آموزش زبان آلمانی نه تنها در برقراری ارتباطات روزمره کاربرد دارد، بلکه در بسیاری از حوزههای تخصصی نظیر مشاغل نیز اهمیت فراوانی دارد. از آنجا که زبان آلمانی یکی از زبانهای مهم در اروپا است، یادگیری واژگان مرتبط با مشاغل به زبان آلمانی میتواند برای افرادی که قصد کار، تحصیل یا مهاجرت به کشورهای آلمانیزبان دارند، بسیار مفید باشد. تسلط بر این واژگان به شما کمک میکند تا در محیطهای کاری بهتر عمل کرده و در مکالمات تخصصی خود اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
آموزش واژگان شغل ها به آلمانی از اهمیت بالایی برخوردار است. این واژگان شامل اسامی مختلف مشاغل است که میتواند از حرفههای پایه مثل “معلم” (der Lehrer) تا تخصصهای پیچیدهتری مثل “مهندس نرمافزار” (der Software-Ingenieur) را پوشش دهد. به کمک این واژگان، افراد قادر خواهند بود موقعیتهای شغلی مختلف را به راحتی بشناسند و درباره وظایف و مسئولیتهای هر شغل به زبان آلمانی صحبت کنند.
دوره زبان آلمانی موسسه زبان نگار نه تنها مهارتهای گفتاری و شنیداری شما را تقویت میکند، بلکه شما را با اصطلاحات و واژگان تخصصی در زمینههای مختلف مانند شغلها آشنا میسازد. در این مقاله، بیش از 40 عنوان شغلی به زبان آلمانی ارائه خواهد شد که هر کدام از این شغلها نقش کلیدی در بهبود دانش شما از زبان آلمانی ایفا میکنند و به شما کمک میکنند تا در محیطهای حرفهای موفقتر باشید.
.
شغل ها به آلمانی : جایگاه های دولتی و رسمی
در سفر به کشورهای آلمانیزبان، آشنایی با واژگان مربوط به مشاغل دولتی و رسمی از اهمیت ویژهای برخوردار است. چه در زمان مراجعه به سازمانهای دولتی برای تمدید ویزا و رسیدگی به امور حقوقی، و چه در حین مطالعه مقالات خبری، دانستن اسامی افراد و مشاغل رسمی میتواند به بهبود درک مطلب و تسهیل ارتباطات کمک کند. این واژگان نه تنها برای درک بهتر مطالب کاربردی است بلکه در برقراری ارتباط مؤثر با کارکنان دولتی و آشنایی با ساختارهای اداری نیز مفید است.
در آموزش زبان آلمانی، به ویژه در دورههای تخصصی و فشرده، آشنایی با مشاغل دولتی و رسمی از بخشهای کلیدی آموزش محسوب میشود. در این مقاله، لیستی از مهمترین عناوین شغلی در این حوزهها را به همراه جنسیت و تلفظ صحیح ارائه میدهیم. این لیست شامل مشاغلی همچون Politiker (سیاستمدار)، Müllmann (رفتگر)، و der Bürgermeister (شهردار) برای مردان و Politikerin (سیاستمدار زن)، die Sekretärin (دبیر زن) و Feuerwehrfrau (آتشنشان زن) برای زنان است. آشنایی با این واژگان نه تنها به بهبود مهارتهای زبانی شما کمک میکند بلکه باعث میشود که در موقعیتهای مختلف اجتماعی و حرفهای با اطمینان بیشتری عمل کنید.
با استفاده از این واژگان، شما قادر خواهید بود که با دقت بیشتری به تعاملات دولتی و رسمی بپردازید و در موقعیتهای مختلف از جمله مصاحبههای شغلی، تعاملات اداری و مطالعات رسانهای، به درک بهتری دست یابید. این بخش به شما کمک خواهد کرد تا با نگاهی دقیقتر و تخصصیتر به مشاغل دولتی و رسمی آلمانی، تسلط بیشتری بر زبان آلمانی پیدا کنید و در محیطهای مختلف، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
مشاغل دولتی و رسمی (مذکر)
- Politiker – سیاستمدار
- Beispiel: Der Politiker hielt eine Rede im Parlament. (سیاستمدار در پارلمان سخنرانی کرد.)
