ارتباط سریع و آسان با موسسه زبان نگار از طریق تلگرام

زبان‌آموزان گرامی و اساتید محترم، لطفاً از طریق تلگرام موسسه با ما در ارتباط باشید. تیم پشتیبانی در کوتاه‌ترین زمان ممکن پاسخگوی شما خواهد بود.

📱 شماره تلگرام: 09903283602

30 اصطلاح پرکاربرد انگلیسی + معنی و مثال

بیش از 100 اصطلاح پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال‌ کاربردی

در مسیر یادگیری زبان انگلیسی، آشنایی با اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی یکی از مهم‌ترین عوامل در تقویت مهارت مکالمه و درک زبان محاوره‌ای است. این اصطلاحات که با عنوان‌هایی مانند Common English Expressions یا English Idioms نیز شناخته می‌شوند، نقش بسیار مؤثری در افزایش روانی گفتار و طبیعی‌تر شدن جملات دارند. بسیاری از زبان‌آموزان در سطوح مختلف با چالشی مشترک روبه‌رو هستند: درک و استفاده صحیح از اصطلاحات انگلیسی در موقعیت‌های واقعی.

در این مقاله، بیش از 100 اصطلاح پرکاربرد انگلیسی همراه با ترجمه فارسی و مثال‌های کاربردی ارائه شده‌اند تا نه‌تنها به درک بهتر معنای این اصطلاحات کمک کند، بلکه بتوانید آن‌ها را در مکالمات روزمره، موقعیت‌های رسمی و حتی آزمون‌های زبان به‌درستی به کار ببرید. این اصطلاحات از منابع معتبر زبان انگلیسی گردآوری شده‌اند و شامل عباراتی هستند که در زندگی واقعی انگلیسی‌زبان‌ها بسیار رایج‌اند.

اگر به دنبال ارتقاء دایره واژگان خود، افزایش اعتماد به نفس در مکالمه و تسلط بر زبان انگلیسی واقعی هستید، این مجموعه جامع از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی می‌تواند نقطه شروعی عالی برای شما باشد.

برای آن دسته از افرادی که می‌خواهند زبان انگلیسی را به شکلی اصولی و کاربردی یاد بگیرند، موسسه زبان نگار دوره‌های آموزش زبان انگلیسی را به‌صورت آنلاین، حضوری و خصوصی برگزار می‌کند.

یادگیری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی، همان نقطه‌ای است که زبان‌آموزی از حالت کتابی و مصنوعی خارج می‌شود و به سطحی می‌رسد که گفت‌وگوهایش طبیعی، روان و بومی‌گونه به نظر می‌رسد؛ این مهارت، کلید درک عمیق‌تر فرهنگ و تفکر انگلیسی‌زبان‌ها و پلی برای رسیدن به ارتباط مؤثر و حرفه‌ای است.
درخواست مشاوره

اصطلاحات پرکاربرد رزومره انگلیسی

برای کمک به درک بهتر اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی، در اینجا اصطلاحات متفاوت و کاربردی‌تر به همراه معنی و مثال‌هایی برای هر یک ارائه می‌دهیم:

شماره

اصطلاح انگلیسی

ترجمه فارسی

توضیح و کاربرد

1

(as) cool as a cucumber

خونسرد و آرام

برای توصیف فردی که در شرایط استرس‌زا آرام و کنترل‌شده می‌ماند.

2

A word to the wise

یک هشدار دوستانه

قبل از ارائه پند یا هشدار، برای جلب توجه استفاده می‌شود.

3

Actions speak louder than words

عمل مهم‌تر از حرف است

تأکید بر اینکه کارها واقعیت را بهتر از گفته‌ها نشان می‌دهند.

4

Add fuel to the fire

آتش را شعله‌ورتر کردن

وقتی که با گفتار یا رفتاری، یک شرایط بد را بدتر می‌کنید.

5

All good things (must) come to an end

همه چیزهای خوب بالاخره تمام می‌شوند

برای پذیرش پایان یک تجربه خوشایند.

6

All that glitters is not gold

هر درخشنده‌ای طلا نیست

تأکید بر اینکه ظاهر زیبا همیشه نشان‌دهنده ارزش واقعی نیست.

7

All’s fair in love and war

در عشق و جنگ، همه‌چیز مجاز است

اشاره به این‌که در شرایط خاص نمی‌توان به عدالت پایبند بود.

8

All’s well that ends well

پایان خوب همه‌چیز را جبران می‌کند

اگر نتیجه نهایی خوب باشد، مشکلات قبل از آن اهمیت ندارند.

9

Backseat driver

فردی که دخالت بی‌جا می‌کند

کسی که بدون مسئولیت، دائم راهنمایی می‌کند.

10

Be all thumbs

دست و پا چلفتی بودن

برای توصیف فردی که در انجام کارهای دستی ناشی است.

