یادگیری اصطلاحات رایج و پرکاربرد یکی از مهمترین گامها در تسلط به زبان انگلیسی است. بسیاری از این اصطلاحات در مکالمات روزمره و محیطهای کاری مورد استفاده قرار میگیرند و آشنایی با آنها میتواند به شما کمک کند تا زبان انگلیسی را بهطور طبیعیتر و روانتر صحبت کنید. بدون شک، زمانی که بتوانید از این اصطلاحات در مکالمات خود استفاده کنید، اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهید کرد و به راحتی در بحثها مشارکت خواهید داشت.
در زبان انگلیسی، اصطلاحات علاوه بر اینکه معنای خاص خود را دارند، بسته به موقعیت و مکالمه میتوانند تاثیر زیادی در روانی گفتار و ارتباط برقرار کردن داشته باشند. این اصطلاحات میتوانند از انواع مختلفی مانند ضربالمثلها، عبارات عامیانه یا افعال عبارتی باشند که در مکالمات غیررسمی و روزمره استفاده میشوند. یادگیری این عبارات میتواند به شما کمک کند تا به زبان انگلیسی، همانند یک فرد بومی، صحبت کنید و در موقعیتهای مختلف اجتماعی، کاری یا تحصیلی به راحتی ارتباط برقرار کنید.
برای آن دسته از افرادی که میخواهند زبان انگلیسی را به شکلی اصولی و کاربردی یاد بگیرند، موسسه زبان نگار دورههای آموزش زبان انگلیسی را بهصورت آنلاین، حضوری و خصوصی برگزار میکند.
اولین قدم برای شروع⁏ آماده اید؟
اصطلاحات پرکاربرد رزومره انگلیسی
برای کمک به درک بهتر اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی، در اینجا اصطلاحات متفاوت و کاربردیتر به همراه معنی و مثالهایی برای هر یک ارائه میدهیم:
Idiom | Meaning | Example |
---|---|---|
Bite the bullet | خود را وادار به انجام کاری ناخوشایند کردن | “I didn’t want to study for the exam, but I had to bite the bullet and do it.” |
Break a leg | موفق باشی! | “You have an important performance tonight, break a leg!” |
Burn the midnight oil | شبزندهداری کردن، تا دیروقت کار کردن | “I had to burn the midnight oil to finish my project on time.” |
Hit the nail on the head | درست به هدف زدن، دقیقاً به درستی گفتن | “She hit the nail on the head when she said we needed more time to complete the task.” |
In hot water | در دردسر افتادن، گرفتار شدن | “He found himself in hot water after forgetting to submit the report.” |
Jump the gun | عجولانه عمل کردن، بدون تفکر اقدام کردن | “I think we jumped the gun by starting the project before getting all the details.” |
Let the cat out of the bag | راز کسی را فاش کردن | “I accidentally let the cat out of the bag about her surprise party.” |
Spill the beans | راز را فاش کردن | “She spilled the beans about the new project at work.” |
Take the bull by the horns | شجاعانه اقدام کردن، با مشکل روبهرو شدن | “It’s time to take the bull by the horns and talk to the manager about my concerns.” |
Under the weather | بدحال بودن، ناخوش بودن | “I’ve been feeling a bit under the weather lately, so I’m taking a day off work.” |
The ball is in your court | نوبت شماست، حالا شما باید تصمیم بگیرید یا اقدام کنید | “I’ve done all I can to help, now the ball is in your court.” |
Through thick and thin | در شرایط سخت و آسان کنار هم بودن | “They’ve been together through thick and thin.” |
Cost an arm and a leg | خیلی گران بودن | “That new car costs an arm and a leg, but it’s totally worth it!” |
A blessing in disguise | خوشبختی پنهان، چیزی که ابتدا بد به نظر میرسید اما در نهایت خوب شد | “Losing my job was a blessing in disguise because it pushed me to start my own business.” |
Cry over spilled milk | نگران گذشته شدن، افسوس خوردن به دلیل چیزی که دیگر نمیتوان تغییر داد | “There’s no use crying over spilled milk, we just have to move on.” |
Jump on the bandwagon | پیروی از روند یا مد جدید | “Everyone’s jumping on the bandwagon of healthy eating these days.” |
Not playing with a full deck | کسی که ذهنی کاملاً درست ندارد، دچار نقص عقل است | “He forgot his keys again, I think he’s not playing with a full deck.” |
این جدول شامل اصطلاحات مختلف است که بهطور روزمره در مکالمات انگلیسی به کار میروند. استفاده از چنین اصطلاحاتی به شما کمک میکند تا مکالمات خود را طبیعیتر و روانتر کنید. برخی از این اصطلاحات بهویژه در مکالمات غیررسمی و دوستانه کاربرد دارند، اما در محیطهای رسمیتر نیز میتوانند در موقعیتهای خاص استفاده شوند.
