در مسیر یادگیری زبان انگلیسی، آشنایی با اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی یکی از مهمترین عوامل در تقویت مهارت مکالمه و درک زبان محاورهای است. این اصطلاحات که با عنوانهایی مانند Common English Expressions یا English Idioms نیز شناخته میشوند، نقش بسیار مؤثری در افزایش روانی گفتار و طبیعیتر شدن جملات دارند. بسیاری از زبانآموزان در سطوح مختلف با چالشی مشترک روبهرو هستند: درک و استفاده صحیح از اصطلاحات انگلیسی در موقعیتهای واقعی.
در این مقاله، بیش از 100 اصطلاح پرکاربرد انگلیسی همراه با ترجمه فارسی و مثالهای کاربردی ارائه شدهاند تا نهتنها به درک بهتر معنای این اصطلاحات کمک کند، بلکه بتوانید آنها را در مکالمات روزمره، موقعیتهای رسمی و حتی آزمونهای زبان بهدرستی به کار ببرید. این اصطلاحات از منابع معتبر زبان انگلیسی گردآوری شدهاند و شامل عباراتی هستند که در زندگی واقعی انگلیسیزبانها بسیار رایجاند.
اگر به دنبال ارتقاء دایره واژگان خود، افزایش اعتماد به نفس در مکالمه و تسلط بر زبان انگلیسی واقعی هستید، این مجموعه جامع از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی میتواند نقطه شروعی عالی برای شما باشد.
برای آن دسته از افرادی که میخواهند زبان انگلیسی را به شکلی اصولی و کاربردی یاد بگیرند، موسسه زبان نگار دورههای آموزش زبان انگلیسی را بهصورت آنلاین، حضوری و خصوصی برگزار میکند.
درخواست مشاوره
اصطلاحات پرکاربرد رزومره انگلیسی
برای کمک به درک بهتر اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی، در اینجا اصطلاحات متفاوت و کاربردیتر به همراه معنی و مثالهایی برای هر یک ارائه میدهیم:
شماره | اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیح و کاربرد |
1 | (as) cool as a cucumber | خونسرد و آرام | برای توصیف فردی که در شرایط استرسزا آرام و کنترلشده میماند. |
2 | A word to the wise | یک هشدار دوستانه | قبل از ارائه پند یا هشدار، برای جلب توجه استفاده میشود. |
3 | Actions speak louder than words | عمل مهمتر از حرف است | تأکید بر اینکه کارها واقعیت را بهتر از گفتهها نشان میدهند. |
4 | Add fuel to the fire | آتش را شعلهورتر کردن | وقتی که با گفتار یا رفتاری، یک شرایط بد را بدتر میکنید. |
5 | All good things (must) come to an end | همه چیزهای خوب بالاخره تمام میشوند | برای پذیرش پایان یک تجربه خوشایند. |
6 | All that glitters is not gold | هر درخشندهای طلا نیست | تأکید بر اینکه ظاهر زیبا همیشه نشاندهنده ارزش واقعی نیست. |
7 | All’s fair in love and war | در عشق و جنگ، همهچیز مجاز است | اشاره به اینکه در شرایط خاص نمیتوان به عدالت پایبند بود. |
8 | All’s well that ends well | پایان خوب همهچیز را جبران میکند | اگر نتیجه نهایی خوب باشد، مشکلات قبل از آن اهمیت ندارند. |
9 | Backseat driver | فردی که دخالت بیجا میکند | کسی که بدون مسئولیت، دائم راهنمایی میکند. |
10 | Be all thumbs | دست و پا چلفتی بودن | برای توصیف فردی که در انجام کارهای دستی ناشی است. |
11 | Be green with envy | بسیار حسود بودن | زمانیکه شخصی به شدت نسبت به دیگری حسادت دارد. |
12 | Be on the ball | زرنگ و هوشیار بودن | برای توصیف فردی که سریع عمل میکند و آماده است. |
13 | Beat a dead horse | تکرار بینتیجه یک موضوع | به تلاش بیثمر برای احیای موضوعی پایانیافته اشاره دارد. |
14 | Better late than never | دیر رسیدن بهتر از نرسیدن | تشویق به انجام کاری حتی با تأخیر. |
15 | Bite off more than you can chew | بیشتر از توان خود مسئولیت قبول کردن | دربارهی افراد بلندپرواز یا بیبرنامه کاربرد دارد. |
