اجزای سخن (Parts of Speech) ستونهای اصلی زبان هستند که هر جمله را شکل میدهند و نقش کلیدی در انتقال معنا ایفا میکنند. شناخت دقیق این اجزا به ما کمک میکند تا جملات را به درستی بفهمیم و بتوانیم آنها را به صورت صحیح بیان کنیم. در زبان انگلیسی، هشت جزء سخن وجود دارد که هر کدام وظیفه خاصی در جمله دارند. این اجزا شامل اسمها (Nouns)، ضمیرها (Pronouns)، افعال (Verbs)، صفتها (Adjectives)، قیدها (Adverbs)، حروف اضافه (Prepositions)، حروف ربط (Conjunctions) و تعجبها (Interjections) هستند. هر یک از این اجزا به ما کمک میکنند تا معنا و مفهوم را به درستی منتقل کنیم و در واقع، پایههای اصلی ساختار جملههای انگلیسی را تشکیل میدهند.
برای یادگیری بهتر این اجزا و تقویت مهارتهای زبان انگلیسی، موسسه زبان نگار با دورههای کاربردی زبان انگلیسی و اساتید مجرب در زمینه آموزش زبان انگلیسی آماده است تا شما را به هدف خود نزدیکتر کند. این موسسه با ارائه دورههای حضوری و آنلاین، بهرهگیری از کتابها و متدهای روز، و استفاده از سیستم هوشمند تعیین سطح، شرایطی را فراهم کرده است که بتوانید به بهترین نحو ممکن، مهارتهای زبانی خود را ارتقا دهید.
درخواست مشاوره
بخش اول: Nouns (اسمها)
تعریف:
اسمها (Nouns) کلماتی هستند که به اشیاء، افراد، مکانها و مفاهیم اشاره میکنند. در واقع، اسمها نقش اصلی را در بیان و شناسایی موجودات و چیزها در جمله ایفا میکنند.
انواع اسمها:
اسمهای شمارشپذیر (Countable Nouns):
- اسمهای شمارشپذیر به اشیاء یا موجوداتی اشاره دارند که میتوان آنها را شمرد.
- معمولاً از کلمات “a”, “an” یا “many” قبل از آنها استفاده میشود.
- مثالها:
- “A book is on the table.” (یک کتاب روی میز است.)
- “I have two apples in my bag.” (من دو سیب در کیفم دارم.)
اسمهای جمع (Plural Nouns):
- اسمهای جمع به اشیاء یا موجوداتی اشاره دارند که بیش از یک مورد از آنها وجود دارد.
- معمولاً با اضافه کردن “s” یا “es” به انتهای کلمه جمع میشوند.
- مثالها:
- “The children are playing outside.” (کودکان در بیرون بازی میکنند.)
- “The cars are parked on the street.” (ماشینها در خیابان پارک شدهاند.)
اسمهای غیرشمارشپذیر (Uncountable Nouns):
- اسمهای غیرشمارشپذیر به چیزهایی اشاره دارند که نمیتوان آنها را به صورت واحد شمرد.
- معمولاً با کلماتی مثل “some”, “much” یا “a lot of” همراه میشوند.
- مثالها:
- “I need some water to drink.” (من به مقداری آب برای نوشیدن نیاز دارم.)
- “There is too much information in this article.” (در این مقاله اطلاعات زیادی وجود دارد.)
جدول کاربردی برای درک بهتر:
نوع اسم | تعریف | مثالهای کاربردی |
---|---|---|
اسمهای شمارشپذیر | اسمهایی که میتوان به تعداد آنها را شمرد. | “A chair is in the room.” (یک صندلی در اتاق است) |
اسمهای جمع | اسمهایی که با اضافه کردن “s” یا “es” به انتهای آنها، جمع میشوند. | “The books are on the shelf.” (کتابها روی قفسه هستند) |
اسمهای غیرشمارشپذیر | اسمهایی که نمیتوان به صورت واحد آنها را شمرد و معمولاً با مقدار مشخص میشوند. | “Milk is in the fridge.” (شیر در یخچال است) |
مثالهای بیشتر:
- اسم شمارشپذیر:
- “I see a pen on the desk.” (من یک خودکار روی میز میبینم.)