- Müllmann – رفتگر
- Beispiel: Der Müllmann sammelt jeden Montag den Müll ein. (رفتگر هر دوشنبه زبالهها را جمعآوری میکند.)
- der Sekretär – دبیر یا منشی
- Beispiel: Der Sekretär koordiniert die Termine des Managers. (دبیر زمانبندیهای مدیر را هماهنگ میکند.)
- Polizist – افسر پلیس
- Beispiel: Der Polizist half bei der Verkehrskontrolle. (افسر پلیس در کنترل ترافیک کمک کرد.)
- Premierminister – نخست وزیر
- Beispiel: Der Premierminister gab eine wichtige Ansprache. (نخستوزیر سخنرانی مهمی ارائه داد.)
- Minister – وزیر
- Beispiel: Der Minister präsentierte das neue Gesetz. (وزیر قانون جدیدی را معرفی کرد.)
- Verteidigungsminister – وزیر دفاع
- Beispiel: Der Verteidigungsminister sprach über nationale Sicherheit. (وزیر دفاع درباره امنیت ملی صحبت کرد.)
- Botschafter – سفیر
- Beispiel: Der Botschafter empfing die ausländischen Gäste. (سفیر مهمانان خارجی را پذیرایی کرد.)
- Soldat – سرباز
- Beispiel: Der Soldat diente in verschiedenen Missionen. (سرباز در ماموریتهای مختلف خدمت کرد.)
- der Bürgermeister – شهردار
- Beispiel: Der Bürgermeister besuchte das neue Schulgebäude. (شهردار از ساختمان مدرسه جدید بازدید کرد.)
مشاغل دولتی و رسمی (مونث)
- Politikerin – سیاستمدار زن
- Beispiel: Die Politikerin kämpfte für die Gleichberechtigung. (سیاستمدار زن برای برابری حقوق مبارزه کرد.)
- die Sekretärin – دبیر یا منشی زن
- Beispiel: Die Sekretärin organisierte die Besprechung. (دبیر زن جلسه را سازماندهی کرد.)
- Polizistin – افسر پلیس زن
- Beispiel: Die Polizistin sicherte den Bereich vor dem Gebäude. (افسر پلیس زن منطقهای را در مقابل ساختمان تأمین کرد.)
- Premierministerin – نخست وزیر زن
- Beispiel: Die Premierministerin hielt eine Ansprache zur Bildung. (نخستوزیر زن سخنرانیای در مورد آموزش داشت.)
- Ministerin – وزیر زن
- Beispiel: Die Ministerin sprach über Umweltpolitik. (وزیر زن درباره سیاستهای زیستمحیطی صحبت کرد.)
- Verteidigungsministerin – وزیر دفاع زن
- Beispiel: Die Verteidigungsministerin präsentierte den neuen Sicherheitsplan. (وزیر دفاع زن طرح امنیتی جدید را معرفی کرد.)
- Botschafterin – سفیر زن
- Beispiel: Die Botschafterin stellte das neue Kulturprogramm vor. (سفیر زن برنامه فرهنگی جدید را معرفی کرد.)
- Soldatin – سرباز زن
- Beispiel: Die Soldatin wurde für ihren Mut ausgezeichnet. (سرباز زن به خاطر شجاعتش مورد تقدیر قرار گرفت.)
- Bürgermeisterin – شهردار زن
- Beispiel: Die Bürgermeisterin leitete das Stadtfest. (شهردار زن جشنواره شهری را هدایت کرد.)
- Gouverneurin – فرماندار زن
- Beispiel: Die Gouverneurin diskutierte mit den Bürgern über die neuen Gesetze. (فرماندار زن با شهروندان درباره قوانین جدید بحث کرد.)