16 | Bite the bullet | مواجهه با یک موقعیت سخت | وادار کردن خود به انجام کاری ناخوشایند ولی ضروری. |
17 | Blood is thicker than water | خانواده از هر رابطهای مهمتر است | تأکید بر اهمیت روابط خانوادگی. |
18 | Break a leg | موفق باشی! | آرزوی موفقیت، بهخصوص قبل از اجرای هنری. |
19 | Break bread | نان و نمک خوردن | اشاره به تقسیم غذا و ایجاد رابطهای دوستانه. |
20 | Castles in the air | رویاهای دور از دسترس | اشاره به برنامههای غیرواقعی و خیالاتی. |
شماره | اصطلاح انگلیسی | ترجمه فارسی | توضیح و کاربرد |
21 | Cut to the chase | برو سر اصل مطلب | وقتی نمیخواهیم وقت را با حاشیهروی تلف کنیم. |
22 | Easy come, easy go | باد آورده را باد میبرد | اشاره به چیزهایی که بدون تلاش به دست آمده و به راحتی از دست میروند. |
23 | Fish in troubled waters | از آب گلآلود ماهی گرفتن | استفاده از شرایط آشفته برای منافع شخصی. |
24 | From A to Z | از سیر تا پیاز | اشاره به پوشش کامل یک موضوع از ابتدا تا انتها. |
25 | Get on your high horse | خود را برتر از دیگران دانستن | وقتی کسی با غرور و نگاه از بالا صحبت میکند. |
26 | Get up on the wrong side of the bed | از دنده چپ بلند شدن | داشتن یک روز بد یا بداخلاق بودن بیدلیل. |
27 | Have a finger in every pie | در همه کارها دخیل بودن | اشاره به کسی که در چند پروژه یا کار مختلف نقش دارد. |
28 | Have your cake and eat it too | نمیتوان همه چیز را با هم داشت | درباره خواستن دو چیز متضاد به طور همزمان. |
29 | Horses for courses | هر کاری را باید به متخصصش سپرد | تأکید بر مهارت و تناسب فرد با کار. |
30 | It costs an arm and a leg | بسیار گران بودن | اشاره به کالا یا خدماتی که هزینهی بالایی دارد. |
31 | It takes two to tango | دو طرف در دعوا نقش دارند | هیچ مشکلی فقط با مقصر بودن یک نفر ایجاد نمیشود. |
32 | Kill two birds with one stone | با یک تیر دو نشان زدن | با یک حرکت یا اقدام، دو هدف را محقق کردن. |
33 | Let the cat out of the bag | لو دادن راز | فاش کردن اطلاعاتی که باید محرمانه میماند. |
34 | No news is good news | بیخبری، خودش خبر خوبه | زمانیکه انتظار خبری داریم و امیدواریم که سکوت به معنی نبود مشکل باشد. |
35 | No pain, no gain | زحمت نکشی، سود نمیکنی | برای تشویق به تلاش و سختکوشی. |
36 | Not born yesterday | سادهلوح نبودن | نشان دادن آگاهی و تجربه در برابر فریب یا دروغ. |
37 | Out of sight, out of mind | از دل برود هر آنکه از دیده برفت | اشاره به فراموشی افراد یا چیزهایی که از دسترس خارجاند. |
38 | Out of the blue | ناگهانی و غیرمنتظره | وقتی اتفاقی بدون هشدار قبلی رخ میدهد. |
39 | Out with the old, in with the new | قدیمی را دور بریز، جدید را جایگزین کن | تشویق به نوآوری و بهروزرسانی. |
40 | Practice makes perfect | تمرین، کلید موفقیت است | تکرار باعث تسلط میشود. |
41 | Someone’s days are numbered | عمر چیزی یا کسی رو به پایان است | برای توصیف چیزی یا کسی که زمانش محدود است. |
42 | Shape up or ship out | یا اصلاح شو یا برو! | هشدار جدی برای تغییر رفتار یا ترک محیط. |
43 | Smell fishy | مشکوک بودن | وقتی چیزی درست به نظر نمیرسد. |
44 | Take something for granted | چیزی را بدیهی دانستن | عدم توجه یا قدردانی نسبت به چیزهایی که داریم. |
45 | The dust settles | آرام شدن اوضاع | پس از یک بحران یا تنش، برگشتن به حالت عادی. |
46 | Time flies | زمان بهسرعت میگذرد | برای بیان گذر سریع زمان. |
47 | To do someone a solid | لطف کردن | انجام یک کار دوستانه یا کمکرسانی. |
