Jobs in English (more than 50 really popular titles)

شغل ها به انگلیسی (بیش از 50 عنوان واقعا پرکاربرد)

تسلط به زبان انگلیسی برای موفقیت در بسیاری از زمینه‌ها، از جمله یافتن شغل مناسب، امری ضروری است. برای برقراری ارتباط موثر با همکاران، مشتریان و شرکای تجاری در سطح جهانی، به دانش پایه ای از اصطلاحات و عبارات مرتبط با شغل نیاز دارید. این مقاله بیش از 50 اصطلاح کاربردی را در مورد شغل به زبان انگلیسی به شما معرفی می‌کند که می‌توانید از آنها در موقعیت‌های مختلف شغلی استفاده کنید.

یادگیری این اصطلاحات به شما کمک می‌کند تا در مصاحبه‌های شغلی، جلسات کاری و مکاتبات اداری با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنید. همچنین می‌توانید از آنها برای درک بهتر آگهی‌های استخدام، شرح وظایف و سایر اسناد مرتبط با شغل استفاده کنید.

یادگیری این اصطلاحات فقط آغازمسیر شما به تسلط بر زبان انگلیسی در محل کار است. برای اینکه واقعاً در دنیای حرفه‌ای بدرخشید، به درک عمیق‌تری از زبان انگلیسی نیاز دارید.

در اینجا دو منبع ارزشمند وجود دارد که به شما کمک می‌کند تا پایه و اساس انگلیسی خود را بسازید و به یک زبان‌آموز ماهر تبدیل شوید:

مقاله (صفر تا صد آموزش زبان انگلیسی): این راهنمای جامع شما را در تمام مراحل یادگیری زبان انگلیسی، از الفبا تا مکالمه‌های پیچیده، راهنمایی می‌کند.

مقاله (زبان انگلیسی چیست): این مقاله به شما درک عمیق‌تری از ماهیت زبان انگلیسی، ساختار آن و نحوه استفاده از آن در موقعیت‌های مختلف می‌دهد.

با صرف زمان برای یادگیری صحیح زبان انگلیسی، نه تنها مهارت‌های زبانی خود را ارتقا می‌دهید، بلکه فرصت‌های شغلی خود را نیز گسترش می‌دهید و اعتماد به نفس خود را در برقراری ارتباط با افراد از سراسر جهان افزایش می‌دهید. به یاد داشته باشید، یادگیری زبان انگلیسی یک سرمایه گذاری ارزشمند برای آینده شماست.

شغل ها به انگلیسی( جایگاه های سیاسی و دولتی)

سیاست مدار ها همیشه از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند و هستند. اگر در زمان سفر در سفارت یا در یک جلسه کاری نتوانید شخص مورد نظر را درست خطاب کنید نه تنها برای وجه اجتماعی شما چندان خوب نخواهد بود بلکه می‌تواند برای شما دردسر ساز هم شود.

Diplomat :  دیپلمات

Politician : سیاست مدار

President : رئیس جمهور

Vice president : معاون اول رئیس جمهور

Minister : وزیر

Secretary : وزیر یا دبیر و منشی

Prime minister : نخست وزیر یا صدر اعظم

Premier : نخست وزیر

Ministry of Foreign Affairs : وزیر امور خارجه

Defence minister : وزیر دفاع

Secretary of Health : مسئول سازمان بهداشتی در کابینه

home Secretary : وزیر کشور

minister of economy : وزیر دارایی

economy minister : وزیر اقتصاد

ecretary of embassy : دبیر سفارت

secretary-general : دبیر کل

Inspector : بازرس

Leader : رهبر

Governor : فرماندار

Mayor : شهردار

Judge : قاضی

Lawyer : وکیل

Economist : اقتصاددان

civil servant : کارمند دولت

Tax collector : مامور مالیات

health and safety officer  : مامور ایمنی و بهداشت

Firefighter: آتش نشان

علاوه بر اصطلاحات ارائه شده در این مقاله، برای یادگیری  کامل تر و جامع تر اصطلاحات در زبان انگلیسی، می‌توانید به مقاله (اصطلاحات کلیدی و کاربردی زبان انگلیسی) مراجعه کنید.