این لیست از مشاغل دولتی و رسمی به شما کمک میکند تا در موقعیتهای مختلفی که به واژگان خاصی در این حوزه نیاز دارید، آمادگی بیشتری داشته باشید. آشنایی با این اصطلاحات نه تنها در تعاملات اداری و دولتی مفید است بلکه در تقویت مهارتهای زبانی شما نیز نقش مؤثری خواهد داشت.
توجه! کلاس خصوصی آلمانی به شما کمک می کند خیلی زودتر به اهداف آموزشی خود برسید! 😃
شغل ها به آلمانی : در مرکز درمانی
یکی از موقعیتهای شایع در زندگی روزمره، مراجعه به بیمارستان یا داروخانه است. در چنین مواقعی، آشنایی با اصطلاحات مربوط به مشاغل درمانی میتواند به شما کمک کند تا در مواجهه با مشکلات پزشکی و اورژانسی، به سرعت و دقت عمل کنید. در این بخش، به معرفی و ترجمه اسامی شغفهای مختلف در مراکز درمانی میپردازیم تا شما با این واژگان آشنا شوید و در شرایط نیاز، بتوانید به راحتی ارتباط برقرار کنید.
مشاغل درمانی (مذکر)
- Arzt – پزشک
- Beispiel: Der Arzt untersuchte den Patienten sorgfältig. (پزشک بیمار را به دقت معاینه کرد.)
- der Krankenpfleger – پرستار
- Beispiel: Der Krankenpfleger half dem Patienten beim Aufstehen. (پرستار به بیمار در بلند شدن کمک کرد.)
- Psychiater – روانپزشک
- Beispiel: Der Psychiater bot Unterstützung bei psychischen Problemen. (روانپزشک کمکهایی برای مشکلات روانی ارائه داد.)
- Zahnarzt – دندانپزشک
- Beispiel: Der Zahnarzt führte eine Zahnreinigung durch. (دندانپزشک یک تمیزکاری دندان انجام داد.)
- Apotheker – داروساز
- Beispiel: Der Apotheker gab dem Patienten die verschriebenen Medikamente. (داروساز داروهای تجویز شده را به بیمار داد.)
- Kinderarzt – پزشک اطفال
- Beispiel: Der Kinderarzt überprüfte die Gesundheit des Kindes. (پزشک اطفال سلامت کودک را بررسی کرد.)
- Gynäkologe – پزشک زنان
- Beispiel: Der Gynäkologe führte eine Untersuchung durch. (پزشک زنان معاینهای انجام داد.)
- Physiotherapeut – فیزیوتراپ
- Beispiel: Der Physiotherapeut half bei der Rehabilitation nach der Verletzung. (فیزیوتراپ در روند بازتوانی بعد از آسیب کمک کرد.)
- Tierarzt – دامپزشک
- Beispiel: Der Tierarzt behandelte das kranke Haustier. (دامپزشک حیوان خانگی بیمار را درمان کرد.)
مشاغل درمانی (مونث)
- Ärztin – پزشک زن
- Beispiel: Die Ärztin erklärte dem Patienten die Diagnose. (پزشک زن تشخیص را به بیمار توضیح داد.)
- die Krankenschwester – پرستار زن
- Beispiel: Die Krankenschwester verabreichte die Medikamente. (پرستار زن داروها را به بیمار داد.)
- Psychologin – روانشناس زن
- Beispiel: Die Psychologin führte eine Therapie mit dem Klienten durch. (روانشناس زن درمانی با مشتری انجام داد.)
- Psychiaterin – روانپزشک زن
- Beispiel: Die Psychiaterin kümmerte sich um die psychische Gesundheit des Patienten. (روانپزشک زن به سلامت روانی بیمار رسیدگی کرد.)
- Zahnärztin – دندانپزشک زن
- Beispiel: Die Zahnärztin führte eine Wurzelbehandlung durch. (دندانپزشک زن درمان ریشهای انجام داد.)