- اسم جمع:
- “These flowers are beautiful.” (این گلها زیبا هستند.)
- اسم غیرشمارشپذیر:
- “We need some sugar for the cake.” (ما مقداری شکر برای کیک نیاز داریم.)
کاربرد Nouns در جملات:
- “Nouns help us to identify and talk about things clearly.” (اسمها به ما کمک میکنند تا چیزها را به روشنی شناسایی و درباره آنها صحبت کنیم.)
- “For effective communication in English, it’s important to understand how to use nouns correctly in different contexts.”
مسیر یادگیری زبان انگلیسی را با مقاله آموزش انگلیسی صفر تا صد زبان آغاز کنید.
درخواست مشاوره
بخش دوم: Pronouns (ضمیرها)
تعریف ضمیر:
ضمیرها کلماتی هستند که به جای اسمها یا گروهی از اسمها استفاده میشوند. آنها به ما کمک میکنند که از تکرار اسمها در جمله جلوگیری کنیم و بهطور خلاصه و روشن پیام خود را منتقل کنیم.
انواع ضمیرها:
- ضمیر شخصی: ضمیرهای شخصی برای اشاره به افراد یا اشخاص استفاده میشوند.
- مثالها: I (من)، you (تو)، he (او برای مذکر)، she (او برای مؤنث)، it (آن برای اشیاء)، we (ما)، they (آنها)
- کاربرد: این ضمیرها معمولاً در جملاتی که نیاز به اشاره به شخص دارند، به کار میروند.
- ضمیر انعکاسی: ضمیرهای انعکاسی برای اشاره به عملی استفاده میشوند که فرد خودش آن را انجام میدهد.
- مثالها: myself (خودم)، yourself (خودت)، himself (خودش برای مذکر)، herself (خودش برای مؤنث)
- کاربرد: زمانی به کار میروند که عمل انجام شده به خود فرد بازگردد.
- ضمیر ملکی: ضمیرهای ملکی برای نشان دادن مالکیت استفاده میشوند.
- مثالها: my (مال من)، your (مال تو)، his (مال او برای مذکر)، her (مال او برای مؤنث)، its (مال آن)، our (مال ما)، their (مال آنها)
- کاربرد: این ضمیرها برای نشان دادن تعلق چیزی به فرد یا چیزی خاص استفاده میشوند.
کاربردهای ضمیرها با مثالهای بیشتر:
ضمیر شخصی:
- “She is reading a book.”
(او یک کتاب میخواند.)
در این جمله، ضمیر “She” به جای اسم شخص استفاده شده است.
- “She is reading a book.”
ضمیر انعکاسی:
- “He hurt himself while playing.”
(او حین بازی کردن به خودش آسیب زد.)
در این جمله، ضمیر “himself” نشان میدهد که عمل آسیب زدن به خود فرد بر میگردد.
- “He hurt himself while playing.”
ضمیر ملکی:
- “This is your phone.”
(این گوشی شماست.)
در این مثال، ضمیر “your” نشاندهنده مالکیت گوشی است.
- “This is your phone.”
کاربردهای ضمیرها:
نوع ضمیر | مثالها | کاربردهای اصلی |
---|---|---|
ضمیر شخصی | I, you, he, she, it, we, they | برای اشاره به افراد یا اشخاص |
ضمیر انعکاسی | myself, yourself, himself, herself | برای اشاره به عمل انجام شده توسط خود فرد |
ضمیر ملکی | my, your, his, her, its, our, their | برای نشان دادن مالکیت |
نکات مهم درباره ضمیرها:
- ضمیرها باعث میشوند که جملهسازی آسانتر شود و از تکرار اسمها جلوگیری کنند.
- انتخاب صحیح ضمیرها اهمیت زیادی در درک و انتقال صحیح پیام دارد.