11

Be green with envy

بسیار حسود بودن

زمانی‌که شخصی به شدت نسبت به دیگری حسادت دارد.

12

Be on the ball

زرنگ و هوشیار بودن

برای توصیف فردی که سریع عمل می‌کند و آماده است.

13

Beat a dead horse

تکرار بی‌نتیجه یک موضوع

به تلاش بی‌ثمر برای احیای موضوعی پایان‌یافته اشاره دارد.

14

Better late than never

دیر رسیدن بهتر از نرسیدن

تشویق به انجام کاری حتی با تأخیر.

15

Bite off more than you can chew

بیشتر از توان خود مسئولیت قبول کردن

درباره‌ی افراد بلندپرواز یا بی‌برنامه کاربرد دارد.

16

Bite the bullet

مواجهه با یک موقعیت سخت

وادار کردن خود به انجام کاری ناخوشایند ولی ضروری.

17

Blood is thicker than water

خانواده از هر رابطه‌ای مهم‌تر است

تأکید بر اهمیت روابط خانوادگی.

18

Break a leg

موفق باشی!

آرزوی موفقیت، به‌خصوص قبل از اجرای هنری.

19

Break bread

نان و نمک خوردن

اشاره به تقسیم غذا و ایجاد رابطه‌ای دوستانه.

20

Castles in the air

رویاهای دور از دسترس

اشاره به برنامه‌های غیرواقعی و خیالاتی.

شماره

اصطلاح انگلیسی

ترجمه فارسی

توضیح و کاربرد

21

Cut to the chase

برو سر اصل مطلب

وقتی نمی‌خواهیم وقت را با حاشیه‌روی تلف کنیم.

22

Easy come, easy go

باد آورده را باد می‌برد

اشاره به چیزهایی که بدون تلاش به دست آمده و به راحتی از دست می‌روند.

23

Fish in troubled waters

از آب گل‌آلود ماهی گرفتن

استفاده از شرایط آشفته برای منافع شخصی.

24

From A to Z

از سیر تا پیاز

اشاره به پوشش کامل یک موضوع از ابتدا تا انتها.

25

Get on your high horse

خود را برتر از دیگران دانستن

وقتی کسی با غرور و نگاه از بالا صحبت می‌کند.

26

Get up on the wrong side of the bed

از دنده چپ بلند شدن

داشتن یک روز بد یا بداخلاق بودن بی‌دلیل.

27

Have a finger in every pie

در همه کارها دخیل بودن

اشاره به کسی که در چند پروژه یا کار مختلف نقش دارد.

28

Have your cake and eat it too

نمی‌توان همه چیز را با هم داشت

درباره خواستن دو چیز متضاد به طور همزمان.

29

Horses for courses

هر کاری را باید به متخصصش سپرد

تأکید بر مهارت و تناسب فرد با کار.

30

It costs an arm and a leg

بسیار گران بودن

اشاره به کالا یا خدماتی که هزینه‌ی بالایی دارد.

31

It takes two to tango

دو طرف در دعوا نقش دارند

هیچ مشکلی فقط با مقصر بودن یک نفر ایجاد نمی‌شود.

32

Kill two birds with one stone

با یک تیر دو نشان زدن

با یک حرکت یا اقدام، دو هدف را محقق کردن.

33

Let the cat out of the bag

لو دادن راز

فاش کردن اطلاعاتی که باید محرمانه می‌ماند.

34

No news is good news

بی‌خبری، خودش خبر خوبه

زمانی‌که انتظار خبری داریم و امیدواریم که سکوت به معنی نبود مشکل باشد.

35

No pain, no gain

زحمت نکشی، سود نمی‌کنی

برای تشویق به تلاش و سخت‌کوشی.

36

Not born yesterday

ساده‌لوح نبودن

نشان دادن آگاهی و تجربه در برابر فریب یا دروغ.

37

Out of sight, out of mind

از دل برود هر آنکه از دیده برفت

اشاره به فراموشی افراد یا چیزهایی که از دسترس خارج‌اند.

38

Out of the blue

ناگهانی و غیرمنتظره

وقتی اتفاقی بدون هشدار قبلی رخ می‌دهد.

39

Out with the old, in with the new

قدیمی را دور بریز، جدید را جایگزین کن

تشویق به نوآوری و به‌روزرسانی.

40

Practice makes perfect

تمرین، کلید موفقیت است

تکرار باعث تسلط می‌شود.

41

Someone’s days are numbered

عمر چیزی یا کسی رو به پایان است

برای توصیف چیزی یا کسی که زمانش محدود است.

42

Shape up or ship out

یا اصلاح شو یا برو!

هشدار جدی برای تغییر رفتار یا ترک محیط.

43

Smell fishy

مشکوک بودن

وقتی چیزی درست به نظر نمی‌رسد.