- Apothekerin – داروساز زن
- Beispiel: Die Apothekerin half bei der Auswahl der richtigen Medikamente. (داروساز زن در انتخاب داروهای مناسب کمک کرد.)
- Kinderärztin – پزشک اطفال زن
- Beispiel: Die Kinderärztin überprüfte die Entwicklung des Kindes. (پزشک اطفال زن رشد کودک را بررسی کرد.)
- Frauenärztin – پزشک زنان زن
- Beispiel: Die Frauenärztin führte eine gynäkologische Untersuchung durch. (پزشک زنان زن معاینهای زنانگی انجام داد.)
- Tierärztin – دامپزشک زن
- Beispiel: Die Tierärztin behandelte den verletzten Hund. (دامپزشک زن سگ زخمی را درمان کرد.)
آشنایی با این مشاغل درمانی به شما این امکان را میدهد که در مواقع نیاز به کمکهای پزشکی، به راحتی با کادر درمانی ارتباط برقرار کنید و درخواستهای خود را به طور مؤثر بیان کنید. این دانش میتواند در سفر به کشورهای آلمانیزبان یا در تعامل با متخصصان در زمینههای پزشکی بسیار مفید باشد.
شغل ها به آلمانی : در محیط های آموزشی
در محیطهای آموزشی، آشنایی با اصطلاحات مربوط به مشاغل مختلف به شما کمک میکند تا بهتر با سیستم آموزشی آلمان آشنا شوید و بتوانید در تعاملات مربوط به تحصیل و تدریس موفقتر عمل کنید. در این بخش، به معرفی و ترجمه اسامی شغلهای مختلف در محیطهای آموزشی میپردازیم تا شما با این واژگان آشنا شوید و در شرایط آموزشی و تحصیلی با اطمینان بیشتری عمل کنید.
مشاغل آموزشی (مذکر)
- Lehrer – معلم
- Beispiel: Der Lehrer bereitete den Unterricht sorgfältig vor. (معلم درس را به دقت آماده کرد.)
- Schüler – دانشآموز
- Beispiel: Der Schüler machte seine Hausaufgaben pünktlich. (دانشآموز تکالیفش را به موقع انجام داد.)
- der Student – دانشجو
- Beispiel: Der Student besuchte eine Vorlesung über Physik. (دانشجو به یک سخنرانی در مورد فیزیک رفت.)
- Schulleiter – مدیر مدرسه
- Beispiel: Der Schulleiter organisierte eine Schulversammlung. (مدیر مدرسه جلسهای مدرسهای برگزار کرد.)
- Uni Professor – استاد دانشگاه
- Beispiel: Der Uni Professor hielt einen Vortrag über Wirtschaft. (استاد دانشگاه سخنرانیای درباره اقتصاد ارائه داد.)
- Lehrer-Assistent – دستیار معلم
- Beispiel: Der Lehrer-Assistent unterstützte die Schüler im Unterricht. (دستیار معلم به دانشآموزان در کلاس کمک کرد.)
مشاغل آموزشی (مونث)
- Lehrerin – معلم زن
- Beispiel: Die Lehrerin erklärte das neue Thema sehr gut. (معلم زن موضوع جدید را بسیار خوب توضیح داد.)
- Schülerin – دانشآموز دختر
- Beispiel: Die Schülerin stellte eine interessante Frage. (دانشآموز دختر سوال جالبی پرسید.)
- die Studentin – دانشجوی زن
- Beispiel: Die Studentin bereitete sich auf ihre Abschlussprüfung vor. (دانشجوی زن خود را برای امتحان پایانی آماده کرد.)
- Schulleiterin – مدیر مدرسه زن
- Beispiel: Die Schulleiterin führte das Team bei der Schulentwicklung. (مدیر مدرسه زن تیم را در توسعه مدرسه هدایت کرد.)