شغل ها به انگلیسی ( موقعیت های بازرگانی و اقتصادی)

شاید شما برای سفر کاری به کشوری قصد سفر داشته باشید. از آن جایی که زبان انگلیسی، به زبانی مشترک بدل گشته، بهتر است این دسته از شغل ها به انگلیسی را به خوبی به خاطر بسپارید تا بتوانید در زمان عقد قرارداد تاثیر خوبی روی طرف مقابل بگذارید.

Accountant  : حسابدار

actuary  : آمارگیر

bank manager  : مدیر بانک

bank clerk  : کارمند بانک

Investor : سرمایه گذار

Treasurer : خزانه دار

Auditor : حسابرس

investment analyst  : تحلیلگر سرمایه گذاری

Financier : کارشناس امور مالی

financial adviser : مشاور اقتصادی

stockbroker  : کارگزار سهام

insurance broker  : کارگزار بیمه

Cashier : صندوقدار

Book keeper : دفتردار

Sponsor : حامی مالی

Businesswoman : بازرگان (زن)

Businessman  : بازرگان (مرد)

advertising executive  : مجری تبلیغات

Advertising agent : سرپرست تبلیغات

sales rep  (representative) : نماینده فروش

Distributor : توزیع کننده

Wholesaler : عمده فروش

Retailer : خرده فروش

مرتبط بخوانید: اصطلاحات کسب و کار به انگلیسی

شغل ها به انگلیسی (کارکنان مراکز درمانی)

در یک مرکز درمانب ی تخصص های بسیاری را روی تابلو اعلانات خواهید خواند، اما این که کدامیک به درد شما می‌خورد را باید از فهرست زیر پیدا کنید.

Doctor : دکتر یا پزشک

Nurse : پرستار

social worker : مامور اجتماعی

receptionist  : سرپرست پذیرش

General practitioner : پزشک عمومی

Surgeon : جراح

Plastic Surgeon : جراح زیبایی (پلاستیک)

Anesthesiologist : متخصص بی‌هوشی

Psychiatrist : روان پزشک

Psychoanalyst : روانکاو

Psychologist : روانشناس

Gynecologist : پزشک زنان

Obstetrician : متخصص زنان و زایمان

midwife  : ماما

Pediatrician : پزشک اطفال

Ophthalmologist : چشم پزشک

optician  : چشم پزشک

Cardiologist : متخصص قلب

Dermatologist : متخصص پوست و مو

Endocrinologist : متخصص غدد

Neurologist : متخصص اعصاب و روان

Radiologist : رادیولوژیست

physiotherapist  : فیزیوتراپیست

dentist  : دندان پزشک

dental hygienist  : متخصص بهداشت دندان

paramedic  : پیرا پزشک

pharmacist  : داروساز

chemist : داروساز

nanny  : پرستار بچه

veterinary surgeon : دامپزشک

شغل ها به انگلیسی : کارکنان دفتر مدیریتی

افراد زیادی به واسطه Job Offer به کشور های انگلیسی زبان مهاجرت می‌کنند. در هنگام مراجعه به شرکت ها یا اداره ها باید بتوانید شخص مورد نظرتان را به درستی خطاب کرده و یا این که بتوانید با وی تماس بر قرار کنید. در غیر این صورت فرصت را از دست می‌دهید.

manager  : مدیر

PA   (personal assistant) : دستیار شخصی

marketing director : مدیر بازاریابی

project manager  : مدیر پروژه

management consultant  : مشاور مدیریت

Sales manager : مدیر فروش

HR manager  (human resources manager) : مدیر منابع انسانی

recruitment consultant  : مشاور استخدامی

office worker : کارمند (دفتری)

telephonist  : پاسخگوی تلفنی

شغل ها به انگلیسی : به فروشگاه بروید

با توجه به فراگیری زبان انگلیسی حتی در کشور های غیر انگلیسی زبان هم شما در زمان سفر و خرید باید شغل ها به انگلیسی را بدانید تا زمان و انرژی شما به هدر نرود. از طرفی دانستن این واژگان سبب ایجاد ارتباط اجتماعی بهتری نیز خواهد شد.