44

Take something for granted

چیزی را بدیهی دانستن

عدم توجه یا قدردانی نسبت به چیزهایی که داریم.

45

The dust settles

آرام شدن اوضاع

پس از یک بحران یا تنش، برگشتن به حالت عادی.

46

Time flies

زمان به‌سرعت می‌گذرد

برای بیان گذر سریع زمان.

47

To do someone a solid

لطف کردن

انجام یک کار دوستانه یا کمک‌رسانی.

48

Two heads are better than one

دو فکر بهتر از یکی است

همکاری باعث نتیجه بهتر می‌شود.

49

Under the weather

بدحال بودن

وقتی احساس بیماری یا ناراحتی داریم.

50

When pigs fly

محال و غیرممکن

برای توصیف چیزی که هرگز رخ نخواهد داد.

51

When the chips are down

در شرایط بحرانی

وقتی موقعیت جدی یا دشوار می‌شود.

52

Where there’s a will there’s a way

خواستن توانستن است

تأکید بر قدرت اراده در رسیدن به اهداف.

53

While the cat’s away, the mice will play

نبود ناظر، موجب بی‌نظمی است

سوءاستفاده از غیبت مسئول.

54

You can’t judge a book by its cover

از ظاهر نمی‌توان قضاوت کرد

تأکید بر اهمیت بررسی محتوا نه فقط ظاهر.

55

Your mind goes blank

ذهن خالی می‌شود

وقتی ناگهان چیزی را فراموش می‌کنید.

56

You’re only young once

فقط یک‌بار جوان هستی

برای تشویق به لذت بردن از دوران جوانی.

57

You’ve made your bed, now lie in it

تاوان اشتباهت را باید بدهی

باید با پیامد انتخاب‌های خود روبرو شوی.

استفاده از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی در مکالمه روزمره، نه‌تنها باعث طبیعی‌تر شدن زبان شما می‌شود، بلکه سطح درک فرهنگی‌تان از انگلیسی‌زبان‌ها را بالا می‌برد. این اصطلاحات در آزمون‌های بین‌المللی، فیلم‌ها، سریال‌ها، و مکالمات غیررسمی کاربرد فراوانی دارند. یادگیری آن‌ها به معنای واقعی، یک قدم بزرگ به سوی تسلط بر زبان است.

مرتبط بخوانید: اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد و ضروری برای تسلط بر زبان انگلیسی

اگر می‌خواهید مثل یک انگلیسی‌زبان واقعی صحبت کنید، باید فراتر از لغات و گرامر بروید. یادگیری اصطلاحات پرکاربرد، همان چیزی است که مکالمه‌ شما را زنده، طبیعی و حرفه‌ای می‌کند. این اصطلاحات رمز ورود به دنیای واقعی زبان انگلیسی هستنددرخواست مشاوره
cta