- Universitätsprofessorin – استاد دانشگاه زن
- Beispiel: Die Universitätsprofessorin veröffentlichte einen neuen Artikel. (استاد دانشگاه زن مقالهای جدید منتشر کرد.)
- Lehrerassistentin – دستیار معلم زن
- Beispiel: Die Lehrerassistentin half bei der Organisation des Klassenzimmers. (دستیار معلم زن در سازماندهی کلاس کمک کرد.)
آشنایی با این مشاغل آموزشی به شما این امکان را میدهد که در تعاملات آموزشی و تحصیلی خود در محیطهای آلمانیزبان، با دقت و اعتماد به نفس بیشتری عمل کنید. این واژگان به ویژه در مواردی مانند درخواست کمک، صحبت درباره محیط آموزشی و تعامل با کادر تدریس و دانشجویان کاربرد خواهند داشت.
شغل ها به آلمانی : حمل و نقل
در زمینه حمل و نقل، شناخت دقیق واژگان مربوط به مشاغل مختلف به شما کمک میکند تا در تعاملات روزمره خود در کشور آلمان و دیگر کشورهای آلمانیزبان موفقتر عمل کنید. این واژگان به ویژه زمانی که با وسایل نقلیه عمومی، حمل و نقل هوایی، و تعمیرات خودرو سروکار دارید، کاربردی خواهند بود. در این بخش، به معرفی و ترجمه مشاغل مرتبط با حمل و نقل میپردازیم.
مشاغل حمل و نقل (مذکر)
- Taxifahrer – راننده تاکسی
- Beispiel: Der Taxifahrer brachte uns sicher ans Ziel. (راننده تاکسی ما را بهسلامت به مقصد رساند.)
- Pilot (en) – خلبان
- Beispiel: Der Pilot steuerte das Flugzeug durch turbulente Wetterbedingungen. (خلبان هواپیما را از میان شرایط جوی ناپایدار هدایت کرد.)
- Flugbegleiter – مهماندار هواپیما
- Beispiel: Der Flugbegleiter half den Passagieren während des Fluges. (مهماندار هواپیما به مسافران در طول پرواز کمک کرد.)
- Automechaniker – تعمیرکار خودرو
- Beispiel: Der Automechaniker reparierte den Motor des Autos schnell. (تعمیرکار خودرو موتور ماشین را سریعاً تعمیر کرد.)
- der Busfahrer – راننده اتوبوس
- Beispiel: Der Busfahrer fuhr sicher durch die Stadt. (راننده اتوبوس بهطور ایمن در شهر رانندگی کرد.)
- der Lkw-Fahrer – راننده کامیون
- Beispiel: Der Lkw-Fahrer transportierte die Waren über weite Strecken. (راننده کامیون کالاها را از مسافتهای طولانی حمل کرد.)
مشاغل حمل و نقل (مونث)
- Taxifahrerin – راننده تاکسی زن
- Beispiel: Die Taxifahrerin fuhr uns durch die Stadt. (راننده تاکسی زن ما را در شهر رانندگی کرد.)
- Pilotin – خلبان زن
- Beispiel: Die Pilotin startete das Flugzeug pünktlich. (خلبان زن هواپیما را به موقع پرواز داد.)
- Flugbegleiterin – مهماندار هواپیما زن
- Beispiel: Die Flugbegleiterin kümmerte sich um die Passagiere während des Flugs. (مهماندار هواپیما زن به مسافران در طول پرواز رسیدگی کرد.)
- Automechanikerin – تعمیرکار خودرو زن
- Beispiel: Die Automechanikerin stellte fest, dass das Auto eine neue Batterie brauchte. (تعمیرکار خودرو زن متوجه شد که ماشین به باتری جدید نیاز دارد.)
با تسلط بر این واژگان، میتوانید بهراحتی در زمینههای مختلف حمل و نقل در کشورهای آلمانیزبان فعالیت کنید و ارتباط مؤثرتری با متخصصین این حوزه داشته باشید. این واژگان به ویژه در مواقعی که نیاز به خدمات حمل و نقل دارید یا در صنایع مرتبط مشغول به کار هستید، به کارتان خواهند آمد.