مرتبط بخوانید: آموزش جامع گرامر انگلیسی، صفر تا 100 قواعد اصلی دستور زبان
درخواست مشاوره
بخش سوم: Verbs (افعال)
تعریف:
افعال به عمل، حالت، یا وقوع چیزی اشاره میکنند و معمولاً زمانهای مختلف دارند که به ما کمک میکنند تا جملات را زمانبندی کنیم و معنی دقیقی به آنها بدهیم.
انواع افعال:
- افعال اصلی: افعالی هستند که به تنهایی معنای کاملی دارند.
- افعال کمکی: افعالی هستند که معمولاً برای کمک به ساخت زمانها، سؤالها و جملات شرطی به کار میروند.
مثالها و کاربردها:
افعال اصلی:
Run (دویدن)
- “He runs every morning. (او هر صبح میدود.)”
- در این جمله، فعل run به عملی اشاره دارد که به طور منظم در حال وقوع است.
Read (خواندن)
- “She reads books in the evening. (او در شب کتاب میخواند.)”
افعال کمکی:
- Do (انجام دادن)
- “Do you like ice cream? (آیا تو بستنی دوست داری؟)”
- اینجا فعل do به عنوان یک فعل کمکی استفاده شده است تا سوال بسازد.
کاربردهای افعال:
- افعال اصلی به عنوان هسته جمله عمل میکنند و معمولاً به زمانهای مختلف تغییر میکنند:
- Present Simple: “He works every day.” (او هر روز کار میکند.)
- Past Simple: “She visited Paris last summer.” (او پارسال به پاریس سفر کرد.)
- افعال کمکی برای ساخت زمانهای مختلف و جملات سؤالی استفاده میشوند:
- Present Continuous: “We are studying for the exam.” (ما داریم برای امتحان درس میخوانیم.)
- Future Simple: “They will travel to Spain next week.” (آنها هفته بعد به اسپانیا سفر خواهند کرد.)
مرتبط بخوانید: فعل ماضی در انگلیسی(همه زبان های ماضی را به سادگی یاد بگیرید)
درخواست مشاوره
بخش چهارم: Adjectives (صفتها)
تعریف:
صفتها به اسمها توصیف میکنند و ویژگیها، خصوصیات یا مقدار را بیان میکنند. صفتها میتوانند به ما کمک کنند تا درباره اشیاء، افراد، مکانها و مفاهیم اطلاعات بیشتری به دست آوریم.
انواع صفتها:
صفتهای توصیفی: به ویژگیهای اسمی اشاره میکنند.
مثال: beautiful (زیبا)، tall (بلند)، fast (سریع)صفتهای ملکی: نشاندهنده مالکیت هستند.
مثال: my (مال من)، his (مال او)صفتهای کمی: به تعداد یا مقدار اشاره میکنند.
مثال: few (کمی)، several (چندین)صفتهای عددی: به اعداد اشاره میکنند.
مثال: one (یک)، first (اولین)
کاربردها:
صفتها معمولاً قبل از اسمها یا بعد از افعال کمکی (مانند “to be”) استفاده میشوند.
مثالها و کاربردها:
صفت توصیفی:
“She has a blue pen.” (او یک خودکار آبی دارد.)
(این جمله نشان میدهد که صفت “blue” ویژگی رنگ خودکار را توصیف میکند.)صفت ملکی:
“This is her book.” (این کتاب او است.)
(در این جمله، “her” نشاندهنده مالکیت فرد است.)صفت کمی:
“I have a few friends.” (من چندین دوست دارم.)
(در اینجا، “few” تعداد دوستان را بیان میکند.)صفت عددی:
“I need three apples.” (من به سه سیب نیاز دارم.)
(در این جمله، “three” عدد سیبها را مشخص میکند.)
مرتبط بخوانید: زبان انگلیسی چیست؟
درخواست مشاوره
بخش پنجم: Adverbs (قیدها)
تعریف:
قیدها به فعلها، صفتها یا دیگر قیدها توضیح بیشتری میدهند و چگونگی انجام عمل، زمان وقوع آن یا میزان آن را بیان میکنند.
انواع قیدها:
قیدهای توضیحدهنده فعل: نحوه انجام عمل را مشخص میکنند.