اصطلاحات و ضرب‌المثل‌های پرکاربرد در زبان انگلیسی

اصطلاح انگلیسی

معنی و کاربرد در زبان انگلیسی

ترجمه روان و هدفمند فارسی

Beat around the bush

Avoiding the main topic or not speaking directly

طفره رفتن و مستقیم حرف نزدن

Get your act together

Become more organized and efficient

خودت را جمع‌وجور کن و بهتر عمل کن

Hit the sack

Go to bed or go to sleep

رفتن به رختخواب؛ خوابیدن

Your guess is as good as mine

I have no more information than you do

من هم نمی‌دانم؛ تو حدس بزن

Back against the wall

Being in a tough situation with no easy solution

در تنگنا بودن بدون راه چاره

Sell like hot cakes

To sell very quickly and in large amounts

مثل آب‌نبات فروش رفتن

Run around in circles

Waste time with no result

وقت تلف کردن بدون نتیجه

Cut corners

Do something cheaply or badly to save effort or money

سرهم‌بندی کردن برای صرفه‌جویی

On cloud nine

Extremely happy and joyful

روی ابرها بودن از شدت شادی

Blow hot and cold

Keep changing opinions or behavior

مدام نظر یا رفتار عوض کردن

Burn your bridges

Destroy chances of going back to a previous state

راه بازگشت را بر خود بستن

Break new ground

Do something innovative or pioneering

نوآوری کردن؛ راه تازه‌ای باز کردن

Cry over spilt milk

Regret something that can’t be changed

برای چیزی که گذشته ناراحت شدن

Every cloud has a silver lining

There’s good in every bad situation

در هر سختی، روزنه امیدی هست

In for a penny, in for a pound

Committed fully to something once started

کاری را شروع کردی، تا تهش برو

Chip off the old block

Someone very similar to a parent

بچه‌ زرنگِ شبیه پدر یا مادرش

Do unto others…

Treat people as you want to be treated

با دیگران همان‌طور رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود

Fair and square

Completely honest and just

منصفانه و شفاف

Keep an ear to the ground

Stay informed and aware of trends or news

همیشه گوش به زنگ باش

Boil the ocean

Try to do something overly ambitious or impossible

کار غیرممکن را خواستن انجام دادن

Fish out of water

Feel uncomfortable in a situation

احساس غربت؛ خارج از محیط آشنا

Give it a whirl

Try something for the first time

یه امتحانی بکن؛ امتحانش کن

Step up your game

Improve your performance

سطح کارت را ارتقا بده

Snug as a bug in a rug

Very comfortable and cozy

دنج و راحت مثل کرم در فرش

Lose your marbles

Go insane or behave irrationally

دیوونه شدن یا از کوره در رفتن

Straight from the horse’s mouth

Directly from a reliable source

اطلاعات دست اول گرفتن

Draw the line

Set a limit on acceptable behavior

خط قرمز کشیدن؛ مرز گذاشتن

Break a leg

Good luck! (especially before a performance)

موفق باشی! (اصطلاح نمایشی)

Go the extra mile

Put in more effort than expected

فراتر از انتظار تلاش کردن

By the skin of your teeth

Just barely succeed

به زور از پسش بر اومدن

Beside yourself with joy

Extremely happy and excited

از خوشحالی در پوست نگنجیدن

Palm off

Pass fake or bad goods as genuine

چیز تقلبی را اصل جا زدن

Up a creek without a paddle

In serious trouble with no easy solution

گیر افتادن در مخمصه

این اصطلاحات نه‌تنها برای یادگیری زبان انگلیسی مفیده، بلکه نقش بسیار مهمی در تقویت مکالمه روزمره، افزایش درک شنیداری از فیلم‌ها، پادکست‌ها و مکالمات بومی و حتی آمادگی بهتر برای آزمون‌های بین‌المللی مثل IELTS و TOEFL داره.

در این آزمون‌ها، مخصوصاً در بخش Speaking و Listening، استفاده از اصطلاحات طبیعی (Idioms) نشون‌دهنده تسلط بالای زبان‌آموزه. حتی در بخش Writing، استفاده بجا از اصطلاحات می‌تونه باعث بشه متن شما حرفه‌ای‌تر و نمره‌بهتر بشه.

از طرفی، این اصطلاحات به زبان‌آموز کمک می‌کنن تا:

راحت‌تر با فرهنگ انگلیسی‌زبان‌ها ارتباط بگیره

سطح زبان خودش رو از “کتابی” به “طبیعی و بومی” برسونه

توی موقعیت‌های واقعی مثل سفر، کار، دانشگاه یا حتی مصاحبه‌های بین‌المللی، با اعتماد‌به‌نفس بیشتر صحبت کنه.

بیشتر بدانید: بهترین آموزشگاه زبان انگلیسی، 100% تضمین قبولی در آزمون‌ آیلتس

برای یادگیری این اصطلاحات و به کار بردن آن‌ها در مکالمات واقعی، موسسه زبان نگار دوره‌های آموزش زبان انگلیسی را به‌صورت خصوصی، گروهی و آنلاین ارائه می‌دهددرخواست مشاوره
cta

سخن پایانی

یادگیری اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی، یک گام مهم در مسیر تسلط بر مکالمات روزمره است. با آشنایی با این عبارات، شما می‌توانید مکالمات خود را طبیعی‌تر و جذاب‌تر کنید و از لحاظ فرهنگی و زبانی به سطح بالاتری برسید. علاوه بر این، یادگیری این اصطلاحات به شما کمک می‌کند تا در موقعیت‌های مختلف، چه در محیط کاری و چه در تعاملات اجتماعی، به‌طور مؤثرتر و با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنید.

هرچند یادگیری این اصطلاحات نیازمند تمرین مداوم و استفاده در موقعیت‌های مختلف است، اما به مرور زمان، شما قادر خواهید بود که به‌طور خودکار از آن‌ها در مکالمات خود استفاده کنید. همچنین، این اصطلاحات نه تنها برای مکالمات روزمره به زبان انگلیسی  مفید هستند، بلکه در موقعیت‌های رسمی‌تر نیز می‌توانند به شما کمک کنند تا بتوانید به‌طور مؤثری در جلسات، مذاکرات و حتی مصاحبه‌های شغلی صحبت کنید.

در این مسیر، موسسه زبان نگار با برگزاری کلاس های آموزش زبان انگلیسی متنوع،بصورت دوره آنلاین، حضوری و کلاس خصوصی فرصت مناسبی برای تقویت مهارت‌های مکالمه‌ای شما فراهم کرده است. با استفاده از روش‌های نوین تدریس و تمرینات کاربردی، شما می‌توانید این اصطلاحات را به‌راحتی یاد بگیرید و در مکالمات خود به‌کار ببرید.