شغل ها به آلمانی : دیگر جایگاه های کاری
در دنیای کاری امروز، انواع مختلف مشاغل وجود دارد که هر کدام نقش ویژهای در جامعه ایفا میکنند. از مشاغل بانکی و فروشنده تا شغلهای تخصصی مانند مهندس و معمار، شناخت این موقعیتها به شما کمک میکند تا در مکالمات حرفهای و محیطهای کاری با تسلط بیشتری عمل کنید. در این بخش، به معرفی و ترجمه مشاغل مختلف به زبان آلمانی خواهیم پرداخت.
مشاغل (مذکر)
- Bankangestellter – کارمند بانک
- Beispiel: Der Bankangestellte half mir bei der Eröffnung eines Kontos. (کارمند بانک به من در افتتاح حساب کمک کرد.)
- Verkäufer – فروشنده
- Beispiel: Der Verkäufer empfahl mir ein gutes Buch. (فروشنده کتاب خوبی را به من پیشنهاد کرد.)
- Schriftsteller – نویسنده
- Beispiel: Der Schriftsteller veröffentlichte ein neues Buch. (نویسنده کتاب جدیدی منتشر کرد.)
- Kellner – پیشخدمت
- Beispiel: Der Kellner nahm unsere Bestellung auf. (پیشخدمت سفارش ما را گرفت.)
- Kassierer – صندوقدار
- Beispiel: Der Kassierer scannte die Artikel an der Kasse. (صندوقدار کالاها را در صندوق اسکناس کرد.)
- Friseur – آرایشگر
- Beispiel: Der Friseur schneidete meine Haare. (آرایشگر موهای من را کوتاه کرد.)
- Dirigent – رهبر ارکستر
- Beispiel: Der Dirigent leitete das Orchester während des Konzerts. (رهبر ارکستر ارکستر را در طول کنسرت رهبری کرد.)
- Anwalt – وکیل
- Beispiel: Der Anwalt verteidigte seinen Mandanten vor Gericht. (وکیل از موکل خود در دادگاه دفاع کرد.)
- Koch – آشپز
- Beispiel: Der Koch bereitete ein leckeres Abendessen vor. (آشپز شام خوشمزهای آماده کرد.)
- Ingenieur – مهندس
- Beispiel: Der Ingenieur entwarf ein neues Gebäude. (مهندس ساختمان جدیدی طراحی کرد.)
- Programmierer – برنامهنویس
- Beispiel: Der Programmierer schrieb einen neuen Code. (برنامهنویس کد جدیدی نوشت.)
- Fernsehreporter – گزارشگر تلویزیونی
- Beispiel: Der Fernsehreporter berichtete live von der Pressekonferenz. (گزارشگر تلویزیونی بهطور زنده از کنفرانس خبری گزارش داد.)
- Architekt – معمار
- Beispiel: Der Architekt entwarf die Pläne für das neue Bürogebäude. (معمار طرحهای ساختمان اداری جدید را طراحی کرد.)
- Arbeiter – کارگر
- Beispiel: Der Arbeiter reparierte die defekte Maschine. (کارگر دستگاه معیوب را تعمیر کرد.)
- Tischler – کابینتساز
- Beispiel: Der Tischler stellte maßgeschneiderte Möbel her. (کابینتساز مبلمان سفارشی ساخت.)
- Fotograf – عکاس
- Beispiel: Der Fotograf machte Porträtfotos von den Gästen. (عکاس عکسهای پرترهای از مهمانان گرفت.)
- Priester – کشیش
- Beispiel: Der Priester hielt die Messe in der Kirche. (کشیش مراسم مذهبی را در کلیسا برگزار کرد.)
- Maurer – بنا
- Beispiel: Der Maurer baute eine neue Wand in der Küche. (بنا دیوار جدیدی در آشپزخانه ساخت.)
