‌ها در آلمان است و شناخت اصطلاحات این ورزش به زبان آلمانی برای زبان‌آموزان و دوستداران این ورزش بسیار مفید است. در ادامه، به بررسی 15 اصطلاح کاربردی در فوتبال به زبان آلمانی به همراه جملات مثال، نکات گرامری و یک جدول خلاصه می‌پردازیم.

1. Tor (گل)

  • مثال: Das Tor wurde in der letzten Minute erzielt.
    (گل در دقیقه آخر به ثمر رسید.)
  • نکته گرامری: “Tor” اسم خنثی است و با حرف تعریف “das” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Tore” است.

2. Spieler (بازیکن)

  • مثال: Der Spieler schoss den Ball ins Tor.
    (بازیکن توپ را به سمت دروازه شوت کرد.)
  • نکته گرامری: “Spieler” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Spieler” (همان شکل) است.

3. Schiedsrichter (داور)

  • مثال: Der Schiedsrichter entschied auf Elfmeter.
    (داور ضربه پنالتی را اعلام کرد.)
  • نکته گرامری: “Schiedsrichter” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Schiedsrichter” است.

4. Elfmeter (پنالتی)

  • مثال: Er verwandelte den Elfmeter sicher.
    (او پنالتی را با اطمینان گل کرد.)
  • نکته گرامری: “Elfmeter” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Elfmeter” است.

5. Freistoß (ضربه آزاد)

  • مثال: Der Freistoß ging knapp über die Latte.
    (ضربه آزاد به‌طور ناچیزی از بالای تیرک گذشت.)
  • نکته گرامری: “Freistoß” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Freistöße” است.

6. Abseits (آفساید)

  • مثال: Der Schiedsrichter entschied auf Abseits.
    (داور آفساید اعلام کرد.)
  • نکته گرامری: “Abseits” یک اسم خنثی و غیرقابل شمارش است. به‌طور معمول، به عنوان جمع استفاده نمی‌شود.

7. Ecke (کرنر)

  • مثال: Nach der Ecke fiel das entscheidende Tor.
    (پس از کرنر، گل تعیین‌کننده به ثمر رسید.)
  • نکته گرامری: “Ecke” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Ecken” است.

8. Halbzeit (نیمه)

  • مثال: In der Halbzeit führte die Mannschaft mit 2:0.
    (در نیمه، تیم با نتیجه 2:0 پیش بود.)
  • نکته گرامری: “Halbzeit” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Halbzeiten” است.

9. Trainer (مربی)

  • مثال: Der Trainer motivierte seine Spieler.
    (مربی بازیکنانش را انگیزه داد.)
  • نکته گرامری: “Trainer” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Trainer” است.

10. Liga (لیگ)

  • مثال: Die Mannschaft spielt in der ersten Liga.
    (تیم در لیگ اول بازی می‌کند.)
  • نکته گرامری: “Liga” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Ligen” است.

11. Mannschaft (تیم)

  • مثال: Die Mannschaft gewann das Spiel.
    (تیم بازی را برد.)
  • نکته گرامری: “Mannschaft” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Mannschaften” است.

12. Torwart (دروازه‌بان)

  • مثال: Der Torwart hielt den Ball mit einer spektakulären Parade.
    (دروازه‌بان با یک واکنش فوق‌العاده توپ را مهار کرد.)
  • نکته گرامری: “Torwart” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Torwarte” است.

13. Einwechslung (تعویض)

  • مثال: Die Einwechslung des Stürmers brachte frischen Wind ins Spiel.
    (تعویض مهاجم، روح تازه‌ای به بازی داد.)
  • نکته گرامری: “Einwechslung” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Einwechslungen” است.

14. Abwehr (دفاع)

  • مثال: Die Abwehr stand während des gesamten Spiels sicher.
    (دفاع در تمام بازی محکم ایستاد.)
  • نکته گرامری: “Abwehr” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Abwehren” است.

15. Stürmer (مهاجم)

  • مثال: Der Stürmer erzielte drei Tore in einem Spiel.
    (مهاجم در یک بازی سه گل به ثمر رساند.)
  • نکته گرامری: “Stürmer” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Stürmer” است.