store manager  : مدیر فروشگاه

Sales person : فروشنده

sales assistant  : دستیار فروش

buyer  : خریدار

shop assistant  : دستیار خرید

Salesclerk : کارمند بخش فروش

saleswoman  : فروشنده (زن)

salesman  : فروشنده (مرد)

Salesgirl : فروشنده (دختر جوان)

Sales boy : فروشنده (پسر جوان)

Cashier : صندوقدار

Merchant : تاجر

Grocer :  خوار و بار فروش

Florist : گل فروش

Baker : نانوا و شیرینی پز

Green grocery : فروشنده تره بار (میوه و سبزی)

Butcher : قصاب

fishmonger  : ماهی فروش

antique dealer  : دلال آنتیک

art dealer  : دلال آثار هنری

barber  : آرایشگر

hairdresser  : آرایشگر زنانه

beautician  : متخصص زیبایی

tattooist : تتو آرتیست

 Book keeper : دفتردار

Book maker : صحاف

estate agent  : مشاور املاک

tailor  : خیاط

travel agent  : کارمند آژانس مسافرتی

store detective  : نگهبان فروشگاه

مرتبط بخوانید: اصطلاحات خرید به انگلیسی

شغل ها به انگلیسی :  دنیا ارتباطات و کامپیوتر

Computer Engineering : مهندسی کامپیوتر

database administrator  : مدیر پایگاه داده

web designer  : طراح وب

programmer  : برنامه نویس

software developer  : توسعه دهنده نرم افزار

web developer  : توسعه دهنده وب

Android programmer : برنامه نویس اندروید

Computer operator : متصدی کامپیوتر

شغل ها به انگلیسی : مشاغل فنی

blacksmith : آهنگر

Miner : معدنچی

Engineer : مهندس

Construction worker : کارگر ساختمان

Painter : نقاش

Repairer  : تعمیر کار

bricklayer : بنا و آجرچین

builder : بنا و سازنده راه و ساختمان

plasterer : گچکار

plasterer :لوله کش

roofer : طاق زن و سقف ساز

stonemason : سنگ تراش

tiler : کاشی کار

welder   : جوشکار

Groundsman : خاکبردار

carpenter : نجار

electrician : برقکار

gardener : باغبان

pest controller : کارگر کنترل آفات

Glazier : شیشه گر و شیشه بر

decorator : طراح صحنه

cleaner : نظافت چی

Caretaker : سرایدار

window cleaner : شیشه پاک کن

driving instructor : معلم آموزش رانندگی

masseur : ماساژور (مرد)

Masseuse : ماساژور (زن)

mechanic : مکانیک

شغل ها به انگلیسی : در رستوران و هتل

bartender : سرپرست بار

barmaid : فروشنده  میخانه (زن)

barman : فروشنده  میخانه (مرد)

bouncer : نگهبان بار

chef : سر آشپز

cook : آشپز

hotel manager : مدیر هتل

hotel porter : دربان هتل

tourist guide : راهنمای گردشگری

tour guide : راهنمای تور

waitress : پیشخدمت (زن)

Waiter : پیشخدمت (مرد)

شغل ها به انگلیسی : حمل و نقل

در زمان استفاده از خدمات شهری و گردشگری در شهر های بزرگ یا فرودگاه، دانستن همین چند واژه ساده کار شما را زودتر راه می‌اندازد و کمتر وقت شما تلف می‌شود.