مثال: quickly (سریع)، loudly (بلند)، carefully (با دقت)قیدهای توضیحدهنده صفات: به صفات توضیح بیشتری میدهند.
مثال: very (خیلی)، extremely (بسیار)قیدهای توضیحدهنده زمان: زمان وقوع فعل را مشخص میکنند.
مثال: tomorrow (فردا)، yesterday (دیروز)قیدهای توضیحدهنده مکان: مکان وقوع فعل را مشخص میکنند.
مثال: here (اینجا)، nearby (نزدیک)
کاربردها:
قیدها معمولاً بعد از فعل اصلی یا در برخی مواقع قبل از صفتها و افعال دیگر قرار میگیرند.
مثالها و کاربردها:
قید توضیحدهنده فعل:
“She runs fast.” (او سریع میدود.)
(در این جمله، “fast” چگونگی انجام عمل دویدن را توضیح میدهد.)قید توضیحدهنده صفت:
“This book is very interesting.” (این کتاب بسیار جالب است.)
(در اینجا، “very” میزان جالب بودن کتاب را توضیح میدهد.)قید توضیحدهنده زمان:
“We will meet tomorrow.” (ما فردا ملاقات خواهیم کرد.)
(در این جمله، “tomorrow” زمان وقوع عمل را مشخص میکند.)قید توضیحدهنده مکان:
“The children played outside.” (کودکان بیرون بازی کردند.)
(در اینجا، “outside” مکان وقوع عمل را توضیح میدهد.)
مرتبط بخوانید: انواع قید در انگلیسی، قیدهای باقاعده و بیقاعده در زبان انگلیسی
درخواست مشاوره
بخش ششم: Prepositions (حروف اضافه)
تعریف:
حروف اضافه کلماتی هستند که مکان، زمان و رابطه بین اشیاء یا افراد را مشخص میکنند. این کلمات معمولاً قبل از اسم یا ضمیر میآیند و معنا را به جملات اضافه میکنند.
انواع حروف اضافه:
حروف اضافه مکان: نشاندهنده مکان یا موقعیت
- مثال: on (روی)، in (در)، under (زیر)، between (بین)
حروف اضافه زمان: نشاندهنده زمان یا دورهای از زمان
- مثال: at (در)، on (روی)، in (در)
حروف اضافه رابطه: نشاندهنده رابطه بین دو چیز
- مثال: with (با)، about (درباره)، between (بین)
مثالها و کاربردها:
حروف اضافه مکان:
- “The book is on the table.” (کتاب روی میز است.)
- “The keys are under the chair.” (کلیدها زیر صندلی هستند.)
حروف اضافه زمان:
- “We have a meeting at 10 AM.” (ما جلسهای در ساعت ۱۰ صبح داریم.)
- “She was born on July 4th.” (او در تاریخ ۴ ژوئیه به دنیا آمده است.)
حروف اضافه رابطه:
- “I spoke with my teacher about the project.” (من با معلمم در مورد پروژه صحبت کردم.)
- “The coffee is about 5 minutes away.” (قهوه حدود ۵ دقیقه فاصله دارد.)
کاربرد عملی و مثالهای متنوع:
- “The picture is on the wall.” (عکس روی دیوار است.)
- “We arrived at noon.” (ما ظهر رسیدیم.)
- “She traveled with her family to Paris.” (او با خانوادهاش به پاریس سفر کرد.)
مرتبط بخوانید: اصول یادگیری انگلیسی از پایه با بازدهی بالا
درخواست مشاوره
بخش هفتم: Conjunctions (حروف ربط)
تعریف:
حروف ربط، کلماتی هستند که برای اتصال کلمات، جملات یا بخشهای جمله استفاده میشوند و به ارتباط میان اجزای جمله کمک میکنند.
انواع حروف ربط:
حروف ربط همپیوسته: کلماتی که دو بخش را به هم متصل میکنند و هر دو بخش از نظر معنایی همطراز هستند.
- مثال: and (و)، or (یا)، but (اما)
حروف ربط وابستهکننده: کلماتی که باعث ایجاد وابستگی در جملات میشوند و یک بخش را به بخش دیگری وصل میکنند.