 اصطلاحات فوتبال به زبان آلمانی

اصطلاح (ترجمه) مثال نکته گرامری
Tor (گل) Das Tor wurde in der letzten Minute erzielt. اسم خنثی (das), جمع: Tore
Spieler (بازیکن) Der Spieler schoss den Ball ins Tor. اسم مذکر (der), جمع: Spieler
Schiedsrichter (داور) Der Schiedsrichter entschied auf Elfmeter. اسم مذکر (der), جمع: Schiedsrichter
Elfmeter (پنالتی) Er verwandelte den Elfmeter sicher. اسم مذکر (der), جمع: Elfmeter
Freistoß (ضربه آزاد) Der Freistoß ging knapp über die Latte. اسم مذکر (der), جمع: Freistöße
Abseits (آفساید) Der Schiedsrichter entschied auf Abseits. اسم خنثی, غیرقابل شمارش
Ecke (کرنر) Nach der Ecke fiel das entscheidende Tor. اسم مؤنث (die), جمع: Ecken
Halbzeit (نیمه) In der Halbzeit führte die Mannschaft mit 2:0. اسم مؤنث (die), جمع: Halbzeiten
Trainer (مربی) Der Trainer motivierte seine Spieler. اسم مذکر (der), جمع: Trainer
Liga (لیگ) Die Mannschaft spielt in der ersten Liga. اسم مؤنث (die), جمع: Ligen
Mannschaft (تیم) Die Mannschaft gewann das Spiel. اسم مؤنث (die), جمع: Mannschaften
Torwart (دروازه‌بان) Der Torwart hielt den Ball mit einer spektakulären Parade. اسم مذکر (der), جمع: Torwarte
Einwechslung (تعویض) Die Einwechslung des Stürmers brachte frischen Wind ins Spiel. اسم مؤنث (die), جمع: Einwechslungen
Abwehr (دفاع) Die Abwehr stand während des gesamten Spiels sicher. اسم مؤنث (die), جمع: Abwehren
Stürmer (مهاجم) Der Stürmer erzielte drei Tore in einem Spiel. اسم مذکر (der), جمع: Stürmer

این جدول و توضیحات به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات و نکات گرامری مربوط به فوتبال را به خوبی یاد بگیرید و در مکالمات خود به کار ببرید.

📍برای یادگیری عمیق‌تر و تسلط بر اصطلاحات ورزشی به زبان آلمانی، می‌توانید در کلاس‌های خصوصی آلمانی موسسه زبان نگار شرکت کنید و با راهنمایی اساتید مجرب، مهارت‌های زبانی خود را به سطح بالاتری برسانید.

اصطلاحات بسکتبال به زبان آلمانی

بسکتبال (Basketball) به زبان آلمانی: اصطلاحات، مثال‌ها و نکات گرامری

بسکتبال یکی از محبوب‌ترین ورزش‌های جهان است و یادگیری اصطلاحات مرتبط با این رشته به زبان آلمانی می‌تواند به علاقه‌مندان این ورزش کمک کند تا بهتر با مکالمات و مفاهیم ورزشی آشنا شوند. در اینجا به بررسی 15 اصطلاح کاربردی در بسکتبال به زبان آلمانی به همراه جملات مثال، نکات گرامری و یک جدول خلاصه می‌پردازیم.

1. Korb (سبد)

  • مثال: Der Spieler warf den Ball in den Korb.
    (بازیکن توپ را به سبد انداخت.)
  • نکته گرامری: “Korb” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Körbe” است.

2. Dribbling (دریبل)

  • مثال: Sein Dribbling war sehr schnell und präzise.
    (دریبل او بسیار سریع و دقیق بود.)
  • نکته گرامری: “Dribbling” اسم خنثی است و با حرف تعریف “das” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Dribblings” است.

3. Foul (خطا)

  • مثال: Der Schiedsrichter pfiff ein Foul gegen die Heimmannschaft.
    (داور خطایی علیه تیم میزبان اعلام کرد.)
  • نکته گرامری: “Foul” اسم خنثی است و با حرف تعریف “das” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Fouls” است.

4. Wurf (پرتاب)

  • مثال: Der Wurf aus der Drei-Punkte-Linie war erfolgreich.
    (پرتاب از خط سه‌امتیازی موفقیت‌آمیز بود.)
  • نکته گرامری: “Wurf” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Würfe” است.

5. Punkt (امتیاز)

  • مثال: Unser Team hat zehn Punkte Vorsprung.
    (تیم ما ده امتیاز جلو است.)
  • نکته گرامری: “Punkt” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Punkte” است.

6. Spielzeit (زمان بازی)

  • مثال: Die Spielzeit beträgt vier Viertel zu je zehn Minuten.
    (زمان بازی چهار کوارتر هر کدام به مدت ده دقیقه است.)
  • نکته گرامری: “Spielzeit” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Spielzeiten” است.

7. Auszeit (وقت استراحت)

  • مثال: Der Trainer nahm eine Auszeit, um die Strategie zu besprechen.
    (مربی برای بحث در مورد استراتژی وقت استراحت گرفت.)
  • نکته گرامری: “Auszeit” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Auszeiten” است.

8. Schiedsrichter (داور)

  • مثال: Der Schiedsrichter entschied auf ein technisches Foul.
    (داور خطای فنی اعلام کرد.)
  • نکته گرامری: “Schiedsrichter” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Schiedsrichter” است.

9. Dunk (دانک)

  • مثال: Sein Dunk war spektakulär und brachte die Menge zum Jubeln.
    (دانک او بسیار دیدنی بود و جمعیت را به شور و هیجان واداشت.)
  • نکته گرامری: “Dunk” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Dunks” است.