pilot : خلبان

air traffic controller : کنترل کننده ترافیک هوایی

baggage handler : باربر

flight attendant : مهماندار هواپیما

Driver : راننده

taxi driver : راننده تاکسی

bus driver : راننده اتوبوس

Chauffeur : راننده خصوصی

lorry driver : راننده کامیون

sea captain : ناخدا کشتی

ship’s captain : ناخدا کشتی

مرتبط بخوانید: پرکاربردترین اصطلاحات حمل و نقل به انگلیسی

شغل ها به انگلیسی : امور ادبی، هنری و اجتماعی

artist : هنرمند

painter : نقاش

photographer : عکاس

journalist : روزنامه نگار

Reporter : گزارشگر

editor: ویراستار

illustrator : تصویرگر

graphic designer : طراح گرافیک

fashion designer : طراح مد

writer : نویسنده

Author : مولف

Publisher : ناشر

playwright : فیلم نامه نویس

poet : شاعر

sculptor  : مجسمه ساز و یا پیکر تراش

Dramatist : نمایش نامه نویس

Architect : معمار

Conductor » رهبر ارکستر

composer : آهنگ ساز

musician: موسیقیدان یا نوازنده

شغل ها به انگلیسی : رسانه و تلوزیون

actor  : بازیگر (مرد)

actress  : بازیگر (زن)

comedian: طنز پرداز

singer : خواننده

DJ  (disc jockey) : دی جی

dancer : رقاص

film director : کارگردان فیلم

television producer : تهیه کننده تلویزیون

TV presenter : مجری تلویزیون

Newsreader : گوینده خبر

weather forecaster : گوینده بخش  آب و هوا

Cameraman : فیلم بردار

شغل ها به انگلیسی : امور قضایی و نظامی

attorney : وکیل مدافع

forensic scientist : مسئول پزشک قانونی

magistrate : دادرس

private detective: کارآگاه خصوصی

police officer : افسر پلیس

prison officer : زندانبان

security officer : مامور امنیتی

bodyguard : محافظ شخصی

customs officer : مامور گمرک

traffic warden : مامور راهنمایی و رانندگی

airman  : متخصص پرواز (مرد)

Airwoman : متخصص پرواز (زن)

sailor : ملوان

Brigadier : سرتیپ

soldier : سرباز

شغل ها به انگلیسی : جایگاه های علمی و تحصیلی

Principal : مدیر مدرسه

Student : دانش آموز یا دانشجو

Pupil : شاگرد خصوصی

Professor : پروفسور

lecturer : سخنران یا مدرس

teacher : آموزگار

College teacher : استاد دانشگاه

University teacher : استاد دانشگاه

Schoolteacher :  معلم مدرسه

Tutor : معلم خصوصی

math teacher : معلم ریاضی

Counselor (*BrE: counsellor) : مشاور

teaching assistant : دستیار آموزشی

music teacher : مدرس موسیقی

Dean : رئیس دانشکده

researcher : پژوهشگر

lab technician (laboratory technician) : تکنیسین آزمایشگاه

scientist : دانشمند

مخترع : مخترع

physicist : فیزیکدان

Meteorologist : هواشناس

biologist : زیست شناس

botanist : گیاه شناس

Geologist : زمین شناس

chemist : شیمیدان

Mathematician : ریاضیدان

Zoologist : جانور شناس

Historian : تاریخدان

Geographer : جغرافیدان

Archaeologist  : باستان شناس

 Sociologist : جامعه شناس

Linguist : زبان شناس

Philosopher : فیلسوف

از هر کجای دنیا در آموزش آنلاین زبان انگلیسی زبان نگار شرکت کنید. 😁

درباره شغل ها به انگلیسی صحبت کن

اگر تا این جای مطلب را مطالعه کرده باشید، دایره واژگان شما تا حدود قابل توجهی گسترش پیدا کرده است. اما در زمان گفت و گو  با دیگران چگونه باید از شغل ها به انگلیسی بپرسید. یا این که چگونه باید پاسخ دیگران را داد.

What do you do : شغل شما چیست؟

What is your job : شغل شما چیست؟

What’s your profession : حرفه شما چیست؟

…. I’m a : من … هستم.

…. I work as a \ an : من به عنوان یک …  کار می کنم.

income : درآمد

to look for a job : دنبال کار گشتن

to find a job : کار پیدا کردن

to be hired : استخدام شدن

to be fired : اخراج شدن

to lose one’s job : شغل خود را از دست دادن

to quit one’s job : شغل خود را ترک کردن

to resign : استعفا دادن

He gets … dollars an hour : او ساعتی … دلار می‌گیرد.