- مثال: because (چون)، although (اگرچه)، if (اگر)
مثالها و کاربردها:
حروف ربط همپیوسته:
- I wanted to go out and meet my friends.
(من میخواستم بیرون بروم و با دوستانم ملاقات کنم.) - She loves to read but doesn’t have much time.
(او دوست دارد بخواند اما وقت زیادی ندارد.)
- I wanted to go out and meet my friends.
حروف ربط وابستهکننده:
- I stayed home because it was raining.
(من در خانه ماندم چون باران میآمد.) - Although she was tired, she continued working.
(اگرچه او خسته بود، به کار خود ادامه داد.)
- I stayed home because it was raining.
مرتبط بخوانید: یادگیری سریع انگلیسی در یک چشم بر هم زدن، تکنیک های طلایی و موثر
درخواست مشاوره
بخش هشتم: Interjections (تعجبها)
تعجبها کلمات یا عبارات کوتاهی هستند که برای بیان هیجانات، واکنشهای ناگهانی یا تأکید استفاده میشوند. آنها معمولاً جدا از جمله اصلی بیان میشوند و معمولاً با علامت تعجب (!) یا کاما (,) از جمله جدا میشوند.
تعریف:
تعجبها برای نشان دادن هیجانات یا واکنشهای ناگهانی استفاده میشوند. آنها میتوانند شادمانی، تعجب، ناراحتی، تأیید یا سایر واکنشها را ابراز کنند.
مثالها و کاربردها:
تعجب مثبت:
- “Wow, that’s amazing! (واو، این خارقالعاده است!)”
- “Congratulations on your success! (تبریک به موفقیتت!)”
- “Fantastic job! (کار فوقالعادهای کردی!)”
تعجب منفی:
- “Oh no, I forgot my keys! (اوه نه، کلیدهایم را فراموش کردم!)”
- “Oops! I dropped my phone. (اوه، گوشیام افتاد!)”
- “Oh dear, this is bad news. (اوه، این خبر بدی است.)”
تعجبهای تأیید:
- “Yes! I got the job offer! (بله! پیشنهاد شغلی را دریافت کردم!)”
- “Sure, I’ll join you for dinner. (بله، من هم با شما برای شام میآیم.)”
کاربردها:
- تعجبها میتوانند نقش مهمی در جلب توجه یا نشان دادن واکنشهای فوری داشته باشند.
- معمولاً در گفتار و مکالمات غیررسمی بیشتر دیده میشوند.
- با تغییر در علامت تعجب یا کاما، حالت و شدت واکنش نیز مشخص میشود.
نکته:
تعجبها اغلب در مکالمات روزمره برای ایجاد ارتباط عاطفی یا نشان دادن هیجان استفاده میشوند و بخشی از زبان طبیعی هستند.
مرتبط بخوانید: ترفندهای یادگیری سریع انگلیسی
درخواست مشاوره
سخن پایانی
آشنایی با اجزای سخن (Parts of Speech) یکی از پایههای اصلی برای درک عمیقتر زبان انگلیسی است. این اجزا به ما کمک میکنند تا جملات را درست بسازیم، معنا را به درستی انتقال دهیم و مهارتهای مکالمه خود را تقویت کنیم. با یادگیری دقیق و کاربردی هر یک از این اجزا، میتوانید به شکل مؤثرتری با زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنید و تسلط خود را در خواندن، نوشتن و صحبت کردن افزایش دهید.
برای تقویت مهارتهای زبان انگلیسی خود، استفاده از دورههای آنلاین زبان انگلیسی و کلاسهای خصوصی انگلیسی میتواند بسیار موثر باشد. این دورهها با تمرکز بر آموزش اجزای سخن و ارائه تمرینات هدفمند، به شما کمک میکنند تا مفاهیم را به خوبی درک کرده و بر پایههای زبانی خود تسلط یابید. با استفاده از کلاسهای آموزش زبان انگلیسی موسسه زبان نگار میتوانید از مشاوره تخصصی برخوردار شوید و برنامهریزی مناسبی برای تقویت زبان خود داشته باشید.