10. Rebound (ریباند)

  • مثال: Er holte sich den Rebound nach dem Fehlwurf.
    (او پس از پرتاب ناموفق ریباند کرد.)
  • نکته گرامری: “Rebound” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Rebounds” است.

11. Pass (پاس)

  • مثال: Der Pass war präzise und führte zum Korb.
    (پاس دقیق بود و منجر به سبد شد.)
  • نکته گرامری: “Pass” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Pässe” است.

12. Sprungwurf (پرتاب پرشی)

  • مثال: Sein Sprungwurf war schwer zu blockieren.
    (پرتاب پرشی او سخت قابل دفاع بود.)
  • نکته گرامری: “Sprungwurf” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Sprungwürfe” است.

13. Dreipunktewurf (پرتاب سه‌امتیازی)

  • مثال: Der Dreipunktewurf war entscheidend für den Sieg.
    (پرتاب سه‌امتیازی برای پیروزی تعیین‌کننده بود.)
  • نکته گرامری: “Dreipunktewurf” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Dreipunktewürfe” است.

14. Block (بلاک)

  • مثال: Der Block war sauber und verhinderte einen sicheren Korb.
    (بلاک تمیز بود و از یک سبد حتمی جلوگیری کرد.)
  • نکته گرامری: “Block” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Blocks” است.

15. Verteidigung (دفاع)

  • مثال: Die Verteidigung war stark und ließ kaum Punkte zu.
    (دفاع قوی بود و به سختی امتیازی به حریف داد.)
  • نکته گرامری: “Verteidigung” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Verteidigungen” است.

اصطلاحات بسکتبال به زبان آلمانی

اصطلاح (ترجمه) مثال نکته گرامری
Korb (سبد) Der Spieler warf den Ball in den Korb. اسم مذکر (der), جمع: Körbe
Dribbling (دریبل) Sein Dribbling war sehr schnell und präzise. اسم خنثی (das), جمع: Dribblings
Foul (خطا) Der Schiedsrichter pfiff ein Foul gegen die Heimmannschaft. اسم خنثی (das), جمع: Fouls
Wurf (پرتاب) Der Wurf aus der Drei-Punkte-Linie war erfolgreich. اسم مذکر (der), جمع: Würfe
Punkt (امتیاز) Unser Team hat zehn Punkte Vorsprung. اسم مذکر (der), جمع: Punkte
Spielzeit (زمان بازی) Die Spielzeit beträgt vier Viertel zu je zehn Minuten. اسم مؤنث (die), جمع: Spielzeiten
Auszeit (وقت استراحت) Der Trainer nahm eine Auszeit, um die Strategie zu besprechen. اسم مؤنث (die), جمع: Auszeiten
Schiedsrichter (داور) Der Schiedsrichter entschied auf ein technisches Foul. اسم مذکر (der), جمع: Schiedsrichter
Dunk (دانک) Sein Dunk war spektakulär und brachte die Menge zum Jubeln. اسم مذکر (der), جمع: Dunks
Rebound (ریباند) Er holte sich den Rebound nach dem Fehlwurf. اسم مذکر (der), جمع: Rebounds
Pass (پاس) Der Pass war präzise und führte zum Korb. اسم مذکر (der), جمع: Pässe
Sprungwurf (پرتاب پرشی) Sein Sprungwurf war schwer zu blockieren. اسم مذکر (der), جمع: Sprungwürfe
Dreipunktewurf (پرتاب سه‌امتیازی) Der Dreipunktewurf war entscheidend für den Sieg. اسم مذکر (der), جمع: Dreipunktewürfe
Block (بلاک) Der Block war sauber und verhinderte einen sicheren Korb. اسم مذکر (der), جمع: Blocks
Verteidigung (دفاع) Die Verteidigung war stark und ließ kaum Punkte zu. اسم مؤنث (die), جمع: Verteidigungen

این جدول و توضیحات به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات و نکات گرامری مربوط به بسکتبال را به خوبی یاد بگیرید و در مکالمات خود به کار ببرید.

📍با شرکت در دوره آنلاین زبان آلمانی موسسه زبان نگار، از هر کجا که هستید به‌صورت حرفه‌ای و در کنار بهترین اساتید، به یادگیری این زبان بپردازید و با سرعت به اهداف زبانی خود دست یابید

تنیس (Tennis) به زبان آلمانی اصطلاحات، مثال_ها و نکات گرامری

تنیس (Tennis) به زبان آلمانی: اصطلاحات، مثال‌ها و نکات گرامری

تنیس یکی از ورزش‌های محبوب در میان کشورهای آلمانی‌زبان است و آشنایی با اصطلاحات این رشته به زبان آلمانی می‌تواند برای علاقه‌مندان و زبان‌آموزان بسیار مفید باشد. در اینجا به بررسی 10 اصطلاح کاربردی در تنیس به زبان آلمانی به همراه جملات مثال، نکات گرامری و یک جدول خلاصه می‌پردازیم.