48 | Two heads are better than one | دو فکر بهتر از یکی است | همکاری باعث نتیجه بهتر میشود. |
49 | Under the weather | بدحال بودن | وقتی احساس بیماری یا ناراحتی داریم. |
50 | When pigs fly | محال و غیرممکن | برای توصیف چیزی که هرگز رخ نخواهد داد. |
51 | When the chips are down | در شرایط بحرانی | وقتی موقعیت جدی یا دشوار میشود. |
52 | Where there’s a will there’s a way | خواستن توانستن است | تأکید بر قدرت اراده در رسیدن به اهداف. |
53 | While the cat’s away, the mice will play | نبود ناظر، موجب بینظمی است | سوءاستفاده از غیبت مسئول. |
54 | You can’t judge a book by its cover | از ظاهر نمیتوان قضاوت کرد | تأکید بر اهمیت بررسی محتوا نه فقط ظاهر. |
55 | Your mind goes blank | ذهن خالی میشود | وقتی ناگهان چیزی را فراموش میکنید. |
56 | You’re only young once | فقط یکبار جوان هستی | برای تشویق به لذت بردن از دوران جوانی. |
57 | You’ve made your bed, now lie in it | تاوان اشتباهت را باید بدهی | باید با پیامد انتخابهای خود روبرو شوی. |
استفاده از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی در مکالمه روزمره، نهتنها باعث طبیعیتر شدن زبان شما میشود، بلکه سطح درک فرهنگیتان از انگلیسیزبانها را بالا میبرد. این اصطلاحات در آزمونهای بینالمللی، فیلمها، سریالها، و مکالمات غیررسمی کاربرد فراوانی دارند. یادگیری آنها به معنای واقعی، یک قدم بزرگ به سوی تسلط بر زبان است.
مرتبط بخوانید: اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد و ضروری برای تسلط بر زبان انگلیسی
اصطلاحات و ضربالمثلهای پرکاربرد در زبان انگلیسی
اصطلاح انگلیسی | معنی و کاربرد در زبان انگلیسی | ترجمه روان و هدفمند فارسی |
Beat around the bush | Avoiding the main topic or not speaking directly | طفره رفتن و مستقیم حرف نزدن |
Get your act together | Become more organized and efficient | خودت را جمعوجور کن و بهتر عمل کن |
Hit the sack | Go to bed or go to sleep | رفتن به رختخواب؛ خوابیدن |
Your guess is as good as mine | I have no more information than you do | من هم نمیدانم؛ تو حدس بزن |
Back against the wall | Being in a tough situation with no easy solution | در تنگنا بودن بدون راه چاره |
Sell like hot cakes | To sell very quickly and in large amounts | مثل آبنبات فروش رفتن |
Run around in circles | Waste time with no result | وقت تلف کردن بدون نتیجه |
Cut corners | Do something cheaply or badly to save effort or money | سرهمبندی کردن برای صرفهجویی |
On cloud nine | Extremely happy and joyful | روی ابرها بودن از شدت شادی |
Blow hot and cold | Keep changing opinions or behavior | مدام نظر یا رفتار عوض کردن |
Burn your bridges | Destroy chances of going back to a previous state | راه بازگشت را بر خود بستن |
Break new ground | Do something innovative or pioneering | نوآوری کردن؛ راه تازهای باز کردن |
Cry over spilt milk | Regret something that can’t be changed | برای چیزی که گذشته ناراحت شدن |
Every cloud has a silver lining | There’s good in every bad situation | در هر سختی، روزنه امیدی هست |
In for a penny, in for a pound | Committed fully to something once started | کاری را شروع کردی، تا تهش برو |
Chip off the old block | Someone very similar to a parent | بچه زرنگِ شبیه پدر یا مادرش |
Do unto others… | Treat people as you want to be treated | با دیگران همانطور رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود |
Fair and square | Completely honest and just | منصفانه و شفاف |