His salary is …. dollars a year : حقوق او سالانه … دلار است

جمع بندی:

مقاله حاضر بیش از 50 اصطلاح کاربردی در مورد شغل به زبان انگلیسی را به شما معرفی کرد که می‌توانید از آنها در موقعیت‌های مختلف شغلی استفاده کنید. این اصطلاحات در دسته‌های مختلفی مانند مصاحبه شغلی، شرح وظایف، محیط کار، حقوق و دستمزد و غیره طبقه‌بندی شده‌اند تا به شما در یافتن سریع و آسان اصطلاح مورد نظر کمک کنند.

به یاد داشته باشید  برای اینکه واقعاً در دنیای حرفه‌ای بدرخشید، به درک عمیق‌تری از زبان انگلیسی نیاز دارید. با مطالعه منابعی مانند مقالات آموزشی، کتاب‌ها و وب‌سایت‌های انگلیسی زبان، می‌توانید به طور مداوم دایره لغات خود را گسترش داده و مهارت‌های زبانی خود را ارتقا دهید.

سوالات متداول:

1. این اصطلاحات برای چه کسانی مفید است؟

این اصطلاحات برای هر کسی که به دنبال بهبود زبان انگلیسی خود در محل کار است مفید است، از جمله:

دانشجویان و فارغ التحصیلان
کارجویان
کارمندان شاغل
صاحبان مشاغل

2. چگونه می‌توانم از این اصطلاحات در موقعیت‌های شغلی استفاده کنم؟

می‌توانید از این اصطلاحات در موقعیت‌های مختلف شغلی مانند:

مصاحبه‌های شغلی
جلسات کاری
مکاتبات اداری
ارائه‌ها
مذاکرات

3. آیا این اصطلاحات را می توان در سایر زمینه ها نیز استفاده کرد؟

بله، بسیاری از این اصطلاحات را می توان در سایر زمینه های زندگی مانند:

سفر
خرید
معاشرت اجتماعی

4. منابع دیگری برای یادگیری زبان انگلیسی در محل کار وجود دارد؟

بله، منابع زیادی برای یادگیری زبان انگلیسی در محل کار وجود دارد، از جمله:

مقالات آموزشی: وب سایت ها و مجلات متعددی مقالاتی را در مورد زبان انگلیسی در محل کار ارائه می دهند.
کتاب ها: کتاب های زیادی در مورد زبان انگلیسی در محل کار وجود دارد که می تواند به شما در یادگیری اصطلاحات و عبارات جدید کمک کند.
دوره های آنلاین: وب سایت ها و پلتفرم های آموزشی متعددی دوره های آنلاین زبان انگلیسی در محل کار را ارائه می دهند.
کلاس های حضوری: بسیاری از مدارس و مراکز آموزشی کلاس های حضوری زبان انگلیسی در محل کار را ارائه می دهند..

5. چگونه می توانم انگیزه خود را برای یادگیری زبان انگلیسی حفظ کنم؟

اهداف واقع بینانه تعیین کنید: اهدافی را تعیین کنید که قابل دستیابی و قابل اندازه گیری باشند.
برنامه ریزی و پایبندی به آن: زمانی را برای مطالعه و تمرین زبان انگلیسی اختصاص دهید و به برنامه خود پایبند باشید.
آن را سرگرم کننده کنید: راه هایی برای یادگیری زبان انگلیسی پیدا کنید که برای شما لذت بخش باشد.
با دیگران تمرین کنید: با دوستان، همکاران یا همکلاسی های خود که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند تمرین کنید.
خودتان را پاداش دهید: هنگامی که به اهداف خود می رسید، به خودتان پاداش دهید.
با یادگیری این اصطلاحات و استفاده از آنها در موقعیت‌های شغلی، می‌توانید مهارت‌های زبانی خود را ارتقا دهید، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید و فرصت‌های شغلی خود را گسترش دهید.