1. Schläger (راکت)

  • مثال: Er hielt seinen Schläger fest, um den Ball zu schlagen.
    (او راکت خود را محکم نگه داشت تا توپ را بزند.)
  • نکته گرامری: “Schläger” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Schläger” است.

2. Aufschlag (سرویس)

  • مثال: Der Aufschlag war schnell und präzise.
    (سرویس سریع و دقیق بود.)
  • نکته گرامری: “Aufschlag” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Aufschläge” است.

3. Volley (والی)

  • مثال: Der Spieler machte einen perfekten Volley.
    (بازیکن والی بسیار دقیقی انجام داد.)
  • نکته گرامری: “Volley” اسم خنثی است و با حرف تعریف “das” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Volleys” است.

4. Doppel (دو نفره)

  • مثال: Im Doppel spielen zwei Spieler auf jeder Seite des Platzes.
    (در مسابقات دو نفره، دو بازیکن در هر طرف زمین بازی می‌کنند.)
  • نکته گرامری: “Doppel” اسم خنثی است و با حرف تعریف “das” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Doppel” است.

5. Einzel (تک نفره)

  • مثال: Beim Einzel tritt ein Spieler gegen einen anderen an.
    (در مسابقات تک نفره، یک بازیکن با دیگری رقابت می‌کند.)
  • نکته گرامری: “Einzel” اسم خنثی است و با حرف تعریف “das” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Einzel” است.

6. Satz (ست)

  • مثال: Der erste Satz ging an den Gegner.
    (ست اول به حریف رسید.)
  • نکته گرامری: “Satz” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Sätze” است.

7. Spiel (بازی)

  • مثال: Das Spiel begann pünktlich um 15 Uhr.
    (بازی به‌موقع در ساعت 15 آغاز شد.)
  • نکته گرامری: “Spiel” اسم خنثی است و با حرف تعریف “das” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Spiele” است.

8. Match (مسابقه)

  • مثال: Das Match endete mit einem knappen Sieg für den Favoriten.
    (مسابقه با پیروزی نزدیک برای تیم مورد نظر به پایان رسید.)
  • نکته گرامری: “Match” اسم خنثی است و با حرف تعریف “das” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Matches” است.

9. Linienrichter (داور خط)

  • مثال: Der Linienrichter überprüfte den Ballaufprall.
    (داور خط برخورد توپ را بررسی کرد.)
  • نکته گرامری: “Linienrichter” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Linienrichter” است.

10. Netz (تور)

  • مثال: Der Ball ging knapp über das Netz.
    (توپ به‌طور ناچیزی از روی تور گذشت.)
  • نکته گرامری: “Netz” اسم خنثی است و با حرف تعریف “das” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Netze” است.

 اصطلاحات تنیس به زبان آلمانی

اصطلاح (ترجمه) مثال نکته گرامری
Schläger (راکت) Er hielt seinen Schläger fest, um den Ball zu schlagen. اسم مذکر (der), جمع: Schläger
Aufschlag (سرویس) Der Aufschlag war schnell und präzise. اسم مذکر (der), جمع: Aufschläge
Volley (والی) Der Spieler machte einen perfekten Volley. اسم خنثی (das), جمع: Volleys
Doppel (دو نفره) Im Doppel spielen zwei Spieler auf jeder Seite des Platzes. اسم خنثی (das), جمع: Doppel
Einzel (تک نفره) Beim Einzel tritt ein Spieler gegen einen anderen an. اسم خنثی (das), جمع: Einzel
Satz (ست) Der erste Satz ging an den Gegner. اسم مذکر (der), جمع: Sätze
Spiel (بازی) Das Spiel begann pünktlich um 15 Uhr. اسم خنثی (das), جمع: Spiele
Match (مسابقه) Das Match endete mit einem knappen Sieg für den Favoriten. اسم خنثی (das), جمع: Matches
Linienrichter (داور خط) Der Linienrichter überprüfte den Ballaufprall. اسم مذکر (der), جمع: Linienrichter
Netz (تور) Der Ball ging knapp über das Netz. اسم خنثی (das), جمع: Netze

این جدول و توضیحات به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات و نکات گرامری مربوط به تنیس را به خوبی یاد بگیرید و در مکالمات خود به کار ببرید.

📍مرتبط بخوانید: یادگیری اصطلاحات آلمانی: آسان‌تر از همیشه

شنا (Schwimmen) به زبان آلمانی اصطلاحات، مثال_ها و نکات گرامری

شنا (Schwimmen) به زبان آلمانی: اصطلاحات، مثال‌ها و نکات گرامری

شنا یکی از ورزش‌های محبوب تابستانی در آلمان است و آشنایی با اصطلاحات این رشته به زبان آلمانی می‌تواند برای علاقه‌مندان و زبان‌آموزان مفید باشد. در اینجا به بررسی 10 اصطلاح کاربردی در شنا به زبان آلمانی به همراه جملات مثال، نکات گرامری و یک جدول خلاصه می‌پردازیم.