بهعلاوه، برای درک بهتر این اصطلاحات، میتوانید آنها را در مکالمات واقعی یا متنی با دوستان یا در کلاسهای زبان تمرین کنید. به همین دلیل، اگر قصد دارید بهطور جدی مهارتهای زبانی خود را تقویت کنید و از چنین اصطلاحاتی در مکالمات روزانه استفاده کنید
درخواست مشاوره
اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی در مکالمات روزمره و کاربرد آنها
برای داشتن مکالماتی روان و طبیعی به زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات پرکاربرد ضروری است. این اصطلاحات نه تنها به شما کمک میکنند تا سخنان خود را جذابتر کنید، بلکه درک عمیقتری از فرهنگ و نحوه صحبت کردن افراد بومی زبان به شما میدهند. در اینجا به برخی از کاربردهای مهم اصطلاحات انگلیسی اشاره میکنیم:
Idiom | Meaning | Example |
---|---|---|
Back to the drawing board | بازگشت به نقطه شروع بعد از شکست یا شکست در طرح اولیه | “Our first attempt didn’t work out, so it’s back to the drawing board.” |
A picture is worth a thousand words | یک تصویر بهتر از هزار کلمه توضیح میدهد | “Instead of describing the problem, just show him a diagram—a picture is worth a thousand words.” |
Better safe than sorry | از خطر کردن بهتر است که احتیاط کنیم | “Make sure to back up your work; better safe than sorry.” |
Hit the sack | به تخت خواب رفتن، خوابیدن | “It’s been a long day, I think I’ll hit the sack now.” |
Keep your fingers crossed | امیدوار بودن به موفقیت در چیزی | “I’ve got a big exam tomorrow, keep your fingers crossed for me!” |
Out of the blue | بهطور غیرمنتظره و ناگهانی | “The opportunity came out of the blue, and I had to grab it!” |
A blessing in disguise | خوشبختی پنهان، چیزی که ابتدا بد به نظر میرسید اما در نهایت خوب شد | “Losing my job was a blessing in disguise because it pushed me to start my own business.” |
Throw in the towel | تسلیم شدن، دست از تلاش کشیدن | “After several failed attempts, he decided to throw in the towel.” |
The best of both worlds | داشتن دو چیز خوب در یک زمان | “With this new job, I get the best of both worlds: a great salary and a flexible schedule.” |
Under the weather | بدحال بودن، ناخوش بودن | “I’ve been feeling a bit under the weather lately, so I’m taking a day off work.” |
چگونه این اصطلاحات به شما کمک میکنند؟
یادگیری و استفاده از اصطلاحات در مکالمات زبان انگلیسی نه تنها سطح زبانی شما را بالا میبرد، بلکه نشان میدهد که شما تسلط خوبی به زبان دارید و میتوانید با بومیهای زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنید. همچنین این اصطلاحات به شما کمک میکنند تا در موقعیتهای مختلف، مانند مصاحبههای شغلی، مذاکرات یا مکالمات دوستانه، به راحتی و با اعتماد به نفس صحبت کنید.
سخن پایانی
یادگیری اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی، یک گام مهم در مسیر تسلط بر مکالمات روزمره است. با آشنایی با این عبارات، شما میتوانید مکالمات خود را طبیعیتر و جذابتر کنید و از لحاظ فرهنگی و زبانی به سطح بالاتری برسید. علاوه بر این، یادگیری این اصطلاحات به شما کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف، چه در محیط کاری و چه در تعاملات اجتماعی، بهطور مؤثرتر و با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنید.
هرچند یادگیری این اصطلاحات نیازمند تمرین مداوم و استفاده در موقعیتهای مختلف است، اما به مرور زمان، شما قادر خواهید بود که بهطور خودکار از آنها در مکالمات خود استفاده کنید. همچنین، این اصطلاحات نه تنها برای مکالمات روزمره مفید هستند، بلکه در موقعیتهای رسمیتر نیز میتوانند به شما کمک کنند تا بتوانید بهطور مؤثری در جلسات، مذاکرات و حتی مصاحبههای شغلی صحبت کنید.
در این مسیر، موسسه زبان نگار با ارائه دورههای آموزش زبان انگلیسی متنوع، فرصت مناسبی برای تقویت مهارتهای مکالمهای شما فراهم کرده است. با استفاده از روشهای نوین تدریس و تمرینات کاربردی، شما میتوانید این اصطلاحات را بهراحتی یاد بگیرید و در مکالمات خود بهکار ببرید.