- Makler – دلال سهام
- Beispiel: Der Makler vermittelte den Kauf der Immobilie. (دلال سهام خرید ملک را واسطهگری کرد.)
- Dolmetscher – مترجم
- Beispiel: Der Dolmetscher übersetzte die Verhandlungen simultan. (مترجم مذاکرات را بهصورت همزمان ترجمه کرد.)
- Metzger – قصاب
- Beispiel: Der Metzger bereitete frisches Fleisch für den Verkauf vor. (قصاب گوشت تازهای برای فروش آماده کرد.)
- Landwirt – کشاورز
- Beispiel: Der Landwirt pflanzte Gemüse in seinem Garten. (کشاورز سبزیجاتی را در باغ خود کاشت.)
- Bäcker – نانوا
- Beispiel: Der Bäcker backte frisches Brot für die Kunden. (نانوا نان تازهای برای مشتریان پخت.)
مشاغل (مونث)
- Bankangestellte – کارمند بانک
- Beispiel: Die Bankangestellte half mir bei der Kontoeröffnung. (کارمند بانک به من در افتتاح حساب کمک کرد.)
- Verkäuferin – فروشنده زن
- Beispiel: Die Verkäuferin empfahl mir ein tolles Produkt. (فروشنده زن محصول فوقالعادهای را به من پیشنهاد کرد.)
- Schriftstellerin – نویسنده زن
- Beispiel: Die Schriftstellerin veröffentlichte einen Bestseller. (نویسنده زن کتاب پرفروشی منتشر کرد.)
- Kellnerin – پیشخدمت زن
- Beispiel: Die Kellnerin nahm unsere Bestellung freundlich auf. (پیشخدمت زن سفارش ما را با مهربانی گرفت.)
- Kassiererin – صندوقدار زن
- Beispiel: Die Kassiererin gab mir mein Wechselgeld zurück. (صندوقدار زن پول خرد را به من داد.)
- Friseurin – آرایشگر زن
- Beispiel: Die Friseurin schnitt meine Haare schön. (آرایشگر زن موهای من را زیبا کوتاه کرد.)
- Dirigentin – رهبر ارکستر زن
- Beispiel: Die Dirigentin leitete das Orchester mit großer Präzision. (رهبر ارکستر زن ارکستر را با دقت بالا رهبری کرد.)
- Anwältin – وکیل زن
- Beispiel: Die Anwältin verteidigte ihren Klienten erfolgreich. (وکیل زن از موکل خود بهخوبی دفاع کرد.)
- Köchin – آشپز زن
- Beispiel: Die Köchin bereitete ein köstliches Abendessen zu. (آشپز زن شام خوشمزهای آماده کرد.)
- Ingenieurin – مهندس زن
- Beispiel: Die Ingenieurin entwarf die neue Maschinenanlage. (مهندس زن سیستم ماشینآلات جدید را طراحی کرد.)
- Programmiererin – برنامهنویس زن
- Beispiel: Die Programmiererin entwickelte eine innovative Software. (برنامهنویس زن نرمافزار نوآورانهای توسعه داد.)
- Fernsehreporterin – گزارشگر تلویزیونی زن
- Beispiel: Die Fernsehreporterin moderierte die Nachrichtensendung. (گزارشگر تلویزیونی زن برنامه خبری را اجرا کرد.)
- Architektin – معمار زن
- Beispiel: Die Architektin entwarf die Pläne für das neue Gebäude. (معمار زن طرحهای ساختمان جدید را طراحی کرد.)
- Fotografin – عکاس زن
- Beispiel: Die Fotografin machte beeindruckende Fotos von der Hochzeit. (عکاس زن عکسهای تأثیرگذاری از عروسی گرفت.)
- Arbeiterin – کارگر زن
- Beispiel: Die Arbeiterin half beim Aufbau des neuen Werkes. (کارگر زن در ساخت کارخانه جدید کمک کرد.)