1. Freistil (کرال)

  • مثال: Er schwamm den Freistil in Rekordzeit.
    (او کرال را در زمان رکوردی شنا کرد.)
  • نکته گرامری: “Freistil” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Freistile” است.

2. Rücken (پشت)

  • مثال: Der Rücken ist eine anspruchsvolle Technik.
    (شنا به روش پشت تکنیکی چالش‌برانگیز است.)
  • نکته گرامری: “Rücken” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Rücken” است.

3. Brust (قورباغه)

  • مثال: Beim Brustschwimmen sollte man die Atmung gut koordinieren.
    (در شنا به روش قورباغه باید تنفس را به خوبی هماهنگ کنید.)
  • نکته گرامری: “Brust” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Brüste” است.

4. Schmetterling (پروانه)

  • مثال: Der Schmetterling ist die anspruchsvollste Schwimmtechnik.
    (شنا به روش پروانه سخت‌ترین تکنیک شنا است.)
  • نکته گرامری: “Schmetterling” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Schmetterlinge” است.

5. Wende (برگشت)

  • مثال: Eine schnelle Wende kann entscheidend für den Wettkampf sein.
    (یک برگشت سریع می‌تواند برای مسابقه تعیین‌کننده باشد.)
  • نکته گرامری: “Wende” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Wenden” است.

6. Schwimmbrille (عینک شنا)

  • مثال: Die Schwimmbrille schützt die Augen vor Chlorwasser.
    (عینک شنا از چشم‌ها در برابر آب کلر محافظت می‌کند.)
  • نکته گرامری: “Schwimmbrille” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Schwimmbrillen” است.

7. Badekappe (کلاه شنا)

  • مثال: Die Badekappe hilft, die Haare trocken zu halten.
    (کلاه شنا کمک می‌کند تا موها خشک بمانند.)
  • نکته گرامری: “Badekappe” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Badekappen” است.

8. Startblock (بلوک شروع)

  • مثال: Die Schwimmer starteten vom Startblock.
    (شناگران از بلوک شروع به آب پریدند.)
  • نکته گرامری: “Startblock” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Startblöcke” است.

9. Beinschlag (پا زدن)

  • مثال: Ein effektiver Beinschlag ist entscheidend für die Geschwindigkeit.
    (پا زدن مؤثر برای سرعت تعیین‌کننده است.)
  • نکته گرامری: “Beinschlag” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Beinschläge” است.

10. Schwimmbahn (لاین شنا)

  • مثال: Jeder Schwimmer hat seine eigene Schwimmbahn.
    (هر شناگر لاین شنا مخصوص به خود را دارد.)
  • نکته گرامری: “Schwimmbahn” اسم مؤنث است و با حرف تعریف “die” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Schwimmstreifen” است.

اصطلاحات شنا به زبان آلمانی

اصطلاح (ترجمه) مثال نکته گرامری
Freistil (کرال) Er schwamm den Freistil in Rekordzeit. اسم مذکر (der), جمع: Freistile
Rücken (پشت) Der Rücken ist eine anspruchsvolle Technik. اسم مذکر (der), جمع: Rücken
Brust (قورباغه) Beim Brustschwimmen sollte man die Atmung gut koordinieren. اسم مذکر (der), جمع: Brüste
Schmetterling (پروانه) Der Schmetterling ist die anspruchsvollste Schwimmtechnik. اسم مذکر (der), جمع: Schmetterlinge
Wende (برگشت) Eine schnelle Wende kann entscheidend für den Wettkampf sein. اسم مؤنث (die), جمع: Wenden
Schwimmbrille (عینک شنا) Die Schwimmbrille schützt die Augen vor Chlorwasser. اسم مؤنث (die), جمع: Schwimmbrillen
Badekappe (کلاه شنا) Die Badekappe hilft, die Haare trocken zu halten. اسم مؤنث (die), جمع: Badekappen
Startblock (بلوک شروع) Die Schwimmer starteten vom Startblock. اسم مذکر (der), جمع: Startblöcke
Beinschlag (پا زدن) Ein effektiver Beinschlag ist entscheidend für die Geschwindigkeit. اسم مذکر (der), جمع: Beinschläge
Schwimmbahn (لاین شنا) Jeder Schwimmer hat seine eigene Schwimmbahn. اسم مؤنث (die), جمع: Schwimmstreifen

این جدول و توضیحات به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات و نکات گرامری مربوط به شنا در زبان آلمانی را به خوبی یاد بگیرید و در مکالمات خود به کار ببرید.

دو و میدانی (Leichtathletik) به زبان آلمانی اصطلاحات، مثال_ها و نکات گرامری

دو و میدانی (Leichtathletik) به زبان آلمانی: اصطلاحات، مثال‌ها و نکات گرامری

دو و میدانی، به عنوان یکی از ورزش‌های انفرادی محبوب، دارای اصطلاحات خاص خود به زبان آلمانی است. در اینجا به بررسی 10 اصطلاح کاربردی در دو و میدانی به زبان آلمانی، به همراه جملات مثال، نکات گرامری و یک جدول خلاصه می‌پردازیم.