Keep an ear to the ground | Stay informed and aware of trends or news | همیشه گوش به زنگ باش |
Boil the ocean | Try to do something overly ambitious or impossible | کار غیرممکن را خواستن انجام دادن |
Fish out of water | Feel uncomfortable in a situation | احساس غربت؛ خارج از محیط آشنا |
Give it a whirl | Try something for the first time | یه امتحانی بکن؛ امتحانش کن |
Step up your game | Improve your performance | سطح کارت را ارتقا بده |
Snug as a bug in a rug | Very comfortable and cozy | دنج و راحت مثل کرم در فرش |
Lose your marbles | Go insane or behave irrationally | دیوونه شدن یا از کوره در رفتن |
Straight from the horse’s mouth | Directly from a reliable source | اطلاعات دست اول گرفتن |
Draw the line | Set a limit on acceptable behavior | خط قرمز کشیدن؛ مرز گذاشتن |
Break a leg | Good luck! (especially before a performance) | موفق باشی! (اصطلاح نمایشی) |
Go the extra mile | Put in more effort than expected | فراتر از انتظار تلاش کردن |
By the skin of your teeth | Just barely succeed | به زور از پسش بر اومدن |
Beside yourself with joy | Extremely happy and excited | از خوشحالی در پوست نگنجیدن |
Palm off | Pass fake or bad goods as genuine | چیز تقلبی را اصل جا زدن |
Up a creek without a paddle | In serious trouble with no easy solution | گیر افتادن در مخمصه |
این اصطلاحات نهتنها برای یادگیری زبان انگلیسی مفیده، بلکه نقش بسیار مهمی در تقویت مکالمه روزمره، افزایش درک شنیداری از فیلمها، پادکستها و مکالمات بومی و حتی آمادگی بهتر برای آزمونهای بینالمللی مثل IELTS و TOEFL داره.
در این آزمونها، مخصوصاً در بخش Speaking و Listening، استفاده از اصطلاحات طبیعی (Idioms) نشوندهنده تسلط بالای زبانآموزه. حتی در بخش Writing، استفاده بجا از اصطلاحات میتونه باعث بشه متن شما حرفهایتر و نمرهبهتر بشه.
از طرفی، این اصطلاحات به زبانآموز کمک میکنن تا:
راحتتر با فرهنگ انگلیسیزبانها ارتباط بگیره
سطح زبان خودش رو از “کتابی” به “طبیعی و بومی” برسونه
توی موقعیتهای واقعی مثل سفر، کار، دانشگاه یا حتی مصاحبههای بینالمللی، با اعتمادبهنفس بیشتر صحبت کنه.
بیشتر بدانید: بهترین آموزشگاه زبان انگلیسی، 100% تضمین قبولی در آزمون آیلتس
سخن پایانی
یادگیری اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی، یک گام مهم در مسیر تسلط بر مکالمات روزمره است. با آشنایی با این عبارات، شما میتوانید مکالمات خود را طبیعیتر و جذابتر کنید و از لحاظ فرهنگی و زبانی به سطح بالاتری برسید. علاوه بر این، یادگیری این اصطلاحات به شما کمک میکند تا در موقعیتهای مختلف، چه در محیط کاری و چه در تعاملات اجتماعی، بهطور مؤثرتر و با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنید.
هرچند یادگیری این اصطلاحات نیازمند تمرین مداوم و استفاده در موقعیتهای مختلف است، اما به مرور زمان، شما قادر خواهید بود که بهطور خودکار از آنها در مکالمات خود استفاده کنید. همچنین، این اصطلاحات نه تنها برای مکالمات روزمره به زبان انگلیسی مفید هستند، بلکه در موقعیتهای رسمیتر نیز میتوانند به شما کمک کنند تا بتوانید بهطور مؤثری در جلسات، مذاکرات و حتی مصاحبههای شغلی صحبت کنید.
در این مسیر، موسسه زبان نگار با برگزاری کلاس های آموزش زبان انگلیسی متنوع،بصورت دوره آنلاین، حضوری و کلاس خصوصی فرصت مناسبی برای تقویت مهارتهای مکالمهای شما فراهم کرده است. با استفاده از روشهای نوین تدریس و تمرینات کاربردی، شما میتوانید این اصطلاحات را بهراحتی یاد بگیرید و در مکالمات خود بهکار ببرید.