- Priesterin – کشیش زن
- Beispiel: Die Priesterin leitete den Gottesdienst in der Kirche. (کشیش زن مراسم مذهبی را در کلیسا رهبری کرد.)
- Börsenmaklerin – دلال سهام زن
- Beispiel: Die Börsenmaklerin handelten mit Aktien an der Börse. (دلال سهام زن در بورس با سهام معامله کرد.)
- Dolmetscherin – مترجم زن
- Beispiel: Die Dolmetscherin übersetzte simultan für die Delegation. (مترجم زن بهصورت همزمان برای هیئت ترجمه کرد.)
- Metzgerin – قصاب زن
- Beispiel: Die Metzgerin bereitete frisches Fleisch für den Markt vor. (قصاب زن گوشت تازهای برای بازار آماده کرد.)
- Landwirtin – کشاورز زن
- Beispiel: Die Landwirtin pflegte ihre Felder und Vieh. (کشاورز زن مزارع و دامهای خود را مراقبت کرد.)
- Bäckerin – نانوا زن
- Beispiel: Die Bäckerin buk frisches Brot und Gebäck. (نانوا زن نان و شیرینی تازهای پخت.)
با آشنایی با این مشاغل و واژگان مربوط به آنها، میتوانید در موقعیتهای مختلف شغلی در کشورهای آلمانیزبان بهخوبی تعامل کنید و اطلاعات دقیقتری در مورد مشاغل و نقشهای کاری به دست آورید.
توجه! از هر کجای دنیا می توانید از کلاس آنلاین آلمانی استفاده کنید! 😁
چگونه درباره شغلمان صحبت کنیم؟
در مکالمات حرفهای و اجتماعی، توانایی صحبت کردن درباره شغف و شغل خود یکی از مهارتهای کلیدی است. چه در یک مصاحبه شغلی، چه در گفتگویی غیررسمی، یا حتی در مکالمات روزمره با دوستان و آشنایان، داشتن مهارت در بیان شغل و مسئولیتهای شغلی شما میتواند به ایجاد تأثیر مثبت کمک کند. در این بخش، به بررسی پرسشها و پاسخهای متداول درباره شغلها به زبان آلمانی خواهیم پرداخت تا به شما در ارتقاء مهارتهای گفتاری و نوشتاریتان کمک کنیم.
پرسشهای متداول درباره شغل
-
Was sind Sie von Beruf?
- ترجمه: شغل شما چیست؟
- پاسخ نمونه: „Ich bin Lehrer.“ (من معلم هستم.)
-
Was machen Sie beruflich?
- ترجمه: شغل شما چیست؟
- پاسخ نمونه: „Ich arbeite als Ingenieur.“ (من به عنوان مهندس کار میکنم.)
-
Wo arbeiten Sie?
- ترجمه: در کجا کار میکنید؟
- پاسخ نمونه: „Ich arbeite bei einer Bank.“ (من در بانک کار میکنم.)
-
In welchem Bereich arbeiten Sie?
- ترجمه: در چه زمینهای کار میکنید؟
- پاسخ نمونه: „Ich arbeite im Finanzbereich.“ (من در حوزه مالی کار میکنم.)
-
Wie lange arbeiten Sie schon in diesem Beruf?
- ترجمه: چقدر است که در این شغل کار میکنید؟
- پاسخ نمونه: „Ich arbeite seit fünf Jahren als Arzt.“ (من پنج سال است که به عنوان پزشک کار میکنم.)
واژگان کلیدی
- Büro – اداره
- Einem – بیمارستان
- die Firma – شرکت
- das Interview – مصاحبه شغلی
این پرسشها و پاسخها میتواند به شما کمک کند تا در مکالمات حرفهای و اجتماعی به راحتی درباره شغل و موقعیت شغلی خود صحبت کنید. با تسلط به این عبارات و واژگان، میتوانید تعاملات خود را بهبود بخشید و در موقعیتهای مختلف شغلی با اطمینان بیشتری عمل کنید.