1. Sprint (دو سرعت)

  • مثال: Der Sprint über 100 Meter war unglaublich schnell.
    (دو سرعت 100 متر فوق‌العاده سریع بود.)
  • نکته گرامری: “Sprint” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Sprints” است.

2. Hürdenlauf (دو با مانع)

  • مثال: Der Hürdenlauf erfordert viel Technik und Geschick.
    (دو با مانع نیاز به تکنیک و مهارت زیادی دارد.)
  • نکته گرامری: “Hürdenlauf” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Hürdenläufe” است.

3. Staffellauf (دو امدادی)

  • مثال: Im Staffellauf arbeiten die Teammitglieder eng zusammen.
    (در دو امدادی اعضای تیم به‌طور نزدیک همکاری می‌کنند.)
  • نکته گرامری: “Staffellauf” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Staffelläufe” است.

4. Weitsprung (پرش طول)

  • مثال: Der Weitsprung-Wettbewerb wurde von einem neuen Rekord geprägt.
    (مسابقه پرش طول با یک رکورد جدید مشخص شد.)
  • نکته گرامری: “Weitsprung” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Weitsprünge” است.

5. Hochsprung (پرش ارتفاع)

  • مثال: Der Hochsprung erfordert viel Kraft und Technik.
    (پرش ارتفاع نیاز به قدرت و تکنیک زیادی دارد.)
  • نکته گرامری: “Hochsprung” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Hochsprünge” است.

6. Speerwurf (پرتاب نیزه)

  • مثال: Der Speerwurf-Wettbewerb fand bei sonnigem Wetter statt.
    (مسابقه پرتاب نیزه در هوای آفتابی برگزار شد.)
  • نکته گرامری: “Speerwurf” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Speerwürfe” است.

7. Kugelstoßen (پرتاب وزنه)

  • مثال: Das Kugelstoßen erfordert große Körperkraft.
    (پرتاب وزنه نیاز به قدرت بدنی زیادی دارد.)
  • نکته گرامری: “Kugelstoßen” اسم خنثی است و با حرف تعریف “das” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Kugelstoßen” است.

8. Marathon (ماراتن)

  • مثال: Der Marathonlauf war eine große Herausforderung für die Teilnehmer.
    (مسابقه ماراتن یک چالش بزرگ برای شرکت‌کنندگان بود.)
  • نکته گرامری: “Marathon” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Marathons” است.

9. Halbmarathon (نیمه ماراتن)

  • مثال: Der Halbmarathon ist eine beliebte Distanz für Freizeitsportler.
    (نیمه ماراتن یک فاصله محبوب برای ورزشکاران آماتور است.)
  • نکته گرامری: “Halbmarathon” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Halbmarathons” است.

10. Diskuswurf (پرتاب دیسک)

  • مثال: Beim Diskuswurf zählt nicht nur die Technik, sondern auch die Kraft.
    (در پرتاب دیسک نه‌تنها تکنیک بلکه قدرت نیز اهمیت دارد.)
  • نکته گرامری: “Diskuswurf” اسم مذکر است و با حرف تعریف “der” استفاده می‌شود. حالت جمع آن “Diskuswürfe” است.

 اصطلاحات دو و میدانی به زبان آلمانی

اصطلاح (ترجمه) مثال نکته گرامری
Sprint (دو سرعت) Der Sprint über 100 Meter war unglaublich schnell. اسم مذکر (der), جمع: Sprints
Hürdenlauf (دو با مانع) Der Hürdenlauf erfordert viel Technik und Geschick. اسم مذکر (der), جمع: Hürdenläufe
Staffellauf (دو امدادی) Im Staffellauf arbeiten die Teammitglieder eng zusammen. اسم مذکر (der), جمع: Staffelläufe
Weitsprung (پرش طول) Der Weitsprung-Wettbewerb wurde von einem neuen Rekord geprägt. اسم مذکر (der), جمع: Weitsprünge
Hochsprung (پرش ارتفاع) Der Hochsprung erfordert viel Kraft und Technik. اسم مذکر (der), جمع: Hochsprünge
Speerwurf (پرتاب نیزه) Der Speerwurf-Wettbewerb fand bei sonnigem Wetter statt. اسم مذکر (der), جمع: Speerwürfe
Kugelstoßen (پرتاب وزنه) Das Kugelstoßen erfordert große Körperkraft. اسم خنثی (das), جمع: Kugelstoßen
Marathon (ماراتن) Der Marathonlauf war eine große Herausforderung für die Teilnehmer. اسم مذکر (der), جمع: Marathons
Halbmarathon (نیمه ماراتن) Der Halbmarathon ist eine beliebte Distanz für Freizeitsportler. اسم مذکر (der), جمع: Halbmarathons
Diskuswurf (پرتاب دیسک) Beim Diskuswurf zählt nicht nur die Technik, sondern auch die Kraft. اسم مذکر (der), جمع: Diskuswürfe

این جدول و توضیحات به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات و نکات گرامری مربوط به دو و میدانی را به خوبی یاد بگیرید و در مکالمات خود به کار ببرید.

مهاجرت-ورزشی-به-آلمان

مهاجرت ورزشی به آلمان: شرایط و مدارک لازم

آلمان به‌عنوان یکی از کشورهای پیشرفته در زمینه‌های ورزشی، هر ساله میزبان بسیاری از ورزشکاران خارجی است که قصد دارند در لیگ‌های ورزشی حرفه‌ای یا برنامه‌های ورزشی آلمان شرکت کنند. مهاجرت ورزشی به آلمان می‌تواند فرصتی بزرگ برای پیشرفت در حرفه ورزشی شما باشد، اما نیازمند آماده‌سازی دقیق و رعایت الزامات قانونی است. در این مقاله، به بررسی شرایط و مدارک لازم برای مهاجرت ورزشی به آلمان می‌پردازیم.

شرایط عمومی مهاجرت ورزشی به آلمان

  1. دعوت‌نامه یا قرارداد از باشگاه ورزشی
    یکی از اصلی‌ترین شرایط برای مهاجرت ورزشی به آلمان، داشتن دعوت‌نامه یا قرارداد کاری از یک باشگاه ورزشی یا سازمان ورزشی معتبر است. این قرارداد باید به‌طور رسمی از طرف باشگاه صادر شده و شامل جزئیات مربوط به وظایف، حقوق، و مدت‌زمان همکاری باشد.

  2. مهارت‌های ورزشی و سوابق حرفه‌ای
    برای دریافت ویزای ورزشی، باید ثابت کنید که سطح مهارت‌های ورزشی شما مطابق با استانداردهای بین‌المللی است. این معمولاً با ارائه مدارکی از موفقیت‌های قبلی، جوایز، و سوابق حرفه‌ای شما انجام می‌شود.

  3. آزمون‌های پزشکی و تناسب اندام
    ورزشکاران ممکن است نیاز به گذراندن آزمایشات پزشکی برای تأیید وضعیت سلامتی و تناسب اندام خود داشته باشند. این آزمایشات معمولاً شامل بررسی‌های فیزیکی و ارزیابی‌های پزشکی هستند که توسط سازمان‌های معتبر انجام می‌شوند.

  4. توانایی مالی و بیمه
    ارائه شواهدی مبنی بر توانایی مالی برای تأمین هزینه‌های زندگی در آلمان و بیمه سلامت نیز الزامی است. این می‌تواند شامل صورت‌حساب‌های بانکی، تأمین مالی از باشگاه، و بیمه‌های مناسب باشد.

مدارک لازم برای درخواست ویزای ورزشی

  1. فرم درخواست ویزا
    فرم درخواست ویزای ورزشی باید به‌طور کامل و دقیق تکمیل شود. این فرم را می‌توانید از وب‌سایت سفارت یا کنسولگری آلمان دریافت کنید.

  2. دعوت‌نامه یا قرارداد کاری
    کپی رسمی از دعوت‌نامه یا قرارداد کاری از باشگاه ورزشی یا سازمان مربوطه، که باید شامل تمامی جزئیات همکاری و شرایط کاری باشد.

  3. پاسپورت معتبر
    پاسپورت شما باید حداقل شش ماه اعتبار داشته باشد و شامل صفحات خالی برای ویزا باشد.

  4. عکس‌های پاسپورتی
    عکس‌های جدید پاسپورتی با کیفیت بالا و مطابق با استانداردهای تعیین‌شده.

  5. گزارش‌های پزشکی
    مدارک مربوط به وضعیت سلامتی و تناسب اندام شما، شامل نتایج آزمایش‌های پزشکی.

  6. مدارک مالی و بیمه
    شواهدی از توانایی مالی برای تأمین هزینه‌های زندگی و بیمه سلامت در آلمان.

  7. گواهی‌های تحصیلی و ورزشی
    مدارکی از سوابق تحصیلی و حرفه‌ای شما در زمینه ورزش، شامل گواهی‌نامه‌ها، جوایز، و سوابق کاری.

  8. مدارک اقامتی
    مدارک مربوط به محل اقامت موقت یا دائمی در آلمان، که ممکن است شامل قرارداد اجاره یا تأییدیه از باشگاه باشد.

مراحل نهایی درخواست ویزا

  1. ثبت‌نام در سفارت یا کنسولگری
    پس از آماده‌سازی مدارک، باید به سفارت یا کنسولگری آلمان در کشور خود مراجعه کنید و درخواست ویزا را ثبت نمایید.

  2. مصاحبه و بررسی مدارک
    ممکن است برای مصاحبه و بررسی مدارک به سفارت دعوت شوید. در این مرحله، جزئیات مربوط به شرایط کاری و اهداف شما از مهاجرت ورزشی بررسی می‌شود.

  3. انتظار برای دریافت ویزا
    پس از بررسی کامل درخواست، ممکن است چند هفته طول بکشد تا ویزای شما صادر شود. در این مدت، باید صبور باشید و آماده دریافت ویزا باشید.

مهاجرت ورزشی به آلمان نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و رعایت الزامات قانونی است. با تهیه و ارائه مدارک لازم و رعایت شرایط مشخص‌شده، می‌توانید به‌راحتی فرآیند مهاجرت خود را تکمیل کنید و در دنیای ورزش آلمان به فعالیت بپردازید.

سخن پایانی

مهاجرت ورزشی به آلمان می‌تواند فرصتی بزرگ برای پیشرفت در حرفه ورزشی شما و تجربه زندگی در یکی از کشورهای پیشرفته ورزشی جهان باشد. با آگاهی از شرایط و مدارک لازم، و برنامه‌ریزی صحیح، می‌توانید فرآیند مهاجرت خود را به‌خوبی مدیریت کنید و از امکانات و فرصت‌های منحصر به فرد آلمان بهره‌مند شوید. در این مسیر، توجه به جزئیات و رعایت الزامات قانونی از اهمیت بالایی برخوردار است.

موسسه زبان نگار با ارائه دوره‌های تخصصی در آموزش زبان آلمانی، می‌تواند به شما در یادگیری زبان و اصطلاحات مورد نیاز برای زندگی و فعالیت در آلمان کمک کند. با ثبت‌نام در دوره‌های ما، نه تنها مهارت‌های زبانی خود را تقویت می‌کنید، بلکه با فرهنگ و نیازهای خاص مهاجرت ورزشی نیز آشنا خواهید شد. تیم مجرب ما آماده است تا شما را در تمامی مراحل یادگیری و آماده‌سازی برای مهاجرت همراهی کند.

سوالات متداول

1. چه مدارکی برای درخواست ویزای ورزشی به آلمان لازم است؟ مدارک اصلی شامل دعوت‌نامه یا قرارداد کاری از باشگاه ورزشی، پاسپورت معتبر، عکس‌های پاسپورتی، گزارش‌های پزشکی، شواهد مالی و بیمه سلامت، و گواهی‌های تحصیلی و ورزشی هستند.

2. آیا باید آزمون پزشکی خاصی برای مهاجرت ورزشی به آلمان انجام دهم؟ بله، معمولاً نیاز به ارائه نتایج آزمون‌های پزشکی برای تأیید وضعیت سلامتی و تناسب اندام خود دارید. این آزمایشات باید توسط سازمان‌های معتبر انجام شوند.

3. چگونه می‌توانم با اصطلاحات ورزشی به زبان آلمانی آشنا شوم؟ برای یادگیری اصطلاحات ورزشی به زبان آلمانی، می‌توانید از منابع آموزشی مختلف مانند کتب ورزشی، ویدئوهای آموزشی، و برنامه‌های تلویزیونی ورزشی استفاده کنید. همچنین، دوره‌های تخصصی آموزش زبان آلمانی در موسسه زبان نگار به شما کمک می‌کند تا با واژگان ورزشی آشنا شوید.

4. آیا موسسه زبان نگار دوره‌های ویژه‌ای برای ورزشکاران دارد؟ بله، موسسه زبان نگار دوره‌های تخصصی در آموزش زبان آلمانی برای ورزشکاران و افرادی که قصد مهاجرت ورزشی دارند، ارائه می‌دهد. این دوره‌ها به شما کمک می‌کنند تا اصطلاحات ورزشی و مهارت‌های زبانی لازم را به‌طور مؤثر یاد بگیرید.

5. چه مدت طول می‌کشد تا ویزای ورزشی من صادر شود؟ مدت زمان صدور ویزا معمولاً به بررسی‌های سفارت و کنسولگری و همچنین تکمیل مدارک بستگی دارد. این فرآیند ممکن است چند هفته طول بکشد، بنابراین بهتر است از قبل برنامه‌ریزی کرده و مدارک خود را به‌موقع آماده کنید.

6. آیا موسسه زبان نگار کمک‌هایی برای تأمین محل اقامت در آلمان ارائه می‌دهد؟ موسسه زبان نگار به‌طور مستقیم خدمات تأمین محل اقامت ارائه نمی‌دهد، اما می‌تواند به شما در یافتن منابع و مشاوره برای تأمین محل اقامت در آلمان کمک کند.

7. آیا می‌توانم در حین تحصیل در دوره‌های زبان آلمانی، برای ویزای ورزشی درخواست دهم؟ بله، می‌توانید به‌طور هم‌زمان در دوره‌های زبان آلمانی ثبت‌نام کنید و برای ویزای ورزشی درخواست دهید. تسلط بر زبان آلمانی می‌تواند به شما در فرآیند درخواست و همچنین زندگی در آلمان کمک کند.

برای اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام در دوره‌های تخصصی، لطفاً با موسسه زبان نگار تماس بگیرید و از مشاوره‌های ما بهره‌مند شوید.